گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد پنجم
سورة الشمس( 91 ): آیۀ 9 ..... ص : 511






که هر کس » (آیه 9)- و سر انجام بعد از تمام این سوگندهاي مهم و پی در پی به نتیجه آنها پرداخته، میفرماید: سوگند به اینها
قد افلح من زکاها). ) « نفس خود را پاك و تزکیه کرده رستگار شده
آري! رستگاري از آن کسی است که نفس خویش را تربیت کند و رشد و نمو دهد، و از آلودگی به خلق و خوي شیطانی و گناه و
است، که اگر باشد سعادتمند است و الا بدبخت « تزکیه » عصیان و کفر پاك سازد و در حقیقت مسأله اصلی زندگی انسان نیز همین
و بینوا.
سورة الشمس( 91 ): آیۀ 10 ..... ص : 511
و آن کس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخته، نومید و » : (آیه 10 )- سپس به سراغ گروه مخالف رفته، میفرماید
و قد خاب من دساها). ) !« محروم گشته است
و به این ترتیب پیروزمندان و شکست خوردگان در صحنه زندگی دنیا مشخص میشوند، و معیار ارزیابی این دو گروه چیزي جز
نیست. « آلودگی به انواع معاصی و گناهان » یا « تزکیه نفس و نموّ و رشد روح تقوا و اطاعت خداوند »
را تلاوت میفرمود توقف میکرد و « قد افلح من زکاها » در حدیثی آمده است که: رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله هنگامی که آیه
پروردگارا! به نفس من تقوایش را مرحمت کن، تو ولی و مولاي آن هستی، و آن را تزکیه فرما که تو بهترین » : چنین دعا مینمود
.« تزکیه کنندگانی
سورة الشمس( 91 ): آیۀ 11 ..... ص : 511
(آیه 11 )- عاقبت مرگبار طغیانگران: به دنبال هشداري که در آیات قبل در باره عاقبت کار کسانی که نفس خود را آلوده میکنند
را در « ثمود » آمده بود، در اینجا به عنوان نمونه به یکی از مصداقهاي واضح تاریخی این مطلب پرداخته، و سرنوشت قوم طغیانگر
کذبت ثمود ) « و قوم ثمود بر اثر طغیان (پیامبرشان را) تکذیب کردند » : عباراتی کوتاه و قاطع و پر معنی بیان کرده، میفرماید
بطغواها).
بود از قدیمیترین اقوامی هستند که در ص: 512 « صالح » که نام پیامبرشان « قوم ثمود »
زندگی میکردند، زندگی مرفّه، سرزمین آباد، دشتهاي مسطح با خاکهاي مساعد و « شام » و « حجاز » یک منطقه کوهستانی میان
آماده براي کشت و زرع، و قصرهاي مجلل، و خانههاي مستحکم داشتند، ولی نه تنها شکر این همه نعمت را به جا نیاوردند، بلکه
سر به طغیان و سرکشی برداشته، و به تکذیب پیامبرشان صالح برخاستند، و آیات الهی را به باد سخریه گرفتند، و سر انجام خداوند
آنها را با یک صاعقه آسمانی نابود کرد.
سورة الشمس( 91 ): آیۀ 12 ..... ص : 512
صفحه 428 از 504
اذ انبعث ) « آنگاه که شقیترین آنها به پا خاست » : (آیه 12 )- سپس به یکی از نمونههاي بارز طغیان این قوم پرداخته، میافزاید
اشقاها).
شقیترین) اشاره به همان کسی است که ناقه ثمود را به هلاکت رساند. ) « اشقی »
در بعضی از روایات آمده است که پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله به علی علیه السّلام فرمود:
پیامبر « آن کسی که ناقه ثمود را به هلاکت رساند » : علی علیه السّلام در پاسخ عرض کرد «؟ سنگدلترین افراد اقوام نخستین که بود »
عرض کردم نمیدانم اي رسول » : علی علیه السّلام میگوید «؟ راست گفتی، شقیترین افراد اقوام اخیر چه کسی است » : فرمود
.«! خدا
و پیامبر صلّی اللّه علیه و آله اشاره به « کسی که شمشیر را بر این نقطه از سر تو وارد میکند » : پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود
قسمت بالاي پیشانی آن حضرت کرد.
هیچ یک از این دو خصومت شخصی نداشتند، بلکه هر دو میخواستند نورحق را خاموش کنند، و معجزه و آیتی از آیات الهی را
از میان بردارند.
سورة الشمس( 91 ): آیۀ 13 ..... ص : 512
و فرستاده الهی [- صالح] به آنان گفت: » : (آیه 13 )- در این آیه به شرح بیشتري در زمینه طغیانگري قوم ثمود پرداخته، میافزاید
فقال لهم رسول الله ناقۀ الله و سقیاها). ) « ناقه خدا [- همان شتري که معجزه الهی بود] را با آبشخورش واگذارید
شتر ماده متعلق به خداوند) ) « ناقۀ اللّه » در اینجا حضرت صالح علیه السّلام پیغمبر قوم ثمود است، و تعبیر به « رسول اللّه » منظور از
اشاره به این است که این شتر یک ص: 513
شتر معمولی نبود، بلکه به عنوان معجزه و سند گویاي صدق دعوي صالح فرستاده شده بود، یکی از ویژگیهاي آن طبق روایت
مشهور این بود که از دل صخرهاي از کوه برآمد تا معجزه گویائی در برابر منکران لجوج باشد.
سورة الشمس( 91 ): آیۀ 14 ..... ص : 513
پس او را تکذیب و » (آیه 14 )- و در این آیه میگوید: این قوم سرکش اعتنائی به کلمات این پیامبر بزرگ و هشدارهاي او نکردند
فکذبوه فعقروها). ) « ناقه را پی کردند
جالب توجه این که کسی که ناقه را به هلاکت رساند، یک نفر بیشتر نبود ولی در آیه فوق این عمل به تمام طغیانگران قوم ثمود
نسبت داده شده، این به خاطر آن است که دیگران هم به نحوي در این کار سهیم بودند و با خشنودي و رضایت کامل آنها انجام
گرفت.
و به دنبال این تکذیب و مخالفت شدید، خداوند چنان آنها را مجازات کرد که اثري از آنان باقی نماند، چنانکه در ادامه همین آیه
!« از این رو پروردگارشان آنها (و سرزمینشان) را به خاطر گناهشان در هم کوبید و با خاك یکسان و صاف کرد » : میفرماید
(فدمدم علیهم ربهم بذنبهم فسواها).
صاعقه همان صیحه عظیم آسمانی در چند لحظه کوتاه چنان زلزله و لرزهاي در سرزمین آنها ایجاد کرد که تمام بناها روي هم
خوابید و صاف شد و خانههایشان را به گورهاي آنها مبدل ساخت.
سورة الشمس( 91 ): آیۀ 15 ..... ص : 513
صفحه 429 از 504
(آیه 15 )- سر انجام در آخرین آیه سوره براي این که هشدار محکمی به تمام کسانی که در همان مسیر و خط حرکت میکنند
بدهد، میفرماید:
و لا یخاف عقباها). ) « و (خداوند) هرگز از فرجام این کار [- مجازات ستمگران] بیم ندارد »
بسیارند حاکمانی که قدرت بر مجازات دارند ولی پیوسته از پیامدهاي آن بیمناکند، و از واکنشها و عکس العملها ترسان، و به
همین دلیل از قدرت خود استفاده نمیکنند، و یا به تعبیر صحیحتر قدرت آنان آمیخته با ضعف و ناتوانی و علمشان آمیخته با جهل
است چرا که میترسند توانائی بر مقابله ص: 514
با پیامدهاي آن را نداشته باشند.
ولی خداوند قادر متعال که علمش احاطه به همه این امور و عواقب و آثار آن دارد، و قدرتش براي مقابله با پیامدهاي حوادث با
هیچ ضعفی آمیخته نیست بیمی از عواقب این امور ندارد، و به همین دلیل با نهایت قدرت و قاطعیت آنچه را که اراده کرده است
انجام میدهد.
« پایان سوره شمس »
ص: 515
سوره لیل [ 92 ] ..... ص : 515
اشاره
نازل شده و داراي 21 آیه است « مکّه » این سوره در
محتوا و فضیلت سوره: ..... ص : 515
در آغاز سوره بعد از ذکر سه سوگند مردم را به دو گروه تقسیم میکند: انفاق کنندگان با تقوا، و بخیلانی که منکر پاداش قیامتند،
پایان کار گروه اول را خوشبختی و سهولت و آرامش، و پایان کار گروه دوم را سختی و تنگی و بدبختی میشمرد.
در بخش دیگري از این سوره، بعد از اشاره به این معنی که هدایت بندگان بر خداست، همگان را از آتش فروزان دوزخ انذار
میکند.
و در آخرین بخش کسانی را که در این آتش میسوزند و گروهی را که از آن نجات مییابند با ذکر اوصاف معرفی میکند.
در فضیلت تلاوت این سوره از پیغمبر گرامی صلّی اللّه علیه و آله آمده است که فرمود:
هر کس این سوره را تلاوت کند خداوند آنقدر به او میبخشد که راضی شود، و او را از سختیها نجات میدهد و مسیر زندگی را »
.« براي او آسان میسازد
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
شأن نزول: ..... ص : 515
مردي در میان مسلمانان بود که شاخه یکی از » : مفسران براي کل این سوره شأن نزولی از ابن عباس نقل کردهاند که چنین است
درختان خرماي او بالاي خانه مرد فقیر عیالمندي قرار گرفته بود، صاحب نخل هنگامی که بالاي درخت میرفت برگزیده تفسیر
صفحه 430 از 504
نمونه، ج 5، ص: 516
تا خرماها را بچیند، گاهی چند دانه خرما در خانه مرد فقیر میافتاد، و کودکانش آن را برمیداشتند، آن مرد از نخل فرود میآمد و
خرما را از دستشان میگرفت.
مرد فقیر به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله شکایت آورد.
پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: برو تا به کارت رسیدگی کنم. سپس صاحب نخل را ملاقات کرد و فرمود: این درختی که
شاخههایش بالاي خانه فلان کس آمده است به من میدهی تا در مقابل آن نخلی در بهشت از آن تو باشد! مرد گفت: من درختان
نخل بسیاري دارم، و خرماي هیچ کدام به خوبی این درخت نیست- و حاضر به چنین معاملهاي نیستم.
کسی از یاران پیامبر صلّی اللّه علیه و آله این سخن را شنید، عرض کرد: اي رسول خدا! اگر من بروم و این درخت را از این مرد
خریداري و واگذار کنم، شما همان چیزي را که به او میدادید به من عطا خواهی کرد؟
فرمود: آري.
آن مرد رفت و صاحب نخل را دید و با او گفتگو کرد، صاحب نخل گفت: آیا میدانی که محمّد حاضر شد درخت نخلی در
بهشت در مقابل این به من بدهد- و من نپذیرفتم.
خریدار گفت: آیا میخواهی آن را بفروشی یا نه؟
گفت: نمیفروشم مگر آن که مبلغی را که گمان نمیکنم کسی بدهد به من بدهی.
گفت: چه مبلغ؟
گفت: چهل نخل.
خریدار تعجب کرد و گفت: عجب بهاي سنگینی براي نخلی که کج شده مطالبه میکنی، چهل نخل! سپس بعد از کمی سکوت
گفت: بسیار خوب، چهل نخل به تو میدهم.
فروشنده (طمعکار) گفت: اگر راست میگوئی چند نفر را به عنوان شهود بطلب! اتفاقا گروهی از آنجا میگذشتند آنها را صدا زد،
و بر این معامله شاهد گرفت.
سپس خدمت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله آمد و عرض کرد اي رسول خدا! نخل به ملک من ص: 517
در آمد و تقدیم (محضر مبارکتان) میکنم.
رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله به سراغ خانواده فقیر رفت و به صاحب خانه گفت: این نخل از آن تو و فرزندان توست.
اینجا بود که سوره لیل نازل شد- و گفتنیها را در باره بخیلان و سخاوتمندان گفت.
بود. « ابو الدحداح » در بعضی از روایات آمده که مرد خریدار شخصی به نام
سورة اللیل( 92 ): آیۀ 1 ..... ص : 517
برخورد میکنیم. « خالق عالم » و « مخلوقات » (آیه 1)- تقوا و امدادهاي الهی: باز در آغاز این سوره به سه سوگند تفکر انگیز از
و اللیل اذا یغشی). ) « قسم به شب در آن هنگام که (جهان را) بپوشاند » : میفرماید
ممکن است به خاطر آن باشد که تاریکی شب همچون پردهاي بر نیمی از کره زمین میافتد، و آن را زیر پوشش « یغشی » تعبیر به
خود قرار میدهد، و یا به خاطر این که چهره روز یا چهره آفتاب عالمتاب با فرا رسیدن آن پوشانده میشود، و به هر حال اشارهاي
است به اهمیت شب و نقش مؤثر آن در زندگی انسانها، از تعدیل حرارت آفتاب گرفته، تا مسأله آرامش و سکون همه موجودات
زنده در پرتو آن، و نیز عبادت شب زندهداران بیدار دل و آگاه.
صفحه 431 از 504
سورة اللیل( 92 ): آیۀ 2 ..... ص : 517
و النهار اذا تجلی). ) « و قسم به روز هنگامی که تجلی کند » : (آیه 2)- سپس به سراغ سوگند دیگري رفته، میافزاید
و این از لحظهاي است که سپیده صبح پرده ظلمانی شب را میشکافد و تاریکیها را به عقب میراند و بر تمام پهنه آسمان حاکم
میشود.
سورة اللیل( 92 ): آیۀ 3 ..... ص : 517
و ما خلق الذکر و ) « و قسم به آن کس که جنس مذکر و مؤنث را آفرید » : (آیه 3)- و بعد به سراغ آخرین قسم رفته، میفرماید
الانثی).
و دگرگونیهایی که از لحظه انعقاد نطفه تا هنگام تولد رخ میدهد، « نبات » و « حیوان » و « انسان » چرا که وجود این دو جنس در عالم
و ویژگیهایی که هر یک از دو جنس به تناسب فعالیتها و برنامههایشان دارند، و اسرار فراوانی که در مفهوم زوجیّت نهفته است،
همه نشانهها و آیاتی است از جهان بزرگ آفرینش، که از طریق آن میتوان به عظمت آفریننده آن واقف شد.
ص: 518
سورة اللیل( 92 ): آیۀ 4 ..... ص : 518
ان ) « که سعی و تلاش شما (در زندگی) مختلف است » : (آیه 4)- و سر انجام به هدف نهائی این سوگندها میرسد و میفرماید
سعیکم لشتی).
جهتگیري تلاشها و نتائج آن نیز کاملا مختلف و متفاوت میباشد. اشاره به این که شما به هر حال در زندگی آرام نخواهید
گرفت، و حتما به سعی و تلاشی دست میزنید، و نیروهاي خداداد که سرمایههاي وجودتان است در مسیري خرج میشود، ببینید
سعی و تلاش شما در کدام مسیر، به کدام سمت، و داراي کدام نتیجه است؟ نکند تمام سرمایهها و استعدادهاي خود را به بهاي
اندکی بفروشید، و یا بیهوده به هدر دهید.
سورة اللیل( 92 ): آیۀ 5 ..... ص : 518
اما آن کس که (در راه خدا) » : (آیه 5)- سپس مردم را به دو گروه تقسیم کرده، و ویژگیهاي هر یک را بر میشمرد، میفرماید
فاما من اعطی و اتقی). ) « انفاق کند و پرهیزکاري پیش گیرد
به دنبال انفاق اموال، اشاره به لزوم نیت پاك و قصد خالص به هنگام انفاق، و خالی بودن از هرگونه منت و اذیت و « تقوا » تأکید بر
آزار میباشد.
سورة اللیل( 92 ): آیۀ 6 ..... ص : 518
و صدق بالحسنی). ) « و جزاي نیک (الهی) را تصدیق کند » -( (آیه 6
سورة اللیل( 92 ): آیۀ 7 ..... ص : 518
صفحه 432 از 504
و به سوي بهشت جاویدان هدایت میکنیم (فسنیسره للیسري). « ما او را در مسیر آسانی قرار میدهیم » -( (آیه 7
خود « جان » که « مال » اصولا ایمان به معاد و پاداشهاي عظیم الهی تحمل انواع مشکلات را براي انسان سهل و آسان میکند، نه تنها
را نیز در طبق اخلاص میگذارد و به عشق شهادت در میدان جهاد شرکت میکند، و از این ایثارگري خود لذت میبرد.
سورة اللیل( 92 ): آیۀ 8 ..... ص : 518
و اما من بخل و ) « اما کسی که بخل ورزد و (از این راه) بینیازي طلبد » : (آیه 8)- سپس به نقطه مقابل این گروه پرداخته، میفرماید
استغنی).
سورة اللیل( 92 ): آیۀ 9 ..... ص : 518
و کذب بالحسنی). ) « و پاداش نیک (الهی) را تکذیب کند » -( (آیه 9
سورة اللیل( 92 ): آیۀ 10 ..... ص : 518
فسنیسره للعسري). ) « به زودي او را در مسیر دشواري قرار میدهیم » -( (آیه 10
بینیازي بطلبد) ) « و استغنی » ، است که در گروه اول (گروه سخاوتمندان سعادتمند) بیان شد « اعطا » در اینجا نقطه مقابل « بخل »
بهانهاي است براي بخل ص: 519
ورزیدن، و وسیلهاي است براي ثروت اندوختن.
اصولا براي این بخیلان بیایمان انجام اعمال نیک و مخصوصا انفاق در راه خدا کار سخت و دشواري است. در حالی که براي
گروه اول نشاطآور و روح افزاست.
سورة اللیل( 92 ): آیۀ 11 ..... ص : 519
و در آن هنگام که (در جهنّم) سقوط میکند اموالش به » : (آیه 11 )- و در این آیه به این بخیلان کوردل هشدار داده، میفرماید
و ما یغنی عنه ماله اذا تردي). نه میتواند این اموال را با خود از این دنیا ببرد، و نه اگر ببرد مانع ) « حال او سودي نخواهد داشت
سقوط او در آتش دوزخ خواهد شد.
سورة اللیل( 92 ): آیۀ 12 ..... ص : 519
(آیه 12 )- در تعقیب آیات گذشته که مردم را به دو گروه مؤمن سخاوتمند و گروه بیایمان بخیل تقسیم کرده، و سرنوشت هر
کدام را بیان مینمود در اینجا به سراغ این مطلب میرود که کار ما هدایت است نه اجبار و الزام، این وظیفه شماست که تصمیم
بگیرید و مرد راه باشید، به علاوه پیمودن این راه به سود خود شماست، و ما هیچ نیازي به آن نداریم.
ان علینا للهدي). ) « به یقین هدایت کردن بر ما است » : میفرماید
چه هدایت از طریق تکوین (فطرت و عقل) و چه از طریق تشریع (کتاب و سنّت) ما آنچه در این زمینه لازم بوده گفتهایم و حق آن
صفحه 433 از 504
را ادا کردهایم.
سورة اللیل( 92 ): آیۀ 13 ..... ص : 519
و ان لنا للآخرة و الاولی). ) « و آخرت و دنیا از آن ما است » -( (آیه 13
هیچ نیازي به ایمان و اطاعت شما نداریم، نه اطاعت شما به ما سودي میرساند، و نه معصیت شما زیانی، و تمام این برنامهها به سود
شما و براي خود شماست.
سورة اللیل( 92 ): آیۀ 14 ..... ص : 519
من شما را از آتشی که زبانه میکشد بیم » : (آیه 14 )- و از آنجا که یکی از شعب هدایت هشدار و انذار است در این آیه، میافزاید
فانذرتکم نارا تلظی). ) !« میدهم
سورة اللیل( 92 ): آیۀ 15 ..... ص : 519
کسی جز بدبختترین مردم » : (آیه 15 )- سپس به گروهی که وارد این آتش برافروخته و سوزان میشوند اشاره کرده، میفرماید
لا یصلاها الا الاشقی). ) « وارد آن نمیشود
سورة اللیل( 92 ): آیۀ 16 ..... ص : 519
الذي کذب و تولی). ) « همان کسی که (آیات خدا را) تکذیب کرد و به آن پشت نمود » : (آیه 16 )- و در توصیف اشقی میفرماید
ص: 520
بنابر این، معیار خوشبختی و بدبختی همان کفر و ایمان است با پیامدهاي عملی که این دو دارد و به راستی کسی که آن همه
و بدبختترین مردم است. « اشقی » نشانههاي هدایت و امکانات براي ایمان و تقوا را نادیده بگیرد مصداق روشن
سورة اللیل( 92 ): آیۀ 17 ..... ص : 520
به زودي با تقواترین مردم از آن » : (آیه 17 )- سپس سخن از گروهی میگوید که از این آتش شعلهور سوزان برکنارند، میفرماید
و سیجنبها الاتقی). ) « (آتش سوزان) دور داشته میشود
سورة اللیل( 92 ): آیۀ 18 ..... ص : 520
الذي یؤتی ماله یتزکی). ) « همان کسی که مال خود را (در راه خدا) میبخشد تا پاك شود » -( (آیه 18
در حقیقت اشاره به قصد قربت و نیت خالص است خواه این جمله به معنی کسب نمو معنوي و روحانی باشد، یا به « یتزکّی » تعبیر به
.« پاك کردن » آمده و هم « نمو دادن » هم به معنی « تزکیه » دست آوردن پاکی اموال، چون
سورة اللیل( 92 ): آیۀ 19 ..... ص : 520
صفحه 434 از 504
و هیچ کس را نزد او حق نعمتی نیست تا » : (آیه 19 )- سپس براي تأکید بر مسأله خلوص نیت آنها در انفاقهایی که دارند، میافزاید
و ما لاحد عنده من نعمۀ تجزي). ) « بخواهد (به این وسیله) او را جزا دهد
سورة اللیل( 92 ): آیۀ 20 ..... ص : 520
الا ابتغاء وجه ربه الاعلی). ) « بلکه تنها هدفش جلب رضاي پروردگار بزرگ اوست » -( (آیه 20
یعنی انفاق مؤمنان پرهیزکار به دیگران نه از روي ریاست، و نه به خاطر جوابگوئی خدمات سابق آنها، بلکه انگیزه آن تنها و تنها
جلب رضاي خداوند است، و همین است که به آن انفاقها ارزش فوق العادهاي میدهد.
سورة اللیل( 92 ): آیۀ 21 ..... ص : 520
(آیه 21 )- و سر انجام در آخرین آیه این سوره به ذکر پاداش عظیم و بینظیر این گروه پرداخته، و در یک جمله کوتاه، میگوید:
و لسوف یرضی). ) « و به زودي راضی و خشنود میشود »
آري! همان گونه که او براي رضاي خدا کار میکرد خدا نیز او را راضی میسازد، رضایتی گسترده و نامحدود که تمام نعمتها در
آن جمع است.
« پایان سوره لیل »
ص: 521
سوره ضحی [ 93 ] ..... ص : 521
اشاره
نازل شده و 11 آیه دارد « مکّه » این سوره در
محتوا و فضیلت سوره: ..... ص : 521
طبق بعضی از روایات وقتی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بر اثر تأخیر و انقطاع موقت وحی ناراحت بود، و زبان دشمنان نیز باز شده
بود، این سوره نازل شد و همچون باران رحمتی بر قلب پاك پیامبر صلّی اللّه علیه و آله نشست.
این سوره با دو سوگند آغاز میشود، سپس به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بشارت میدهد که خدا هرگز تو را رها نساخته است.
بعد به او نوید میدهد که خداوند آنقدر به او عطا میکند که خشنود شود.
و در آخرین مرحله، گذشته زندگانی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله را در نظر او مجسّم میسازد که خداوند چگونه او را همیشه
مشمول انواع رحمت خود قرار داده، و در سختترین لحظات زندگی حمایتش نموده است.
و لذا در آخرین آیات به او دستور میدهد که (به شکرانه این نعمتهاي بزرگ الهی) با یتیمان و مستمندان مهربانی کند و نعمت
خدا را بازگو نماید.
هر کس آن را تلاوت کند از » : در فضیلت این سوره همین بس که در حدیثی از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله نقل شده است
کسانی خواهد بود که خدا از آنها راضی میشود و شایسته است که محمد صلّی اللّه علیه و آله براي او شفاعت کند و به عدد هر
صفحه 435 از 504
.« یتیم و مسکین سؤال کننده ده حسنه براي او خواهد بود
و این همه فضیلت از آن کسی است که آن را بخواند و در عمل پیاده کند. ص: 522
قابل توجه این که مطابق روایات متعددي، این سوره و سوره آینده (الم نشرح) یک سوره است، و لذا براي این که در هر رکعت
بعد از سوره حمد باید یک سوره کامل خوانده شود این دو سوره را باید با هم خواند.
میگوید: پانزده روز گذشت، و « ابن عباس » بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر در باره شأن نزول این سوره
وحی بر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله نازل نشد، مشرکان گفتند: پروردگار محمد، او را رها کرده، و دشمن داشته، اگر راست
میگوید مأموریت او از سوي خداست، باید وحی بطور مرتب بر او نازل میشد.
در اینجا سوره مورد بحث نازل گشت- و به سخنان آنها پاسخ گفت.
قابل توجه این که طبق حدیثی وقتی این سوره نازل شد پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به جبرئیل فرمود: دیر کردي در حالی که سخت
به تو مشتاق بودم.
!« من به تو مشتاقتر بودم، ولی من بنده مأمورم و جز به فرمان پروردگار نازل نمیشوم » : جبرئیل گفت
سورة الضحی( 93 ): آیۀ 1 ..... ص : 522
قسم به روز در آن هنگام که » : میفرماید « ظلمت » و « نور » (آیه 1)- در آغاز این سوره نیز با دو سوگند رو برو میشویم: سوگند به
و همه جا را فرا گیرد (و الضحی). « آفتاب برآید
سورة الضحی( 93 ): آیۀ 2 ..... ص : 522
و همه جا را در آرامش فرو برد (و اللیل اذا سجی). « و سوگند به شب در آن هنگام که آرام گیرد » -( (آیه 2
به معنی اوائل روز است آن موقعی که خورشید در آسمان بالا بیاید و نور آن بر همه جا مسلط شود، و این « سجو » از ماده « ضحی »
در حقیقت بهترین موقع روز است.
است، و آنچه در شب مهم است همان آرامشی است که بر آن « سکون و آرامش » در اصل به معنی « سجو » از ماده « سجی »
حکمفرماست، و طبعا اعصاب و روح ص: 523
انسان را در آرامش فرو میبرد، و براي تلاش و کوشش فردا و فرداها آماده میسازد، و از این نظر نعمت بسیار مهمی است که
شایسته است سوگند به آن یاد شود.
میان این دو قسم و محتواي آیه شباهت و رابطه نزدیکی وجود دارد، روز همچون نزول نور وحی بر قلب پاك پیامبر صلّی اللّه علیه
و آله است و شب همچون انقطاع موقت وحی که آن نیز در بعضی از مقاطع لازم است.
سورة الضحی( 93 ): آیۀ 3 ..... ص : 523
خداوند هرگز تو را وانگذاشته و مورد خشم » : (آیه 3)- و به دنبال این دو سوگند بزرگ به نتیجه و جواب قسم پرداخته، میفرماید
ما ودعک ربک و ما قلی). ) « قرار نداده است
این تعبیر دلداري و تسلّی خاطري است براي شخص پیامبر صلّی اللّه علیه و آله که بداند اگر گاهی در نزول وحی تأخیر افتد روي
مصالحی است که خدا میداند، و هرگز دلیل بر آن نیست که طبق گفته دشمنان خداوند نسبت به او خشمگین شده باشد یا بخواهد
صفحه 436 از 504
او را ترك گوید، او همیشه مشمول لطف و عنایات خاصّه خدا، و همواره در کنف حمایت ویژه اوست.
سورة الضحی( 93 ): آیۀ 4 ..... ص : 523
و للآخرة خیر لک من الاولی). ) « و مسلما آخرت براي تو از دنیا بهتر است » : (آیه 4)- سپس اضافه میکند
تو در این جهان مشمول الطاف او هستی، و در آخرت بیشتر و بهتر، نه در کوتاه مدت مورد غضب پروردگار خواهی بود، و نه در
دراز مدت، کوتاه سخن این که تو همیشه عزیزي، در دنیا عزیز و در آخرت عزیزتر.
سورة الضحی( 93 ): آیۀ 5 ..... ص : 523
و به زودي پروردگارت آنقدر » : (آیه 5)- آنقدر به تو میبخشد که خشنود شوي! در این آیه برترین نوید را به پیامبر داده، میافزاید
و لسوف یعطیک ربک فترضی). ) « به تو عطا خواهد کرد که خشنود شوي
این بالاترین اکرام و احترام پروردگار نسبت به بنده خاصّش محمد صلّی اللّه علیه و آله است که میفرماید: آنقدر به تو میبخشیم
که راضی شوي، در دنیا بر دشمنان پیروز خواهی شد و آیین تو جهانگیر خواهد گشت، و در آخرت نیز مشمول بزرگترین
ص: 524
مواهب خواهی بود.
بدون شک پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله به عنوان خاتم انبیا و رهبر عالم بشریت خشنودیش تنها در نجات خویش نیست، بلکه
آن زمان راضی و خشنود میشود که شفاعتش در باره امتش نیز پذیرفته شود.
از پدرش امیر مؤمنان « محمّد بن حنفیه » لذا در حدیثی از امام باقر علیه السّلام از پدرش امام زین العابدین علیه السّلام از عمویش
روز قیامت من در موقف شفاعت میایستم، و آنقدر گنهکاران را شفاعت کنم که » : علیه السّلام میخوانیم: رسول اللّه فرمود
خداوند گوید:
آیا راضی شدي اي محمّد؟ » ؟ أ رضیت یا محمّد
سپس امیر مؤمنان علی علیه السّلام رو به جمعی از اهل کوفه کرده و افزود: !« من میگویم: رضیت، رضیت راضی شدم، راضی شدم
قل یا عبادي الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمۀ الله اي کسانی که نسبت به » شما معتقدید امید بخشترین آیات قرآن آیه »
است. « خود زیادهروي کردهاید از رحمت خدا نومید نشوید
گفتند: آري! ما چنین میگوییم.
ناگفته پیداست که !« است « و لسوف یعطیک ربک فترضی » ولی ما اهل بیت میگوییم امید بخشترین آیات قرآن آیه » : فرمود
شفاعت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله شرائطی دارد، نه او براي هر کس شفاعت میکند، و نه هر گنهکاري میتواند چنین انتظاري را
.«1» داشته باشد
رسول خدا وارد خانه فاطمه علیها السّلام شد در حالی که لباس خشنی از » : در حدیث دیگري از امام صادق علیه السّلام میخوانیم
پشم شتر در تن دخترش بود، با یک دست آسیا میکرد، و با دست دیگر فرزندش را شیر میداد، اشک در چشمان پیامبر صلّی اللّه
علیه و آله ظاهر شد، فرمود: دخترم! تلخی دنیا را در برابر شیرینی آخرت تحمل کن، چرا که خداوند بر من نازل کرده است که
.« آنقدر پروردگارت به تو میبخشد که راضی شوي (و لسوف یعطیک ربک فترضی
__________________________________________________
صفحه 437 از 504
1) مشروح این بحث را در جلد اول همین تفسیر ذیل آیه 48 سوره بقره مطالعه فرمایید. )
ص: 525
سورة الضحی( 93 ): آیۀ 6 ..... ص : 525
(آیه 6)- به شکرانه این همه نعمت که خدا به تو داده ...!
چنانکه گفتیم هدف این سوره تسلّی و دلداري پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله و بیان الطاف الهی نسبت به آن حضرت است، لذا
در ادامه آیات گذشته که از این معنی سخن میگفت، در اینجا نخست به ذکر سه موهبت از مواهب خاص الهی به پیغمبر اکرم
صلّی اللّه علیه و آله پرداخته، و سپس سه دستور مهم در همین رابطه به او میدهد.
ا لم یجدك یتیما فآوي). ) « آیا او (خداوند) تو را یتیم نیافت و پناه داد » : میفرماید
سید مکّه) پرورش دادم. ) « عبد المطلب » در شکم مادر بودي که پدرت عبد اللّه از دنیا رفت، تو را در آغوش جدّت
افزون ساختم. « عبد المطلب » شش ساله بودي که مادرت از دنیا رفت، و از این نظر نیز تنها شدي، اما عشق و محبت تو را در قلب
را به خدمت و حمایتت گماشتم، تا تو را همچون جان « ابو طالب » از دنیا رفت عمویت « عبد المطلب » هشت ساله بودي که جدّت
شیرین در بر گیرد و محافظت کند.
آري تو یتیم بودي و من به تو پناه دادم.
سورة الضحی( 93 ): آیۀ 7 ..... ص : 525
و وجدك ضالا فهدي). ) « و تو را گمشده یافت و هدایت کرد » : (آیه 7)- بعد به ذکر نعمت دوم پرداخته، میفرماید
آري! تو هرگز از نبوت و رسالت آگاه نبودي، و ما این نور را در قلب تو افکندیم که به وسیله آن انسانها را هدایت کنی! چنانکه
تو نه کتاب را میدانستی و نه ایمان را (از محتواي قرآن و اسلام قبل از نزول وحی آگاه نبودي) ولی ما » : در جاي دیگر میفرماید
.( شوري/ 52 ) « آن را نوري قرار دادیم که به وسیله آن هر کس از بندگانمان را بخواهیم هدایت میکنیم
در اینجا نفی ایمان و توحید و پاکی و تقوا نیست، بلکه نفی آگاهی از اسرار نبوت، و قوانین اسلام، و « ضلالت » بنابر این منظور از
عدم آشنائی با این حقایق بود، ولی بعد از بعثت به کمک پروردگار بر همه این امور واقف شد و هدایت یافت.
ص: 526
سورة الضحی( 93 ): آیۀ 8 ..... ص : 526
و وجدك عائلا فاغنی). ) « و تو را فقیر یافت و بینیاز کرد » : (آیه 8)- بعد به بیان سومین نعمت پرداخته، میفرماید
آن زن مخلص با وفا را به سوي تو جلب نمود تا ثروت سرشارش را در اختیار تو و اهداف بزرگت قرار دهد، و بعد « خدیجه » توجه
از ظهور اسلام غنائم فراوانی در جنگها نصیب تو کرد آن گونه که براي رسیدن به اهداف بزرگت بینیاز شدي.
سورة الضحی( 93 ): آیۀ 9 ..... ص : 526
(آیه 9)- سپس به عنوان نتیجهگیري از آیات قبل، سه دستور پر اهمیت به پیغمبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله میدهد که هر چند
مخاطب در آن شخص رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله است ولی مسلما همگان را شامل میشود.
صفحه 438 از 504
فاما الیتیم فلا تقهر). ) « حال که چنین است یتیم را تحقیر مکن » : نخست میفرماید
تو هم خود یتیم بودي و رنج یتیمی را کشیدهاي، اکنون از دل و جان مراقب یتیمان باش و روح تشنه آنها را با محبتت سیراب کن.
این نشان میدهد که در مورد یتیمان مسأله اطعام و انفاق گرچه مهم است، ولی از آن مهمتر دلجوئی و نوازش و رفع کمبودهاي
هر کس به عنوان نوازش دست بر سر » : صلّی اللّه علیه و آله فرمود « رسول اللّه » عاطفی است، و لذا در حدیث معروفی میخوانیم که
.« یتیمی کشد به تعداد هر موئی که دست او از آن میگذرد در روز قیامت نوري خواهد داشت
سورة الضحی( 93 ): آیۀ 10 ..... ص : 526
و اما السائل فلا تنهر). ) « و سؤال کننده را از خود مران » : (آیه 10 )- و در این آیه به دومین دستور پرداخته، میفرماید
در اینجا چه کسی است؟ چند تفسیر وجود دارد: « سائل » در این که منظور از
نخست این که منظور کسانی است که سؤالاتی در مسائل علمی و اعتقادي و دینی دارند.
دیگر این که: منظور کسانی است که داراي فقر مادي هستند، و به سراغ تو ص: 527
میآیند، باید آنچه در توان داري به کار گیري، و آنها را مأیوس نکنی، و از خود مرانی.
سوم این که: هم ناظر به فقر علمی است و هم فقر مادي، دستور میدهد که به تقاضاي سائلان در هر قسمت پاسخ مثبت ده، این
معنی هم تناسب با هدایت الهی نسبت به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله دارد و هم سرپرستی از او در زمانی که یتیم بود.
سورة الضحی( 93 ): آیۀ 11 ..... ص : 527
و اما بنعمۀ ربک فحدث). ) « و نعمتهاي پروردگارت را بازگو کن » : (آیه 11 )- و سر انجام در سومین و آخرین دستور، میفرماید
بازگو کردن نعمت، گاه با زبان است و تعبیراتی که حاکی از نهایت شکر و سپاس باشد، نه غرور و برتريجوئی، و گاه با عمل
است به این ترتیب که از آن در راه خدا انفاق و بخشش کند، بخششی که نشان دهد خداوند نعمت فراوانی به او عطا کرده است.
تمام نعمتهاي معنوي و مادي را شامل میشود. « نعمت » البته واژه
لذا در حدیثی از امام صادق علیه السّلام میخوانیم که فرمود: معنی آیه چنین است:
.« آنچه را خدا به تو بخشیده و برتري داده و روزي عطا فرموده و نیکی به تو کرده و هدایت نموده همه را بازگو کن »
« پایان سوره ضحی »
ص: 529
سوره انشراح [ 94 ] ..... ص : 529
اشاره
نازل شده و داراي 8 آیه است « مکّه » این سوره در
محتوا و فضیلت سوره: ..... ص : 529
نازل شده و محتواي آن نیز همین مطلب را تأیید میکند چرا که در این سوره « و الضحی » معروف است که این سوره بعد از سوره
صفحه 439 از 504
باز قسمتی از مواهب الهی بر پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله شمرده شده است در واقع سه نوع موهبت بزرگ در سوره و الضّحی
آمده بود و سه موهبت بزرگ در سوره الم نشرح آمده است مواهب گذشته بعضی مادي و بعضی معنوي بود اما مواهب سه گانه
این سوره همه جنبه معنوي دارد و عمدتا این سوره بر سه محور دور میزند.
یکی بیان همین نعمتهاي سه گانه و دیگر بشارت به پیامبر از نظر برطرف شدن مشکلات دعوت او در آینده و دیگر توجه به
خداوند یگانه و تحریص و ترغیب به عبادت و نیایش.
و به همین دلیل در روایات اهل بیت علیهم السّلام چنانکه قبلا هم اشاره کردهایم این دو به منزله یک سوره شمرده شده است و لذا
در قرائت نماز براي این که یک سوره کامل خوانده شود هر دو را با هم میخوانند.
هر کس این سوره را بخواند » : در فضیلت تلاوت این سوره در حدیثی از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله میخوانیم که فرمود
.« پاداش کسی را دارد که محمّد صلّی اللّه علیه و آله را غمگین دیده و اندوه را از قلب او زدوده است
ص: 530
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
سورة الشرح( 94 ): آیۀ 1 ..... ص : 530
(آیه 1)- ما تو را مشمول انواع نعمتها ساختیم! لحن آیات آمیخته با لطف و محبت فوق العاده پروردگار و تسلّی و دلداري پیغمبر
اکرم صلّی اللّه علیه و آله است.
ا لم نشرح لک صدرك). ) « آیا ما سینه تو را گشاده نساختیم » : در نخستین آیه به مهمترین موهبت الهی اشاره کرده، میفرماید
در اینجا گسترش روح و فکر پیامبر به وسیله نور الهی و سکینه و آرامش خداداد میباشد، این توسعه « شرح صدر » منظور از
میتواند مفهوم وسیعی داشته باشد که هم وسعت علمی پیامبر را از طریق وحی و رسالت شامل گردد و هم بسط و گسترش تحمل و
استقامت او در برابر لجاجتها و کارشکنیهاي دشمنان و مخالفان.
من تقاضائی از پروردگارم کردم و دوست میداشتم این تقاضا را نمیکردم، » : و لذا در حدیثی آمده است که پیامبر میفرماید
«! عرض کردم: خداوندا! پیامبران قبل از من بعضی جریان باد را در اختیارشان قرار دادي، و بعضی مردگان را زنده میکردند
خداوند به من فرمود: آیا تو یتیم نبودي پناهت دادم؟
گفتم: آري! فرمود: آیا گمشده نبودي هدایتت کردم؟
عرض کردم: آري، اي پروردگار! فرمود: آیا سینه تو را گشاده، و پشتت را سبکبار نکردم؟
.«! عرض کردم: آري اي پروردگار
ما فوق معجزات انبیاست، و به راستی اگر کسی حالات پیامبر صلّی اللّه علیه و آله را دقیقا « شرح صدر » این نشان میدهد که نعمت
مطالعه کند و میزان شرح صدر او را در حوادث سخت و پیچیده دوران عمرش بنگرد یقین میکند که این از طریق عادي ممکن
نیست، بلکه یک تأیید الهی و ربانی است.
بود که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به عالیترین وجهی مشکلات ص: 531 « شرح صدر » و به خاطر همین
رسالت را پشت سر گذاشت، و وظائف خود را در این طریق به خوبی انجام داد.
سورة الشرح( 94 ): آیۀ 2 ..... ص : 531
صفحه 440 از 504
و (آیا) بار سنگین را » : (آیه 2)- سپس به ذکر موهبت دیگري از مواهب عظیم خود به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله پرداخته، میافزاید
و وضعنا عنک وزرك). ) ؟!« از تو برنداشتیم
سورة الشرح( 94 ): آیۀ 3 ..... ص : 531
الذي انقض ظهرك). ) « همان باري که سخت بر پشت تو سنگینی میکرد » -( (آیه 3
این کدام بار بود که خداوند از پشت پیامبرش برداشت؟
قرائن آیات به خوبی نشان میدهد که منظور همان مشکلات رسالت و نبوت، و دعوت به سوي توحید و یکتاپرستی، و برچیدن آثار
فساد از آن محیط بسیار آلوده بوده است، نه تنها پیغمبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله که همه پیغمبران در آغاز دعوت با چنین
مشکلات عظیمی رو برو بودند، و تنها با امدادهاي الهی بر آنها پیروز میشدند، منتها شرائط محیط و زمان پیغمبر اسلام صلّی اللّه
علیه و آله از جهاتی سختتر و سنگینتر بود.
سورة الشرح( 94 ): آیۀ 4 ..... ص : 531
و رفعنا لک ذکرك). ) « و آوازه تو را بلند ساختیم » : (آیه 4)- و در بیان سومین موهبت، میفرماید
نام تو همراه اسلام و نام قرآن همه جا پیچید، و از آن بهتر این که نام تو در کنار نام اللّه هر صبح و شام بر فراز مأذنهها و هنگام اذان
برده میشود، و شهادت به رسالت تو، در کنار شهادت به توحید و یگانگی خداوند نشان اسلام، و دلیل پذیرش این آیین پاك
است.
در حدیثی از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله در تفسیر این آیه میخوانیم که فرمود: جبرئیل به من گفت: خداوند متعال میگوید:
هنگامی که نام من برده میشود نام تو نیز همراه من ذکر میشود- و در عظمت مقام تو همین بس.
سورة الشرح( 94 ): آیۀ 5 ..... ص : 531
به یقین با (هر) » : (آیه 5)- در این آیه، به پیامبرش مهمترین بشارت را میدهد و انوار امید را بر قلب پاکش میپاشد، میفرماید
فان مع العسر یسرا). ) « سختی آسانی است
سورة الشرح( 94 ): آیۀ 6 ..... ص : 531
ان مع العسر یسرا). ص: 532 ) « مسلّما با هر سختی آسانی است » : (آیه 6)- باز تأکید میکند
غم مخور مشکلات و سختیها به این صورت باقی نمیماند، کارشکنیهاي دشمنان براي همیشه ادامه نخواهد یافت، و محرومیتهاي
مادي و مشکلات اقتصادي و فقر مسلمین به همین صورت ادامه نمییابد.
قابل ذکر است که، این دو آیه به صورتی مطرح شده که اختصاص به شخص پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و زمان آن حضرت
ندارد، بلکه به صورت یک قاعده کلی و به عنوان تعلیلی بر مباحث سابق مطرح است، و به همه انسانهاي مؤمن مخلص و تلاشگر
نوید میدهد که همیشه در کنار سختیها آسانیهاست.
بدان که با سختیها آسانی است، و با صبر پیروزي و با غم و اندوه » : در حدیثی آمده است که پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله فرمود
.« خوشحالی و گشایش است
صفحه 441 از 504
صبر و ظفر هر دو دوستان قدیمند بر اثر صبر نوبت ظفر آید.
سورة الشرح( 94 ): آیۀ 7 ..... ص : 532
فاذا فرغت فانصب). ) « پس هنگامی که از کار مهمی فارغ میشوي به مهم دیگري پرداز » : (آیه 7)- سپس در این آیه، میفرماید
هرگز بیکار نمان، تلاش و کوشش را کنار مگذار، پیوسته مشغول مجاهده باش و پایان مهمی را آغاز مهم دیگر قرار ده.
سورة الشرح( 94 ): آیۀ 8 ..... ص : 532
و الی ربک فارغب). رضایت او را بطلب، و ) « و به سوي پروردگارت توجه کن » (آیه 8)- و در تمام این احوال به خدا تکیه کن
خشنودي او را جستجو کن، و به سوي قرب جوارش بشتاب.
مطابق آنچه گفته شد آیه مفهوم گستردهاي دارد که فراغت از هر مهمی، و پرداختن به مهم دیگر را شامل میشود، و جهتگیري
تمام تلاشها را به سوي پروردگار توصیه میکند.
به هر حال مجموعه این سوره بیانگر عنایت خاص الهی به پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و تسلی او در برابر مشکلات، و وعده
نصرت و تأیید او در برابر مشکلات و فراز و نشیبهاي راه رسالت است. و در عین حال مجموعهاي است امید بخش سازنده و حیات
آفرین براي همه انسانها و همه رهروان راه حق.
« پایان سوره انشراح »
ص: 533
سوره تین [ 95 ] ..... ص : 533
اشاره
نازل شده و داراي 8 آیه است « مکّه » این سوره در
محتوا و فضیلت سوره: ..... ص : 533
این سوره در حقیقت بر محور آفرینش زیباي انسان، و مراحل تکامل، و انحطاط او دور میزند، و این مطلب با سوگندهاي پر
معنائی در آغاز سوره شروع شده است، و بعد از شمردن عوامل پیروزي و نجات انسان، سر انجام تأکید بر مسأله معاد و حاکمیت
مطلقه خداوند پایان میگیرد.
هر کس این سوره را بخواند خداوند دو نعمت را مادامی که در دنیاست » : در حدیثی از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله آمده است
به او میبخشد: سلامت و یقین، و هنگامی که از دنیا برود به تعداد تمام کسانی که این سوره را خواندهاند ثواب یک روز روزه به
.« عنوان پاداش به او میبخشد
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
سورة التین( 95 ): آیۀ 1 ..... ص : 533
صفحه 442 از 504
(آیه 1)- در آغاز این سوره به چهار سوگند پر معنی برخورد میکنیم که مقدمه براي بیان معنی پراهمیتی است.
و التین و الزیتون). ) «[ قسم به انجیر و زیتون [- یا قسم به سرزمین شام و بیت المقدس » : میفرماید
سورة التین( 95 ): آیۀ 2 ..... ص : 533
و طور سینین). ) « و سوگند به طور سینین » -( (آیه 2
ص: 534
سورة التین( 95 ): آیۀ 3 ..... ص : 534
شهر مکه] (و هذا البلد الامین). -] « و قسم به این شهر امن » -( (آیه 3
همان زیتون معروف است که ماده روغنی مفیدي از آن میگیرند. « زیتون » و « انجیر » در لغت به معنی « تین »
در این که آیا منظور سوگند به همین دو میوه معروف است یا چیز دیگر؟
بعضی آن را اشاره به همان دو میوه معروف میدانند که خواص غذائی و درمانی فوق العاده زیادي دارد، بعضی دیگر معتقدند که
بر آنها قرار گرفته، چرا که این دو سرزمین، محل قیام بسیاري از « بیت المقدس » و « دمشق » منظور از آن، دو کوهی است که شهر
انبیا و پیامبران بزرگ خداست، و این تفسیر با سوگندهاي سوم و چهارم که از سرزمینهاي مقدسی یاد میکند هماهنگ است.
است سرزمینی که حتی در عصر جاهلیت به عنوان منطقه امن و حرم خدا « مکّه » مسلما اشاره به سرزمین « هذا البلد الامین » و اما
شمرده میشد، و کسی در آنجا حق تعرض به دیگري نداشت.
و هر گاه این دو قسم (تین و زیتون) را بر معنی ابتدائی آنها حمل کنیم یعنی انجیر و زیتون معروف، باز سوگند پر معنائی است زیرا:
داراي ارزش غذائی فراوانی است و لقمهاي است مغذي و مقوي براي هر سن و سال و خالی از پوست و هسته و زوائد. « انجیر »
انجیر بوي دهان را میبرد، لثهها و استخوانها را محکم میکند، مو » : در حدیثی از امام علی بن موسی الرضا علیه السّلام آمده است
«. را میرویاند درد را برطرف میسازد، و با وجود آن نیاز به دارو نیست
«. انجیر شبیهترین اشیا به میوه بهشتی است » : و نیز فرمود
و غذاشناسان و دانشمندان بزرگ براي زیتون و روغن آن اهمیت فوق العادهاي قائلند، و معتقدند کسانی که میخواهند همواره
سالم باشند باید از این اکسیر حیاتی استفاده کنند.
روغن زیتون دوست صمیمی کبد آدمی، و براي رفع عوارض کلیهها و سنگهاي صفراوي، و قولنجهاي کلیوي، و کبدي و رفع
یبوست بسیار مؤثر است. ص: 535
روغن زیتون سرشار از انواع ویتامینها است و داراي فسفر، کلسیم و پتاسیم و منگنز است در حدیثی از امام علیّ بن موسی الرضا علیه
روغن زیتون غذاي خوبی است، دهان را خوشبو و بلغم را برطرف میسازد، رنگ صورت را صفا و طراوت » : السّلام آمده است
.« میبخشد، اعصاب را تقویت کرده، بیماري و درد و ضعف را از میان میبرد و آتش خشم را فرو مینشاند
سورة التین( 95 ): آیۀ 4 ..... ص : 535
(آیه 4)- ما انسان را در بهترین صورت آفریدیم! بعد از ذکر این قسمهاي پرمحتواي چهارگانه به جواب قسم پرداخته، میفرماید:
لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم). ) « مسلما ما انسان را در بهترین صورت و نظام آفریدیم »
صفحه 443 از 504
به معنی درآوردن چیزي به صورت مناسب، و نظام معتدل و کیفیت شایسته است، و گستردگی مفهوم آن اشاره به این است « تقویم »
که خداوند انسان را از هر نظر موزون و شایسته آفرید، هم از نظر جسمی، و هم از نظر روحی و عقلی، چرا که هرگونه استعدادي را
عالم » ، است « جرم صغیري » در وجود او قرار داده، و او را براي پیمودن قوس صعودي بسیار عظیمی آماده ساخته، و با این که انسان
و لقد کرمنا بنی آدم ما فرزندان آدم را کرامت و عظمت » را در او جا داده و آنقدر شایستگیها به او بخشیده که لایق خلعت « کبیر
شده است. «1» « بخشیدیم
سورة التین( 95 ): آیۀ 5 ..... ص : 535
کشیده « اسفل سافلین » (آیه 5)- ولی همین انسان با تمام این امتیازات اگر از مسیر حق منحرف گردد چنان سقوط میکند که به
ثم رددناه اسفل سافلین). ) « سپس او را به پایینترین مرحله باز گرداندیم » : میشود، لذا در آیه مورد بحث، میفرماید
چرا چنین نباشد در حالی که موجودي است مملوّ از استعدادهاي سرشار که اگر در طریق صلاح از آن استفاده کند بر بالاترین قله
افتخار قرار میگیرد، و اگر این همه هوش و استعداد را در طریق فساد به کار اندازد بزرگترین مفسده را میآفریند و طبیعی است که
کشیده شود. « اسفل سافلین » به
__________________________________________________
. 1) سوره اسراء ( 17 ) آیه 70 )
ص: 536
سورة التین( 95 ): آیۀ 6 ..... ص : 536
مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند که براي آنها پاداشی تمام نشدنی » : (آیه 6)- ولی در این آیه، میافزاید
الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات فلهم اجر غیر ممنون). ) « است
سورة التین( 95 ): آیۀ 7 ..... ص : 536
پس چه چیز سبب » : (آیه 7)- در این آیه، این انسان ناسپاس و بیاعتنا به دلائل و نشانههاي معاد را مخاطب ساخته، میگوید
فما یکذبک بعد بالدین). ) !؟« میشود که بعد از این همه (دلائل روشن) روز جزا را انکار میکنی
ساختمان وجود تو از یکسو، و ساختمان این جهان پهناور از سوي دیگر، نشان میدهد که زندگی چند روزه دنیا نمیتواند هدف
نهائی آفرینش تو و این عالم بزرگ باشد.
« نشئه دیگري » خود خبر از « نشئه اولی » اینها همه مقدمهاي است براي جهانی وسیعتر و کاملتر، و به تعبیر قرآن در آیه 62 سوره واقعه
میدهد، چرا انسان متذکر نمیشود.
سورة التین( 95 ): آیۀ 8 ..... ص : 536
ا لیس الله باحکم الحاکمین). ) !؟« آیا خداوند بهترین حکم کنندگان و داوران نیست » : (آیه 8)- و در آخرین آیه سوره، میفرماید
ا لیس الله باحکم » را تلاوت میفرمود وقتی به آیه « و التین » در حدیثی آمده است هنگامی که پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله سوره
بلی و انا علی ذلک من الشّاهدین آري خداوند بهترین حکم کنندگان است و من بر این امر » : میرسید، میفرمود « الحاکمین
صفحه 444 از 504
.« گواهم
« پایان سوره تین »
ص: 537
سوره علق [ 96 ] ..... ص : 537
اشاره
نازل شده و داراي 19 آیه است « مکّه » این سوره در
محتوا و فضیلت سوره: ..... ص : 537
مشهور در میان مفسران این است که این سوره نخستین سورهاي است که بر پیغمبر گرامی اسلام صلّی اللّه علیه و آله نازل شده، و
محتواي آن نیز مؤید همین معنی است.
در آغاز به پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله دستور قرائت و تلاوت میدهد و سپس از آفرینش این انسان با عظمت، از یک قطعه
خون بیارزش، سخن میگوید.
در مرحله بعد از تکامل انسان در پرتو لطف و کرم پروردگار، و آشنائی او به علم و دانش و قلم بحث میکند.
و در مرحله بعد، از انسانهاي ناسپاسی که علی رغم این همه موهبت و اکرام الهی راه طغیان را پیش میگیرند سخن به میان
میآورد.
و سر انجام به مجازات دردناك کسانی که مانع هدایت مردم و اعمال نیکند اشاره میکند و سوره را با دستور سجده و تقرب به
درگاه پروردگار پایان میدهد.
در فضیلت تلاوت این سوره از امام صادق علیه السّلام نقل شده است که فرمود:
را بخواند، و در همان شب یا روز بمیرد شهید از دنیا رفته است و خداوند او را « اقرا باسم ربّک » هر کس در روز یا شب سوره »
شهید مبعوث میکند و در صف شهیدان جاي میدهد، و در قیامت همچون کسی است که با شمشیر در راه خدا همراه پیامبر خدا
ص: 538 «. جهاد کرده است
نامیده شده. « قلم » ،« اقرا » ،« علق » این سوره به مناسبت تعبیرهاي مختلفی که در آغاز آن است به نام سوره
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
شأن نزول: ..... ص : 538
رفته بود جبرئیل آمد و گفت: اي محمّد بخوان! پیامبر صلّی « حرا » در روایات آمده است که پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله به کوه
اللّه علیه و آله فرمود: من قرائت کننده نیستم.
جبرئیل او را در آغوش گرفت و فشرد، و بار دیگر گفت: بخوان! پیامبر صلّی اللّه علیه و آله همان جواب را تکرار کرد، بار دوم نیز
جبرئیل این کار را کرد، و همان جواب را شنید، و در سومین بار گفت: (اقرأ باسم ربک الذي خلق ...) (تا آخر آیات پنج گانه).
این سخن را گفت و از دیده پیامبر صلّی اللّه علیه و آله پنهان شد.
صفحه 445 از 504
زمّلونی و » : رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله که با دریافت نخستین اشعه وحی سخت خسته شده بود به سراغ خدیجه آمده، و فرمود
.« دثّرونی مرا بپوشانید و جامهاي بر من بیفکنید تا استراحت کنم
نیز نقل میکند که: رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله به خدیجه فرمود: هنگامی که تنها میشوم ندائی « مجمع البیان » در « طبرسی »
میشنوم (و نگرانم!).
خدیجه عرض کرد: خداوند جز خیر در باره تو کاري نخواهد کرد، چرا که به خدا سوگند تو امانت را ادا میکنی، صله رحم به جا
میآوري، در سخن گفتن راستگو هستی.
رفتیم (او از آگاهان عرب و عمو زاده خدیجه بود) رسول اللّه صلّی « ورقۀ بن نوفل » میگوید: بعد از این ماجرا ما به سراغ « خدیجه »
بیان کرد، ورقه گفت: هنگامی که آن منادي به سراغ تو میآید دقت کن ببین چه « ورقه » اللّه علیه و آله آنچه را دیده بود براي
میشنوي؟ سپس براي من نقل کن. ص: 539
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله در خلوتگاه خود این را شنید که میگوید: اي محمّد بگو: بسم اللّه الرّحمن الرّحیم الحمد للّه ربّ
العالمین- تا- و لا الضّالّین، و بگو: لا اله الّا اللّه، سپس حضرت به سراغ ورقه آمد و مطلب را براي او بازگو کرد.
بشارت داده است! و تو « عیسی بن مریم » گفت: بشارت بر تو، باز هم بشارت بر تو، من گواهی میدهم تو همان هستی که « ورقه »
داري تو پیامبر مرسلی، و به زودي بعد از این روز مأمور به جهاد میشوي و اگر من آن روز را درك کنم « موسی » شریعتی همچون
من این روحانی را در بهشت » : از دنیا رفت رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمود « ورقه » در کنار تو جهاد خواهم کرد! هنگامی که
.« (بهشت برزخی) دیدم در حالی که لباس حریر بر تن داشت، زیرا او به من ایمان آورد و مرا تصدیق کرد
البته در بعضی از کلمات مفسرین، یا کتب تاریخ، مطالب ناموزونی در باره این فصل از زندگی پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله به
چشم میخورد که مسلما از احادیث مجعول و اسرائیلیات است.
به نظر میرسد این گونه روایات ضعیف و رکیک، ساخته و پرداخته دشمنان اسلام است که خواستهاند هم اسلام را زیر سؤال برند
و هم شخص پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله را.
سورة العلق( 96 ): آیۀ 1 ..... ص : 539
بخوان به نام » : (آیه 1)- بخوان به نام پروردگارت! در نخستین آیه پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله را مخاطب ساخته، میگوید
اقرأ باسم ربک الذي خلق). ) « پروردگارت که (جهان را) آفرید
« مالک مصلح » به معنی « رب » پروردگار شده است، و میدانیم « ربوبیت » قابل توجه این که در اینجا قبل از هر چیز تکیه روي مسأله
است کسی که هم صاحب چیزي است و هم به اصلاح و تربیت آن میپردازد.
سپس براي اثبات ربوبیت پروردگار روي مسأله خلقت و آفرینش جهان هستی تکیه شده، چرا که بهترین دلیل بر ربوبیت او خالقیت
اوست، کسی عالم را تدبیر میکند که آفریننده آن است.
خدا را پذیرفته ص: 540 « خالقیت » این در حقیقت پاسخی است به مشرکان عرب که
بودند، اما ربوبیت و تدبیر را براي بتها قائل بودند! به علاوه ربوبیت خداوند و تدبیر او در نظام هستی بهترین دلیل بر اثبات ذات
مقدّس اوست.
سورة العلق( 96 ): آیۀ 2 ..... ص : 540
صفحه 446 از 504
تکیه کرده، و آفرینش او را « انسان » (آیه 2)- سپس از میان مخلوقات روي مهمترین پدیده جهان خلقت و گل سرسبد آفرینش یعنی
یادآور شده، میفرماید:
خلق الانسان من علق). ) « همان کس که انسان را از خون بستهاي خلق کرد »
از آنجا که نطفه بعد از گذراندن دوران نخستین در عالم جنین، به شکل قطعه خون بسته چسبندهاي در میآید که در ظاهر بسیار
کم ارزش است، مبدأ آفرینش انسان را در این آیه همین موجود ناچیز میشمرد، تا قدرت نمائی عظیم پروردگار روشن شود که از
موجودي چنان بیارزش مخلوقی چنین پرارزش آفریده است.
آدم است که آن هم حالت چسبندگی داشت، بدیهی است خدائی که این مخلوق « گل » در اینجا « علق » بعضی نیز گفتهاند: منظور از
به وجود آورد، شایسته هرگونه ستایش است. « گل چسبنده » عجیب را از آن قطعه
دانستهاند که اشارهاي است به روح اجتماعی انسان، و علقه آنها به یکدیگر که در « صاحب علاقه » را به معنی موجود « علق » گاه
حقیقت پایه اصلی تکامل بشر و پیشرفت تمدّنها را تشکیل میدهد.
دارد، این موجود ذره بینی در آب نطفه شناور « زالو » اسپرم) میدانند که شباهت زیادي به ) « نطفه نر » را اشاره به « علق » بعضی نیز
در رحم پیش میرود، و به آن میچسبد، و از ترکیب آن دو، نطفه کامل انسان به وجود میآید. « نطفه زن » است، و به سوي
درست است که در آن زمان این گونه مسائل هنوز شناخته نشده بود، ولی قرآن مجید از طریق اعجاز علمی پرده از روي آن
برداشته است.
از میان این تفسیرهاي چهارگانه تفسیر اول روشنتر به نظر میرسد، هر چند جمع میان چهار تفسیر نیز مانعی ندارد.
سورة العلق( 96 ): آیۀ 3 ..... ص : 540
اقرأ و ربک الاکرم). برگزیده تفسیر ) « بخوان که پروردگارت (از همه) بزرگوارتر است » : (آیه 3)- بار دیگر براي تأکید میافزاید
نمونه، ج 5، ص: 541
تعبیر این آیه در حقیقت پاسخی است به گفتار پیامبر صلّی اللّه علیه و آله در جواب جبرئیل که گفت: من قرائت کننده نیستم، یعنی
.« از برکت پروردگار فوق العاده کریم و بزرگوار، تو توانائی بر قرائت و تلاوت داري »
سورة العلق( 96 ): آیۀ 4 ..... ص : 541
الذي ) « همان کسی که به وسیله قلم تعلیم نمود » : (آیه 4)- سپس به توصیف خداوندي که اکرم الاکرمین است پرداخته، میفرماید
علم بالقلم).
سورة العلق( 96 ): آیۀ 5 ..... ص : 541
علم الانسان ما لم یعلم). ) « و به انسان آنچه را نمیدانست یاد داد » -( (آیه 5
یعنی همان « من قرائت کننده نیستم » در حقیقت این آیات نیز پاسخی است به همان گفتار پیامبر صلّی اللّه علیه و آله که فرمود
خدائی که به وسیله قلم انسانها را تعلیم داد، و به انسان آنچه را نمیدانست آموخت، قادر است که به بندهاي درس نخوانده همچون
تو نیز قرائت و تلاوت را بیاموزد.
تاب دو معنی دارد، نخست این که: خداوند نوشتن و کتابت را به انسان آموخت و قدرت و توانائی این کار « الذي علم بالقلم » جمله
صفحه 447 از 504
عظیم را که مبدأ تاریخ بشر، و سر چشمه تمام علوم و فنون و تمدّنهاست، در او ایجاد کرد.
دیگر این که: منظور این است که علوم و دانشها را از این طریق و با این وسیله به انسان آموخت.
و در هر حال تعبیري است پر معنی که در آن لحظات حساس نخستین نزول وحی در این آیات بزرگ و پر معنی منعکس شده
است.
پایه اسلام از همان آغاز بر علم و قلم گذارده شده، و بیجهت نیست که قومی چنان عقب مانده بقدري در علوم و دانشها پیش
رفتند که علم و دانش را- به اعتراف دوست و دشمن- به همه جهان صادر کردند، و به اعتراف مورخان معروف اروپا این نور علم
و دانش مسلمین بود که بر صفحه اروپاي تاریک قرون وسطی تابید، و آنها را وارد عصر تمدن ساخت.
چقدر نازیباست ملّتی این چنین، و آئینی آن چنان، در میدان علم و دانش عقب بمانند و نیازمند دیگران و حتی وابسته به آنها شوند.
ص: 542
سورة العلق( 96 ): آیۀ 6 ..... ص : 542
(آیه 6)- در تعقیب آیات گذشته- که در آن اشاره به نعمتهاي مادي و معنوي پروردگار نسبت به انسان شده بود، و لازمه یک
چنین نیست (که نعمتهاي الهی » : چنین نعمت گستردهاي سپاسگزاري انسان تسلیم او در برابر خداوند است- در این آیه میفرماید
کلا ان الانسان لیطغی). ) « روح شکرگزاري را همیشه در او زنده کند، بلکه) به یقین انسان طغیان میکند
سورة العلق( 96 ): آیۀ 7 ..... ص : 542
ان رآه استغنی). ) « به خاطر این که خود را بینیاز ببیند » -( (آیه 7
این طبیعت غالب انسانهاست، طبیعت کسانی که در مکتب عقل و وحی پرورش نیافتهاند که وقتی به غلط خود را مستغنی
میپندارند، شروع به سرکشی و طغیان میکنند. نه خدا را بندهاند، نه احکام او را به رسمیت میشناسند، نه به نداي وجدان گوش
فرا میدهند، و نه حق و عدالت را رعایت میکنند.
به هر حال چنین به نظر میرسد که هدف آیه این است که پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله انتظار نداشته باشد مردم به زودي دعوتش را
پذیرا شوند، بلکه باید خود را براي انکار و مخالفت مستکبران طغیانگر، آماده سازد، و بداند راهی پرفراز و نشیب در پیش روي
اوست.
سورة العلق( 96 ): آیۀ 8 ..... ص : 542
(آیه 8)- سپس این طاغیان مستکبر را مورد تهدید قرار داده، میفرماید:
ان الی ربک الرجعی) ) « و به یقین بازگشت (همه) به سوي پروردگار تو است »
.و اوست که طغیانگران را به کیفر اعمالشان میرساند.
آل ) « و میراث آسمان و زمین براي ذات پاك او میماند » و همان گونه که بازگشت همه چیز به سوي اوست، و همه میمیرند
.( عمران/ 180
در آغاز نیز همه چیز از ناحیه او بوده، و جاي این نیست که انسان خود را بینیاز بشمرد و مغرور گردد، و طغیان کند.
صفحه 448 از 504
سورة العلق( 96 ): آیۀ 9 ..... ص : 542
(آیه 9)- سپس به قسمتی از کارهاي طغیانگران مغرور، ممانعت آنها از سلوك راه حق و پیمودن طریق هدایت و تقوا پرداخته،
ا رایت الذي ینهی). ) « به من خبر ده آیا کسی که نهی میکند » : میافزاید
سورة العلق( 96 ): آیۀ 10 ..... ص : 542
آیا مستحق عذاب الهی ص: 543 « بندهاي را به هنگامی که نماز میخواند » -( (آیه 10
نیست؟ (عبدا اذا صلی).
از اطرافیان خود سؤال کرد: آیا محمّد در میان شما نیز (براي سجده) صورت به خاك « ابو جهل » : در احادیث آمده است
میگذارد؟
گفتند: آري! گفت: سوگند به آنچه ما به آن سوگند یاد میکنیم، اگر او را در چنین حالی ببینم با پاي خود گردن او را له میکنم!
به او گفتند: ببین، او در آنجا مشغول نماز خواندن است! ابو جهل حرکت کرد تا گردن پیامبر صلّی اللّه علیه و آله را زیر پاي خود
بفشارد، ولی هنگامی که نزدیک آمد عقب نشینی کرده و با دستش گوئی چیزي را از خود دور میکرد! به او گفتند: این چه
وضعی است که در تو میبینیم؟
گفت: ناگهان میان خودم و او خندقی از آتش دیدم و منظرهاي وحشتناك و همچنین بال و پرهائی مشاهده کردم! در اینجا پیغمبر
قسم به کسی که جانم در دست اوست اگر به من نزدیک شده بود فرشتگان خدا بدن او را قطعه » : خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمود
اینجا بود که آیات فوق نازل شد. -!« قطعه میکردند و عضو عضو او را میربودند
سورة العلق( 96 ): آیۀ 11 ..... ص : 543
ا رایت ان کان علی ) « به من خبر ده اگر این بنده (نمازگزار) به راه هدایت باشد » : (آیه 11 )- در این آیه براي تأکید بیشتر، میافزاید
الهدي).
سورة العلق( 96 ): آیۀ 12 ..... ص : 543
او امر بالتقوي). ) « یا مردم را به تقوا فرمان دهد » -( (آیه 12
آیا نهی کردن او سزاوار است؟ و آیا مجازات چنین کسی جز آتش دوزخ میتواند باشد؟!
سورة العلق( 96 ): آیۀ 13 ..... ص : 543
به من خبر ده اگر (این طغیانگر که رهروان راه حق را از نماز و هدایت و تقوا باز میدارد) حق را انکار کند و به آن » -( (آیه 13
آیا مستحق مجازات الهی نیست؟ (ا رایت ان کذب و تولی). « پشت نماید
سورة العلق( 96 ): آیۀ 14 ..... ص : 543
و همه را براي حساب و جزا ثبت و ضبط میکند؟ (ا لم یعلم بان « آیا او ندانست که خداوند (همه اعمالش را) میبیند » -( (آیه 14
صفحه 449 از 504
الله یري).
ص: 544
سورة العلق( 96 ): آیۀ 15 ..... ص : 544
(آیه 15 )- به دنبال بحثی که در آیات گذشته پیرامون طغیانگران کافر و مزاحمت آنها نسبت به پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و
که او میپندارد (کلا). « چنان نیست » : نمازگزاران آمده بود، در اینجا آنها را زیر رگبار شدیدترین تهدیدها گرفته، میفرماید
گمان میکند میتواند پا بر گردن پیغمبر به هنگام سجده بگذارد و او را از این برنامه الهی باز دارد.
و با ذلّت و خواري به سوي عذاب « اگر دست (از این جهل و غرور خود) بر ندارد ناصیهاش [- موي پیش سرش] را گرفته »
میکشانیم (لئن لم ینته لنسفعا بالناصیۀ).
سورة العلق( 96 ): آیۀ 16 ..... ص : 544
ناصیۀ کاذبۀ خاطئۀ). ) !« همان ناصیه دروغگوي خطاکار را » -( (آیه 16
نازل شد پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله به یارانش فرمود: چه کسی از شما این سوره « الرحمن » در روایتی میخوانیم: هنگامی که سوره
را بر رؤساي قریش میخواند؟
حاضران در پاسخ کمی سکوت کردند، چرا که از آزار سران قریش بیمناك بودند.
برخاست و گفت: اي رسول خدا! من این کار را میکنم ... « عبد اللّه بن مسعود »
ابن مسعود که جثهاي کوچک داشت و از نظر جسمانی ضعیف بود برخاست و نزد سران قریش آمد، آنها را در گرد کعبه جمع
دید، تلاوت سوره الرحمن را آغاز کرد.
برخاست و چنان سیلی به صورت او زد که گوش او پاره شد، و خون جاري گشت! ابن مسعود گریان به خدمت پیامبر « ابو جهل »
صلّی اللّه علیه و آله آمد، هنگامی که چشم پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بر او افتاد، ناراحت شد، ناگهان جبرئیل نازل شد در حالی که
خندان و مسرور بود.
فرمود: اي جبرئیل چرا میخندي در حالی که ابن مسعود گریان است؟
عرض کرد: به زودي دلیل آن را خواهی دانست.
این ماجرا گذشت، هنگامی که مسلمانان روز جنگ بدر پیروز شدند ابن مسعود در میان کشتههاي مشرکان گردش میکرد،
چشمش به ابو جهل افتاد، در حالی که آخرین نفسهاي خود را میکشید، ابن مسعود روي سینه او قرار گرفت برگزیده تفسیر نمونه،
ج 5، ص: 545
الاسلام یعلو و لا یعلی » : هنگامی که چشمش به او افتاد، گفت: اي چوپان ناچیز! بر جایگاه بلندي قرار گرفتهاي! ابن مسعود گفت
.« علیه اسلام برتري میگیرد و چیزي بر اسلام برتري نخواهد گرفت
ابو جهل به او گفت: به دوستت محمّد بگو: احدي در زندگی در نظر من از او مبغوضتر نبود و حتی در حال مرگم! هنگامی که این
سخن به گوش پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله رسید فرمود: فرعون زمان من، از فرعون موسی بدتر بود، چرا که او در واپسین لحظات
عمر گفت: من ایمان آوردم، ولی این طغیانش بیشتر شد! سپس ابو جهل رو به ابن مسعود کرد و گفت: سر مرا با این شمشیر قطع
کن که تیزتر است، هنگامی که ابن مسعود سرش را جدا کرد نمیتوانست آن را بردارد و به خدمت رسول خدا آورد- موي پیش
صفحه 450 از 504
سر او را گرفت و روي زمین کشید و خدمت پیامبر آورد، و مضمون آیه در این دنیا نیز تحقق یافت.
سورة العلق( 96 ): آیۀ 17 ..... ص : 545
(آیه 17 )- در روایتی از ابن عباس آمده است: روزي ابو جهل نزد رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله آمد در حالی که حضرت
نزدیک مقام ابراهیم مشغول نماز بود، صدا زد مگر من تو را از این کار نهی نکردم؟
حضرت صلّی اللّه علیه و آله بر او بانگ زد و او را از خود راند.
ابو جهل گفت: اي محمّد! بر من بانگ میزنی، و مرا میرانی؟ تو نمیدانی قوم و عشیره من در این سرزمین از همه بیشتر است.
تا یاریش کند (فلیدع نادیه). « سپس هر که را میخواهد صدا بزند » : در اینجا آیه مورد بحث نازل شد
سورة العلق( 96 ): آیۀ 18 ..... ص : 545
تا او را به دوزخ افکنند (سندع الزبانیۀ). « ما هم به زودي مأموران دوزخ را صدا میزنیم » -( (آیه 18
تا معلوم شود که از این غافل بیخبر کاري ساخته نیست، و در چنگال مأموران عذاب همچون پر کاهی در وسط یک طوفان
سهمگین است!
ص: 546
سورة العلق( 96 ): آیۀ 19 ..... ص : 546
که آن طغیانگر میپندارد و اصرار بر ترك سجده « چنان نیست » : (آیه 19 )- در آخرین آیه این سوره که آیه سجده است، میفرماید
تو دارد (کلا).
.«1» ( لا تطعه و اسجد و اقترب ) « هرگز او را اطاعت مکن و سجده نما و (به خدا) تقرّب جوي »
ابو جهلها کوچکتر از آنند که بتوانند مانع سجده تو شوند، و یا در راه پیشرفت آئینت سنگ بیندازند و مانع ایجاد کنند، تو با توکل
بر پروردگار و نیایش و عبادت و سجده، در این مسیر گام بردار و هر روز به خداي خود نزدیک و نزدیکتر شو.
باعث قرب انسان در درگاه خداست، و لذا در حدیثی از رسول خدا صلّی اللّه « سجده » ضمنا از این آیه به خوبی استفاده میشود که
.« نزدیکترین حالت بنده به خداوند زمانی است که در سجده باشد » : علیه و آله میخوانیم که فرمود
و در « النجم » و « فصلت » و « الم سجده » البته میدانیم طبق روایات اهل بیت عصمت علیهم السّلام چهار سجده واجب در قرآن داریم
اینجا (سوره علق) و بقیه سجدههاي قرآن مستحب است.
« پایان سوره علق »
__________________________________________________
1) این آیه سجده واجب دارد. [.....] )
ص: 547
سوره قدر [ 97 ] ..... ص : 547
اشاره
صفحه 451 از 504
نازل شده و داراي 5 آیه است « مکّه » این سوره در
محتوا و فضیلت سوره: ..... ص : 547
محتواي این سوره چنانکه از نامش پیداست بیان نزول قرآن مجید در شب قدر است، و سپس بیان اهمیت شب قدر و برکات و آثار
آن.
هر کس آن را تلاوت کند پاداش کسی را » : در فضیلت تلاوت این سوره از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله نقل شده که فرمود
.« دارد که ماه رمضان را روزه گرفته، و شب قدر را احیا داشته است
واضح است این همه فضیلت از آن کسی است که میخواند و میفهمد و به محتوایش جامه عمل میپوشاند، قرآن را بزرگ
میشمرد و آیاتش را در زندگی پیاده میکند.
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
سورة القدر( 97 ): آیۀ 1 ..... ص : 547
(آیه 1)- شب قدر شب نزول قرآن! از آیات قرآن به خوبی استفاده میشود که قرآن مجید در ماه مبارك رمضان نازل شده است:
.( بقره/ 185 ) « شهر رمضان الذي انزل فیه القرآن »
و ظاهر این تعبیر آن است که تمام قرآن در این ماه نازل گردید.
ما آن [- قرآن] را در شب قدر نازل ص: 548 » : و در نخستین آیه سوره قدر میفرماید
انا انزلناه فی لیلۀ القدر). ) « کردیم
ما آن را نازل کردیم) اشاره به عظمت این کتاب بزرگ آسمانی است که خداوند نزول آن را به خودش نسبت ) « انا انزلناه » تعبیر به
داده است.
همان شبی که مقدرات و سرنوشت انسانها در تمام سال در آن شب تعیین میشود دلیل دیگري بر سرنوشت « قدر » نزول آن در شب
.«1» ساز بودن این کتاب بزرگ آسمانی است
از ضمیمه کردن این آیه با آیه سوره بقره نتیجهگیري میشود که شب قدر در ماه مبارك رمضان است، اما کدام شب است؟
از قرآن چیزي در این مورد استفاده نمیشود، ولی مشهور و معروف در روایات این است که در دهه آخر ماه رمضان و شب بیست
و یکم، یا بیست و سوم است البته در روایات متعددي بیشتر روي شب بیست و سوم تکیه شده.
تقدیر مقدرات در شب نوزدهم و تحکیم آن در شب بیست و یکم، و » : در حدیثی از امام صادق علیه السّلام نیز نقل شده که فرمود
و به این ترتیب بین روایات جمع میشود. « امضا در شب بیست و سوم است
سورة القدر( 97 ): آیۀ 2 ..... ص : 548
و ما ادراك ما لیلۀ القدر). ) «؟ و تو چه میدانی شب قدر چیست » : (آیه 2)- در این آیه براي بیان عظمت شب قدر، میفرماید
این تعبیر نشان میدهد که عظمت این شب به قدري است که حتی پیامبر با آن علم وسیع و گستردهاش قبل از نزول این آیات به آن
واقف نبود.
صفحه 452 از 504
سورة القدر( 97 ): آیۀ 3 ..... ص : 548
لیلۀ القدر خیر من الف شهر). ) « شب قدر بهتر از هزار ماه است » : (آیه 3)- و بلافاصله میگوید
بهتر بودن این شب از هزار ماه به خاطر ارزش عبادت و احیاي آن شب است، و روایات فضیلت لیلۀ القدر و فضیلت عبادت آن، که
در کتب شیعه
__________________________________________________
1) البته این امر هیچ گونه تضادي با آزادي اراده انسان و مسأله اختیار ندارد، چرا که تقدیر الهی به وسیله فرشتگان بر طبق )
شایستگیها و لیاقتهاي افراد، و میزان ایمان و تقوا و پاکی نیّت و اعمال آنهاست. یعنی براي هر کس آن مقدر میکند که لایق آن
است.
ص: 549
و اهل سنت فراوان است این معنی را کاملا تأیید میکند.
علاوه بر این نزول قرآن در این شب، و نزول برکات و رحمت الهی در آن سبب میشود که از هزار ماه برتر و بالاتر باشد.
در بعضی از تفاسیر آمده است که پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله فرمود: یکی از بنی اسرائیل لباس جنگ در تن کرده بود و هزار
ماه از تن بیرون نیاورد و پیوسته مشغول (یا آماده) جهاد فی سبیل اللّه بود! اصحاب و یاران تعجب کردند و آرزو داشتند چنان
.« شب قدر از هزار ماه برتر است » فضیلت و افتخاري براي آنها نیز میسر میشد، آیه فوق نازل گشت و بیان کرد که
سورة القدر( 97 ): آیۀ 4 ..... ص : 549
(آیه 4)- سپس به توصیف بیشتري از آن شب بزرگ پرداخته، میافزاید:
تنزل الملائکۀ و الروح فیها باذن ربهم ) « فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان براي (تقدیر) هر کاري نازل میشوند »
من کل امر).
فعل مضارع است، و دلالت بر استمرار دارد روشن میشود که شب قدر مخصوص به زمان پیغمبر اکرم « تنزّل » با توجه به این که
صلّی اللّه علیه و آله و نزول قرآن مجید نبوده، بلکه امري است مستمر و شبی است مداوم که در هر سال تکرار میشود.
مخلوق عظیمی است ما فوق فرشتگان، چنانکه در حدیثی از امام صادق علیه السّلام نقل شده است که شخصی از « روح » منظور از
؟« آیا روح همان جبرئیل است » : آن حضرت سؤال کرد
جبرئیل از ملائکه است، و روح اعظم از ملائکه است، مگر خداوند متعال نمیفرماید: ملائکه و » : امام علیه السّلام در پاسخ فرمود
؟« روح نازل میشوند
این است که فرشتگان براي تقدیر و تعیین سرنوشتها و آوردن هر خیر و برکتی در آن شب نازل میشوند، و « من کل امر » منظور از
هدف از نزول آنها انجام این امور است.
سورة القدر( 97 ): آیۀ 5 ..... ص : 549
سلام هی حتی مطلع ) « شبی است سرشار از سلامت (و برکت و رحمت) تا طلوع سپیده » : (آیه 5)- و در آخرین آیه میفرماید
الفجر). ص: 550
هم قرآن در آن نازل شده، هم عبادت و احیاء آن معادل هزار ماه است، هم خیرات و برکات الهی در آن شب نازل میشود، هم
صفحه 453 از 504
رحمت خاصش شامل حال بندگان میگردد، و هم فرشتگان و روح در آن شب نازل میگردند.
بنابر این شبی است سر تا سر سلامت و نور و رحمت از آغاز تا پایان، حتی طبق بعضی از روایات در آن شب شیطان در زنجیر است
و از این نظر نیز شبی است سالم و توأم با سلامت.
« پایان سوره قدر »
ص: 551
سوره بیّنه [ 98 ] ..... ص : 551
اشاره
نازل شده و داراي 8 آیه است « مدینه » این سوره در
محتوا و فضیلت سوره: ..... ص : 551
این سوره اشاره به رسالت جهانی پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و آمیخته بودن آن با دلائل و نشانههاي روشن میکند.
و در بخش دیگري از این سوره موضعگیریهاي مختلف اهل کتاب و مشرکان را در برابر اسلام مشخص میکند که آن گروه که
ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند بهترین مخلوقاتند، و آن گروه که راه کفر و شرك و گناه پیش گرفتند بدترین مخلوقات
محسوب میشوند.
« قیّمۀ » و « لم یکن » و « بیّنۀ » این سوره داراي نامهاي متعددي است که به تناسب الفاظ آن انتخاب شده، اما از همه معروفتر سوره
است.
اگر مردم میدانستند این سوره چه برکاتی دارد » : در فضیلت تلاوت این سوره از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله چنین نقل شده
عرض کرد: اي رسول خدا! تلاوت آن چه اجر و « خزاعه » مردي از قبیله !« خانواده و اموال را رها کرده، به فرا گرفتن آن میپرداختند
پاداشی دارد؟
هیچ منافقی آن را قرائت نمیکند، و نه کسانی که شک و تردید در دلشان است، به خدا سوگند فرشتگان مقرب از آن روز » : فرمود
که آسمانها و زمین آفریده شده است آن را میخوانند، و لحظهاي در تلاوت آن سستی نمیکنند، هر کس آن را برگزیده تفسیر
نمونه، ج 5، ص: 552
در شب بخواند خداوند فرشتگانی را مأمور میکند که دین و دنیاي او را حفظ کنند، و آمرزش و رحمت براي او بطلبند، و اگر در
.« روز بخواند به اندازه آنچه روز آن را روشن میکند و شب آن را تاریک میسازد ثواب به او میدهند
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
سورة البینۀ( 98 ): آیۀ 1 ..... ص : 552
کافران از اهل » : (آیه 1)- در آغاز سوره به وضع اهل کتاب (یهود و نصاري) و مشرکان عرب قبل از ظهور اسلام پرداخته، میگوید
لم یکن الذین کفروا من اهل الکتاب ) « کتاب و مشرکان (میگفتند:) دست از آیین خود بر نمیدارند تا دلیل روشنی براي آنها بیاید
و المشرکین منفکین حتی تأتیهم البینۀ).
صفحه 454 از 504
سورة البینۀ( 98 ): آیۀ 2 ..... ص : 552
رسول من الله یتلوا صحفا مطهرة). مطهر از شرك ) « پیامبري از سوي خدا (بیاید) که صحیفههاي پاکی را (بر آنها) بخواند » -( (آیه 2
و دروغ و دخالت شیاطین جن و انس.
سورة البینۀ( 98 ): آیۀ 3 ..... ص : 552
ولی هنگامی که آمد ایمان نیاوردند مانند اهل کتاب! (فیها « در آن نوشتههاي صحیح و پرارزشی باشد » (آیه 3)- صحیفههائی که
کتب قیمۀ).
سورة البینۀ( 98 ): آیۀ 4 ..... ص : 552
(آیه 4)- آري! آنها قبل از ظهور پیغمبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله چنین ادعائی را داشتند، ولی بعد از ظهور او و نزول کتاب
و اهل کتاب اختلاف نکردن مگر بعد از آنکه دلیل روشن (و » آسمانیش صحنه عوض شد، و آنها در دین خدا اختلاف کردند
و ما تفرق الذین اوتوا الکتاب الا من بعد ما جاءتهم البینۀ). ) « پیامبر راستین و آشکار) براي آنها آمد
هنگامی که از طرف خداوند کتابی براي آنها آمد که موافق » : آیه فوق شبیه چیزي است که در سوره بقره آیه 89 آمده است
نشانههائی بود که با خود داشتند، و پیش از آن به خود نوید فتح میدادند، هنگامی که این کتاب و پیامبري را که از قبل شناخته
ص: 553 !« بودند نزد آنها آمد کافر شدند، پس لعنت خدا بر کافران باد
میدانیم اهل کتاب انتظار چنین ظهوري را داشتند، و قاعدتا مشرکان عرب که اهل کتاب را از خود عالمتر و آگاهتر میدانستند نیز
در این برنامه با آنها همصدا بودند. ولی بعد از تحقق آرزوهایشان مسیر خود را تغییر دادند و به صف مخالفان پیوستند.
سورة البینۀ( 98 ): آیۀ 5 ..... ص : 553
را مورد ملامت قرار داده، میگوید: چرا در این آیین جدید اختلاف کردند، « مشرکان » و به تبع آنها « اهل کتاب » (آیه 5)- سپس
دستوري به آنها داده نشده بود جز این که خدا را بپرستند در حالی که » بعضی مؤمن و بعضی کافر شدند در حالی که در این آیین
و ما امروا الا لیعبدوا الله ) « دین خود را براي او خالص کنند و از شرك به توحید بازگردند نماز را بر پا دارند و زکات را بپردازند
مخلصین له الدین حنفاء و یقیموا الصلاة و یؤتوا الزکاة).
و ذلک دین القیمۀ). ) « و این است آیین مستقیم و پایدار » : سپس میافزاید
این است که در آیین اسلام دستوري جز توحید خالص و نماز و زکات و مانند آن نیامده، و اینها اموري هستند « و ما امروا » منظور از
شناخته شده، چرا از قبول آن سرباز میزنند و در پذیرش آن اختلاف میکنند؟
مجموعه دین و شریعت است، یعنی آنها مأمور شده بودند که خدا را پرستش کنند و دین و آیین خود را در تمام « دین » منظور از
جهات خالص گردانند.
اشاره به آن است که این اصول یعنی توحید خالص و نماز (توجه به خالق) و زکات (توجه به خلق) از « و ذلک دین القیمۀ » جمله
اصول ثابت و پا بر جاي همه ادیان است، بلکه میتوان گفت: اینها در متن فطرت آدمی قرار دارد.
زیرا از یکسو سرنوشت انسان بر مسأله توحید است، و از سوي دیگر فطرتش او را دعوت به شکر منعم و معرفت و شناخت او
صفحه 455 از 504
میکند، و از سوي سوم روح اجتماعی و مدنیت انسان او را به سوي کمک محرومان فرا میخواند.
ص: 554
سورة البینۀ( 98 ): آیۀ 6 ..... ص : 554
(آیه 6)- بهترین و بدترین مخلوقات! در آیات گذشته آمده بود که کفار اهل کتاب و مشرکان در انتظار این بودند که دلیل روشنی
از سوي خداوند سراغ آنها بیاید.
در برابر این دعوت الهی، و سر انجام کار هر یک از آنها اشاره میکند. « مؤمنان » و « کافران » در اینجا به دو گروه
کافران از اهل کتاب و مشرکان (به این آیین جدید) در آتش دوزخند، جاودانه در آن میمانند، آنها بدترین » : نخست میفرماید
ان الذین کفروا من اهل الکتاب و المشرکین فی نار جهنم خالدین فیها اولئک هم شر البریۀ). ) !« مخلوقاتند
آنها بدترین مخلوقاتند) تعبیر تکان دهندهاي است که نشان میدهد در میان تمام جنبندگان و غیر ) « اولئک هم شر البریۀ » تعبیر
جنبندگان موجودي مطرودتر از کسانی که بعد از وضوح حق و اتمام حجت راه راست را رها کرده در ضلالت گام مینهند یافت
نمیشود.
در این آیه نیز ممکن است به خاطر این باشد که آنها داراي کتاب آسمانی و علما و « مشرکان » بر « اهل کتاب » مقدم داشتن
دانشمندان بودند و نشانههاي پیغمبر اسلام در کتب آنها صریحا آمده بود، بنابر این مخالفت آنها زشتتر و بدتر بود.
سورة البینۀ( 98 ): آیۀ 7 ..... ص : 554
کسانی که » : (آیه 7)- در این آیه به گروه دوم که نقطه مقابل آنها هستند و در قوس صعودي قرار دارند اشاره کرده، میفرماید
ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خیر البریۀ). ) « ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند بهترین مخلوقات خدا هستند
به خوبی نشان میدهد که انسانهاي مؤمن و صالح العمل حتی از فرشتگان برتر و بالاترند، چرا که آیه « اولئک هم خیر البریۀ » تعبیر
مطلق است، و هیچ استثنائی در آن نیست، آیات دیگر قرآن مانند آیه 70 سوره اسراء نیز گواه بر این معنی میباشد.
ص: 555
سورة البینۀ( 98 ): آیۀ 8 ..... ص : 555
اشاره
(آیه 8)- سپس پاداش آنها را در چند جمله کوتاه چنین بیان میکند:
پاداش آنها نزد پروردگارشان باغهاي بهشت جاویدان است که نهرها از زیر درختانش جاري است (در حالی که) همیشه در آن »
جزاؤهم عند ربهم جنات عدن تجري من تحتها الانهار خالدین فیها ابدا). ) « میمانند
رضی الله عنهم و رضوا عنه). ) « هم خدا از آنها خشنود است و (هم) آنها از خدا خشنودند »
ذلک لمن خشی ربه). چرا که همین ترس ) « و این (مقام والا و پاداشهاي مهم و بینظیر) براي کسی است که از پروردگارش بترسد »
انگیزه حرکت به سوي هرگونه اطاعت و تقوا و اعمال صالح است.
آنها از خدا راضیند چرا که هر چه خواستهاند به آنها داده، و خدا از آنها راضی است چرا که هر چه او خواسته انجام دادهاند، و اگر
صفحه 456 از 504
هم لغزشی بوده به لطفش صرف نظر کرده، چه لذتی از این برتر و بالاتر که احساس کند مورد قبول و رضاي معبود و محبوبش
واقع شده، و به لقاي او واصل گردیده است.
دارد هر کس از تو مرادي و مطلبی مقصود ما دنیا و عقبی لقاي تو است!
آري! بهشت جسم انسان، باغهاي جاویدان آن جهان است، ولی بهشت جانش رضاي خدا و لقاي محبوب است.
علی علیه السّلام و شیعیانش خیر البریّهاند؟ ..... ص : 555
اولئک هم خیر » در روایات فراوانی که از طرق اهل سنت و منابع معروف آنها، و همچنین در منابع معروف شیعه نقل شده، آیه
آنها بهترین مخلوقات خدا هستند) به علی علیه السّلام و پیروان او تفسیر شده است. ) « البریۀ
نازل شد « ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خیر البریۀ » آمده است که وقتی آیه « ابن عباس » از « الدرّ المنثور » در تفسیر
پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله به علی فرمود:
.« آن تو و شیعیان تو در قیامت میباشید که هم شما از خدا خشنود هستید و هم خدا از شما خشنود »
از علی علیه السّلام نقل میکند که ص: 556 « ابن مردویه » نامبرده در حدیث دیگري از
آیا این سخن خدا را نشنیدهاي که میفرماید: » : پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله به من فرمود
کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند بهترین مخلوقاتند؟ این تو و شیعیان تو هستید، و وعدهگاه من و شما کنار
.« حوض کوثر است، هنگامی که من براي حساب امتها میآیم و شما دعوت میشوید در حالی که پیشانی سفید و شناخته شدهاید
کوتاه سخن این که حدیث فوق از احادیث بسیار معروف و مشهور است که از سوي غالب دانشمندان و علماي اسلام پذیرفته شده،
و این فضیلتی است بزرگ و بینظیر براي علی علیه السّلام و پیروانش.
از همان عصر رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله به وسیله آن « شیعه » ضمنا از این روایات به خوبی این حقیقت آشکار میشود که واژه
« شیعه » حضرت در میان مسلمین نشر شد، و اشاره به پیروان خاص امیر مؤمنان علی علیه السّلام است، و آنها که گمان میکنند تعبیر
از تعبیراتی است که قرنها بعد به وجود آمده سخت در اشتباهند.
« پایان سوره بیّنه »
ص: 557
سوره زلزله [ 99 ] ..... ص : 557
اشاره
نازل شده و داراي 8 آیه است « مدینه » این سوره در
محتواي سوره: ..... ص : 557
مطالب این سوره عمدتا بر سه محور دور میزند:
و نشانههاي وقوع قیامت بحث میکند، و به دنبال آن سخن از شهادت زمین به تمام اعمال آدمی آمده « اشراط الساعۀ » نخست از
است.
صفحه 457 از 504
و رسیدن هر کس به اعمال خود سخن میگوید. « بدکار » و « نیکوکار » در بخش دیگر از تقسیم مردم به دو گروه
در فضیلت تلاوت این سوره تعبیرات مهمی در روایات اسلامی آمده، از جمله در حدیثی از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله
هر کس آن را تلاوت کند گویی سوره بقره را قرائت کرده، و پاداش او به اندازه کسی است که یک چهارم قرآن را » : میخوانیم
.« تلاوت کرده باشد
خسته نشوید، چرا که هر « اذا زلزلت الارض » هرگز از تلاوت سوره » : و در حدیثی از امام صادق علیه السّلام میخوانیم که فرمود
کس آن را در نمازهاي نافله بخواند هرگز به زلزله گرفتار نمیشود، و با آن نمیمیرد، و به صاعقه و آفتی از آفات دنیا تا هنگام
.« مرگ گرفتار نخواهد شد
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
سورة الزلزلۀ( 99 ): آیۀ 1 ..... ص : 557
(آیه 1)- همان گونه که گفتیم آغاز این سوره با بیان بعضی از حوادث ص: 558
« هنگامی که زمین شدیدا به لرزه درآید » : هول انگیز و وحشتناك پایان این جهان و شروع رستاخیز همراه است، نخست میفرماید
(اذا زلزلت الارض زلزالها).
و آن یا زلزله تمام کره زمین است- بر خلاف زلزلههاي معمولی که موضعی و مقطعی است- و یا اشاره به زلزله معهود یعنی زلزله
رستاخیز است.
سورة الزلزلۀ( 99 ): آیۀ 2 ..... ص : 558
و اخرجت الارض اثقالها). ) « و زمین (چنان زیر و رو شود که) بارهاي سنگینش را خارج سازد » -( (آیه 2
بارهاي سنگین زمین) انسانها هستند که با زلزله رستاخیز از درون قبرها به خارج پرتاب میشوند. ) « اثقال » بعضی گفتهاند: منظور از
و بعضی دیگر گفتهاند: گنجهاي درون خود را بیرون میریزد، و مایه حسرت دنیا پرستان بیخبر میگردد.
این احتمال نیز وجود دارد که منظور بیرون فرستادن مواد سنگین و مذاب درون زمین است که معمولا کمی از آن به هنگام
آتشفشانها و زلزلهها بیرون میریزد، در پایان جهان آنچه در درون زمین است به دنبال آن زلزله عظیم به بیرون پرتاب میشود.
تفسیر اول مناسبتر است هر چند جمع میان سه تفسیر نیز بعید نیست.
سورة الزلزلۀ( 99 ): آیۀ 3 ..... ص : 558
« انسان (از دیدن این صحنه بیسابقه، سخت متوحش میشود، و) میگوید: زمین را چه میشود » (آیه 3)- به هر حال، در آن روز
که این گونه میلرزد؟
(و قال الانسان ما لها).
در اینجا معنی گستردهاي دارد که همگان را شامل میشود، زیرا تعجب از اوضاع و احوال زمین در آن روز مخصوص به « انسان »
کافران نیست.
این تعجب، و سؤال ناشی از آن نفخه اولی است که نفخه پایان جهان است، زیرا زلزله عظیم در پایان جهان رخ میدهد.
و در این صورت منظور از اثقال زمین معادن و گنجها و مواد مذاب درون آن است.
صفحه 458 از 504
سورة الزلزلۀ( 99 ): آیۀ 4 ..... ص : 558
ص: 559 « در آن روز تمام خبرهایش را بازگو میکند » : (آیه 4)- و از آن مهمتر این که
(یومئذ تحدث اخبارها).
آنچه از خوبیها و بدیها، و اعمال خیر و شر، بر صفحه زمین واقع شده، همه را برملا میسازد، و یکی از مهمترین شهود اعمال انسان
در آن روز همین زمینی است که ما اعمال خود را بر آن انجام میدهیم، و شاهد و ناظر ماست.
منظور از خبر دادن زمین این است که اعمال هر مرد و زنی را که بر روي » : در حدیثی از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله میخوانیم
!« زمین انجام دادهاند خبر میدهد، میگوید: فلان شخص در فلان روز فلان کار را انجام داد، این است خبر دادن زمین
سورة الزلزلۀ( 99 ): آیۀ 5 ..... ص : 559
بان ربک اوحی لها). و زمین در ) « این به خاطر آن است که پروردگارت به او وحی کرده است » : (آیه 5)- در این آیه میافزاید
اجراي این فرمان کوتاهی نمیکند.
در اینجا به خاطر آن است که چنین سخن گفتن اسرار آمیز بر خلاف طبیعت زمین است و این جز از طریق یک وحی « اوحی » تعبیر
الهی ممکن نیست.
سورة الزلزلۀ( 99 ): آیۀ 6 ..... ص : 559
در آن روز مردم بصورت گروههاي پراکنده (از قبرها) خارج میشوند تا اعمالشان به آنها نشان داده » : (آیه 6)- سپس میفرماید
یومئذ یصدر الناس اشتاتا لیروا اعمالهم). ) !« شود
و مشاهده خود اعمال است، و این آیه یکی از روشنترین آیات که بر مسأله تجسّم « تجسّم اعمال » به معنی « لیروا اعمالهم » جمله
اعمال دلالت دارد محسوب میشود یعنی در آن روز اعمال آدمی به صورتهاي مناسبی تجسّم مییابد و در برابر او حضور پیدا
میکند، و همنشینی با آن مایه نشاط یا رنج و بلاست.
سورة الزلزلۀ( 99 ): آیۀ 7 ..... ص : 559
پس هر کس هم » : (آیه 7)- سپس به سر انجام کار هر یک از این دو گروه مؤمن و کافر، نیکوکار و بدکار، اشاره کرده، میفرماید
فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره). ) « وزن ذرّهاي کار خیر انجام دهد آن را میبیند
سورة الزلزلۀ( 99 ): آیۀ 8 ..... ص : 559
فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره). ) !« و هر کس هم وزن ذرّهاي کار بد کرده آن را میبیند » -( (آیه 8
و مشاهده ص: 560 « تجسم اعمال » ظاهر این آیات نیز تأکید مجددي است بر مسأله
خود عمل، اعم از نیک و بد در روز قیامت، که حتی اگر سر سوزنی کار نیک یا بد باشد در برابر صاحب آن مجسم میشود و آن
را مشاهده میکند.
در اینجا کوچکترین وزنهاست. « ذرّة » منظور از
صفحه 459 از 504
در اینجا کوچکترین وزنهاست. « ذرّة » منظور از
نه تنها از آیات فوق، که از آیات مختلف قرآن به خوبی استفاده میشود که در حسابرسی اعمال در قیامت فوق العاده دقت و
پسرم! اگر به اندازه سنگینی دانه خردلی (عمل نیک یا بد) باشد و در دل » : موشکافی میشود، در آیه 16 سوره لقمان میخوانیم
سنگی یا در گوشهاي از آسمانها یا زمین پنهان گردد، خداوند آن را (در قیامت) براي حسابرسی میآورد، خداوند دقیق و آگاه
.« است
این تعبیرات نشان میدهد که در آن حسابرسی بزرگ کوچکترین کارها محاسبه میشود، ضمنا این آیات هشدار میدهد که: نه
گناهان کوچک را کم اهمیت بشمرند، و نه اعمال خیر را کوچک، چیزي که مورد محاسبه الهی قرار میگیرد هر چه باشد کم
اهمیت نیست.
به راستی ایمان عمیق به محتواي این آیات کافی است که انسان را در مسیر حق وادارد، و از هرگونه شر و فساد باز دارد.
« پایان سوره زلزله »
ص: 561
سوره عادیات [ 100 ] ..... ص : 561
اشاره
نازل شده و داراي 11 آیه است « مدینه » این سوره در
محتوا و فضیلت سوره: ..... ص : 561
در آغاز سوره سوگندهاي بیدار کنندهاي را ذکر میکند، و بعد از آن سخن از پارهاي از ضعفهاي نوع انسان همچون کفر و بخل و
دنیا پرستی به میان میآورد، و سر انجام با اشاره کوتاه و گویائی به مسأله معاد، و احاطه علمی خداوند به بندگان، سوره را پایان
میدهد.
هر کس آن را تلاوت کند به عدد هر یک از حاجیانی » : در فضیلت تلاوت این سوره از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله آمده است
توقف میکنند و در آنجا حضور دارند ده حسنه به او داده میشود. « مزدلفه » که (شب عید قربان) در
را بخواند، و بر آن مداومت کند، خداوند روز « و العادیات » هر کس سوره » : در حدیث دیگري از امام صادق علیه السّلام میخوانیم
.« قیامت او را با امیر مؤمنان علی علیه السّلام مبعوث میکند و در جمع او و میان دوستان او خواهد بود
ناگفته پیداست که این همه فضیلت براي آنهاست که آن را برنامه زندگی خویش قرار دهند و به تمام محتواي آن ایمان دارند و
عمل میکنند.
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
شأن نزول: ..... ص : 561
نازل شد و ماجرا چنین بود: ص: 562 « ذات السلاسل » در حدیثی آمده است که: این سوره بعد از جنگ
جمع شده، و با « یابس » در سال هشتم هجرت به پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله خبر دادند که دوازده هزار سوار در سرزمین
یکدیگر عهد کردهاند که تا پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام را به قتل نرسانند و جماعت مسلمین را متلاشی نکنند از
صفحه 460 از 504
پاي ننشینند! پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله جمع کثیري از یاران خود را به سر کردگی بعضی از صحابه به سراغ آنها فرستاد، ولی
بعد از گفتگوهائی بدون نتیجه بازگشتند، سر انجام پیامبر، علی علیه السّلام را با گروه کثیري از مهاجر و انصار به نبرد آنها اعزام
داشت، آنها بسرعت به سوي منطقه دشمن حرکت کردند و شبانه راه میرفتند، و صبحگاهان دشمن را در حلقه محاصره گرفتند،
نخست اسلام را بر آنها عرضه داشتند چون نپذیرفتند هنوز هوا تاریک بود که به آنها حمله کردند و آنان را در هم شکستند،
عدهاي را کشتند، و زنان و فرزندانشان را اسیر کردند، و اموال فراوانی به غنیمت گرفتند.
سوره عادیات نازل شد در حالی که هنوز سربازان اسلام به مدینه بازنگشته بودند، پیغمبر خدا صلّی اللّه علیه و آله آن روز براي
نماز صبح آمد، و این سوره را در نماز تلاوت فرمود.
بعد از پایان نماز اصحاب عرض کردند: این سورهاي است که ما تا به حال نشنیده بودیم! فرمود: آري، علی علیه السّلام بر دشمنان
پیروز شد، و جبرئیل دیشب با آوردن این سوره به من بشارت داد- چند روز بعد علی علیه السّلام با غنائم و اسیران به مدینه وارد
شد.
سورة العادیات( 100 ): آیۀ 1 ..... ص : 562
سوگند به اسبان » : (آیه 1)- سوگند به جهادگران بیدار! گفتیم این سوره با سوگندهاي بیدارگري آغاز شده، نخست میفرماید
و العادیات ضبحا). ) « دونده (مجاهدان) در حالی که نفس زنان پیش میرفتند
حرکت میکنند سوگند. « منی » نفس زنان به سوي « مشعر » و از « مشعر الحرام » به « عرفات » یا به شتران حاجیان که از سرزمین
و این تفسیر از جهاتی مناسبتر به نظر میرسد، و در روایات اهل بیت علیهم السّلام نیز وارد شده.
سورة العادیات( 100 ): آیۀ 2 ..... ص : 562
در برخورد سمهایشان با سنگهاي بیابان (فالموریات قدحا). « و سوگند به افروزندگان جرقه آتش » : ( آیه 2)- سپس میافزاید
ص: 563
اسبان مجاهدانی که چنان با سرعت به سوي میدان نبرد حرکت میکنند که از اثر برخورد سمّ آنها به سنگهاي بیابان جرقهها میپرد،
یا شترانی که بسرعت به مواقف حج میدوند و سنگها و ریگها از زیر پاي آنها پریده و بر اثر برخورد به سنگهاي دیگر تولید جرقه
میکند.
سورة العادیات( 100 ): آیۀ 3 ..... ص : 563
فالمغیرات صبحا). ) « و سوگند به هجوم آوران سپیده دم » : (آیه 3)- سپس در سومین سوگند، میفرماید
سورة العادیات( 100 ): آیۀ 4 ..... ص : 563
(آیه 4)- سپس به یکی دیگر از ویژگیهاي این مجاهدان و مرکبهاي آنها اشاره کرده، میافزاید: آن چنان بر دشمن هجوم سریع
فاثرن به نقعا). ) « که گرد و غبار به هر سو پراکندند » میبرند
یا این که بر اثر هجوم شتران حاجیان از مشعر الحرام به سوي منی، گرد و غبار از هر سو پراکنده میشود.
صفحه 461 از 504
سورة العادیات( 100 ): آیۀ 5 ..... ص : 563
فوسطن به جمعا). ) « و (ناگهان) در میان دشمن ظاهر شدند » : (آیه 5)- و در آخرین ویژگی از ویژگیهاي آنها میفرماید
چنان هجوم آنها غافلگیرانه و برق آسا بود که در چند لحظه صفوف دشمن را از هم شکافته و به قلب آنها هجوم بردند، و جمعیت
آنها را از هم متلاشی کردند، و این نتیجه همان سرعت عمل و بیداري و آمادگی و شهامت و شجاعت است.
است. « منی » به قلب « مشعر » و یا اشاره به ورود حاجیان از
از اینجا روشن میشود که جهاد آن چنان عظمتی دارد که حتی نفسهاي اسبهاي مجاهدان شایسته سوگند است، و همچنین
جرقههاي ناشی از برخورد سمشان به سنگها، و همچنین گرد و غباري که در فضا پخش میکنند، آري گرد و غبار صحنه جهاد هم
پر ارزش و با عظمت است.
سورة العادیات( 100 ): آیۀ 6 ..... ص : 563
(آیه 6)- بعد از این سوگندهاي عظیم به پاسخ قسم، یعنی چیزي که سوگندها به خاطر آن یاد شده است پرداخته، میفرماید:
ان الانسان لربه لکنود). ) « مسلما انسان در برابر نعمتهاي پروردگارش بسیار ناسپاس و بخیل است »
همان انسان تربیت نایافته، همان انسانی که انوار معارف الهی و تعلیمات انبیا ص: 564
است. « بخیل » و « ناسپاس » بر قلبش نتافته، و بالاخره همان انسانی که خود را تسلیم غرائز و شهوات سرکش نموده است او مسلما
در این گونه موارد به معنی انسانهاي شرور هوي پرست سرکش و طغیانگر است. « انسان » تعبیر
سورة العادیات( 100 ): آیۀ 7 ..... ص : 564
و انه علی ذلک لشهید). چرا که انسان نسبت به نفس خویش ) « و او خود (نیز) بر این معنی گواه است » : (آیه 7)- سپس میافزاید
بصیرت دارد، و اگر صفات درونی خود را از هر کس بتواند پنهان کند از خدا و وجدان خویش نمیتواند مخفی دارد، خواه به
حقیقت اعتراف کند یا نه!
سورة العادیات( 100 ): آیۀ 8 ..... ص : 564
و انه لحب الخیر لشدید). و همین علاقه شدید و افراطی او به مال و ) « و او علاقه شدید به مال دارد » : (آیه 8)- در این آیه میافزاید
ثروت سبب بخل و ناسپاسی و کفران او میشود.
به خاطر آن است که در حد ذات خود چیز خوبی است، و میتواند وسیله انواع خیرات گردد، ولی انسان « مال » بر « خیر » اطلاق
ناسپاس و بخیل آن را از هدف اصلیش بازداشته، و در مسیر خود خواهی و خود کامگی به کار میگیرد.
سورة العادیات( 100 ): آیۀ 9 ..... ص : 564
(آیه 9)- سپس به صورت یک استفهام انکاري توأم با تهدید، میفرماید:
ا فلا یعلم اذا ) « آیا (این انسان ناسپاس و بخیل و دنیاپرست) نمیداند در آن روز تمام کسانی که در قبرها هستند برانگیخته میشوند »
بعثر ما فی القبور).
صفحه 462 از 504
سورة العادیات( 100 ): آیۀ 10 ..... ص : 564
و) « و آنچه در درون سینهها (از کفر و ایمان، اخلاص و ریا، کبر و تواضع، نیات خیر و سوء) است آشکار میگردد » -( (آیه 10
حصل ما فی الصدور).
سورة العادیات( 100 ): آیۀ 11 ..... ص : 564
و بر طبق آن به آنها کیفر میدهد (ان ربهم « در آن روز پروردگارشان از آنها (و اعمال و نیاتشان) کاملا باخبر است » -( (آیه 11
بهم یؤمئذ لخبیر).
آري! خداوند همیشه و در همه حال از اسرار درون و برون بطور کامل آگاه است ولی اثر این آگاهی در قیامت و به هنگام پاداش
و کیفر ظاهرتر و آشکارتر میگردد. و این هشداري است به همه انسانها که اگر به راستی به آن ایمان داشته باشند سدّ نیرومندي در
میان آنان و گناهان ایجاد میکند.
« پایان سوره عادیات »
ص: 565
سوره قارعه [ 101 ] ..... ص : 565
اشاره
نازل شده و داراي 11 آیه است « مکّه » این سوره در
محتوا و فضیلت سوره: ..... ص : 565
این سوره بطور کلی از معاد و مقدمات آن سخن میگوید، با تعبیراتی کوبنده و بیانی تکان دهنده، و انذار و هشداري صریح و
روشن، و سر انجام انسانها را به دو گروه تقسیم میکند:
گروهی که اعمالشان در میزان عدل الهی سنگین است، و پاداششان زندگانی سراسر رضایتبخش در جوار رحمت حق، و گروهی
که اعمالشان سبک و کم وزن است و سرنوشتشان آتش داغ و سوزان جهنم.
از آیه اول آن گرفته شده است. « قارعه » نام این سوره یعنی
کسی که سوره قارعه را بخواند خداوند متعال او را از » : در فضیلت تلاوت این سوره در حدیثی از امام باقر علیه السّلام میخوانیم
.« فتنه دجّال و ایمان آوردن به او حفظ میکند، و او را در قیامت از چرك جهنّم دور میدارد ان شاء اللّه
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
سورة القارعۀ( 101 ): آیۀ 1 ..... ص : 565
القارعۀ). ) « آن حادثه کوبنده » : (آیه 1)- حادثه کوبنده! این سوره که در وصف قیامت است، نخست میفرماید
صفحه 463 از 504
سورة القارعۀ( 101 ): آیۀ 2 ..... ص : 565
ما القارعۀ). ) !« و چه حادثه کوبندهاي » -( (آیه 2
ص: 566
سورة القارعۀ( 101 ): آیۀ 3 ..... ص : 566
آن حادثه همان روز قیامت است (و ما ادراك ما القارعۀ). ؟« و تو چه میدانی که حادثه کوبنده چیست » -( (آیه 3
یکی از نامهاي قیامت است، ولی درست روشن نساختهاند که آیا این تعبیر اشاره به مقدمات « قارعۀ » بسیاري از مفسران گفتهاند که
قیامت میباشد که عالم دنیا در هم کوبیده میشود.
به خاطر آن « کوبنده » و یا این که منظور مرحله دوم، یعنی مرحله زنده شدن مردگان، و طرح نوین در عالم هستی است، و تعبیر به
است که وحشت و خوف و ترس آن روز دلها را میکوبد.
ولی روي هم رفته احتمال اول مناسبتر به نظر میرسد، هر چند در این آیات هر دو حادثه پشت سر یکدیگر ذکر شده است.
سورة القارعۀ( 101 ): آیۀ 4 ..... ص : 566
یوم یکون الناس ) « روزي که مردم مانند پروانههاي پراکنده خواهند بود » : (آیه 4)- سپس در توصیف آن روز عجیب میگوید
کالفراش المبثوث).
به خاطر آن است که پروانهها معمولا خود را دیوانهوار به آتش میافکنند و میسوزانند، بدکاران نیز خود را در « پروانه » تشبیه به
آتش جهنم میافکنند.
سورة القارعۀ( 101 ): آیۀ 5 ..... ص : 566
(آیه 5)- سپس به سراغ یکی دیگر از اوصاف آن روز رفته، میافزاید:
و تکون الجبال کالعهن المنفوش). ) !« و کوهها مانند پشم رنگین حلاجی شده میگردد »
سابقا گفتهایم که طبق آیات مختلف قرآن کوهها در آستانه قیامت نخست به حرکت در میآیند بعد در هم کوبیده و متلاشی
میگردند و سر انجام به صورت غباري در آسمان در میآیند که در آیه مورد بحث آن را تشبیه به پشمهاي رنگین حلاجی شده
کرده است، پشمهایی که تنها رنگی از آنها نمایان باشد، و این آخرین مرحله متلاشی شدن کوههاست.
سورة القارعۀ( 101 ): آیۀ 6 ..... ص : 566
اما کسی که (در آن روز) » : (آیه 6)- بعد به مرحله حشر و نشر و زنده شدن مردگان و تقسیم آنها به دو گروه پرداخته، میفرماید
فاما من ثقلت موازینه). ) ... « ترازوهاي اعمالش سنگین است
ص: 567
سورة القارعۀ( 101 ): آیۀ 7 ..... ص : 567
صفحه 464 از 504
فهو فی عیشۀ راضیۀ). و تنها زندگی آخرت است که سراسر رضایت و ) « در یک زندگی خشنود کننده خواهد بود » -( (آیه 7
خشنودي و آرامش و امنیت و مایه جمعیت خاطر میباشد، چرا که زندگی دنیا هر قدر مرفّه و پرنعمت باشد باز از عوامل ناخشنودي
خالی نیست.
ترازوي سنجش همان » : سؤال کردند، در پاسخ فرمود « میزان » در حدیثی از امام صادق علیه السّلام آمده است که وقتی از معنی
.« عدل است
.« امیر مؤمنان و امامان از دودمانش ترازوهاي سنجشند » : و در حدیثی میخوانیم
به این ترتیب وجود اولیاء اللّه یا قوانین عدل الهی مقیاسهائی هستند که انسانها و اعمالشان را بر آنها عرضه میکنند، و به همان
اندازه که با آنها شباهت دارند و مطابقت دارند وزنشان سنگین است.
به معنی سنگین و سبک بودن خود اعمال است. « موازین » و روشن است که سبک و سنگین بودن
سورة القارعۀ( 101 ): آیۀ 8 ..... ص : 567
و اما من خفت موازینه). ) ... « و اما کسی که ترازوهایش سبک است » -( (آیه 8
سورة القارعۀ( 101 ): آیۀ 9 ..... ص : 567
فامه هاویۀ). که در آن سقوط میکند. ) « پناهگاهش هاویه [- دوزخ] است » -( (آیه 9
مادر) در جمله فوق به خاطر این است که مادر پناهگاهی است براي فرزندان که در مشکلات به او پناه میبرند، و نزد ) « ام » تعبیر به
او میمانند، و در اینجا اشاره به این است که این گنهکاران سبک عمل محلی براي پناه گرفتن جز دوزخ نمییابند.
سورة القارعۀ( 101 ): آیۀ 10 ..... ص : 567
و ما ادراك ما هیۀ). ) !؟« و تو چه میدانی هاویه چیست » -( (آیه 10
سورة القارعۀ( 101 ): آیۀ 11 ..... ص : 567
و فوق تصوّر همه انسانها (نار حامیۀ). « آتشی است سوزان » -( (آیه 11
« پایان سوره قارعه »
ص: 569
سوره تکاثر [ 102 ] ..... ص : 569
اشاره
نازل شده و داراي 8 آیه است « مکّه » این سوره در
محتوا و فضیلت سوره: ..... ص : 569
صفحه 465 از 504
محتواي این سوره نخست سرزنش و ملامت افرادي است که بر اساس یک سري مطالب موهوم بر یکدیگر تفاخر میکردند، سپس
هشداري نسبت به مسأله معاد و قیامت و آتش دوزخ، و سر انجام هشداري در زمینه مسأله سؤال و بازپرسی از نعمتها میدهد.
نام این سوره از آیه اول آن گرفته شده است.
در فضیلت تلاوت این سوره ..... ص : 569
کسی که آن را بخواند خداوند در برابر نعمتهایی که در دنیا به او داده او » : در حدیثی از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله میخوانیم
.« را مورد حساب قرار نمیدهد و پاداشی به او میدهد که گوئی هزار آیه قرآن را تلاوت کرده
بدیهی است این همه ثواب از آن کسی است که آن را بخواند و در برنامه زندگی به کار گیرد و روح و جان خود را هماهنگ با
آن بسازد.
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
شأن نزول: ..... ص : 569
مفسران معتقدند که این سوره در باره قبائلی نازل شد که بر یکدیگر تفاخر میکردند، و با کثرت نفرات و جمعیت یا اموال و ثروت
خود بر دیگران مباهات مینمودند تا آنجا که براي بالا بردن آمار نفرات قبیله به گورستان ص: 570
میرفتند و قبرهاي مردگان هر قبیله را میشمردند! ولی مسلم است که این شأن نزول هرگز مفهوم آیه را محدود نمیکند.
سورة التکاثر( 102 ): آیۀ 1 ..... ص : 570
افزون طلبی (و تفاخر) شما را به خود مشغول » : (آیه 1)- بلاي تکاثر و تفاخر! در آغاز سوره نخست با لحنی ملامت بار میفرماید
الهاکم التکاثر). ) « داشته (و از خدا غافل نموده) است
سورة التکاثر( 102 ): آیۀ 2 ..... ص : 570
اشاره
و قبور مردگان خود را برشمردید و به آن افتخار کردید (حتی زرتم المقابر). « تا آنجا که به دیدار قبرها رفتید » -( (آیه 2
شگفتا! چه » : فرمود « الهاکم التکاثر حتی زرتم المقابر » از امیر مؤمنان علی علیه السّلام در نهج البلاغه آمده است که بعد از تلاوت
هدف بسیار دوري! و چه زیارت کنندگان غافلی! و چه افتخار موهوم و دردناکی به یاد استخوان پوسیده کسانی افتادهاند که
سالهاست خاك شدهاند، آن هم چه یادآوري! با این فاصله دور به یاد کسانی افتادهاند که سودي به حالشان ندارند، آیا به محل
نابودي پدران خویش افتخار میکنند؟ و یا با شمردن تعداد مردگان و معدومین خود را بسیار میشمرند؟ آنها خواهان بازگشت
اجسادي هستند که تار و پودشان از هم گسسته، و حرکاتشان به سکون مبدل شده. این اجساد پوسیده اگر مایه عبرت باشند
!« سزاوارتر است تا موجب افتخار گردند
صفحه 466 از 504
سر چشمه تفاخر و فخر فروشی! ..... ص : 570
یکی از عوامل اصلی تفاخر و تکاثر همان جهل و نادانی نسبت به پاداش کیفر الهی و عدم ایمان به معاد است.
از این گذشته جهل انسان به ضعفها و آسیب پذیریهایش، به آغاز پیدایش و سر انجامش، از عوامل دیگر این کبر و غرور و تفاخر
است.
عامل دیگر همان احساس ضعف و حقارت ناشی از شکستهاست، که افراد براي پوشاندن شکستهاي خود پناه به تفاخر و فخر
هیچ کس تکبر به فخر فروشی نمیکند مگر به خاطر ذلّتی » : فروشی میبرند و لذا در حدیثی از امام صادق علیه السّلام میخوانیم
.« که در نفس خود مییابد
سورة التکاثر( 102 ): آیۀ 3 ..... ص : 570
(آیه 3)- در این آیه آنها را با این سخن مورد تهدید شدید قرار داده، ص: 571
کلا سوف تعلمون). ) « چنین نیست که میپندارید به زودي (نتیجه این تفاخر موهوم خود را) خواهید دانست » : میفرماید
سورة التکاثر( 102 ): آیۀ 4 ..... ص : 571
ثم کلا سوف تعلمون). ) « باز چنان نیست که شما میپندارید به زودي خواهید دانست » : (آیه 4)- باز براي تأکید میافزاید
گروهی از ما پیوسته در باره عذاب قبر در شک بودند تا این که » : در حدیثی از امیر مؤمنان علی علیه السّلام آمده است که فرمود
سوره (الهاکم التکاثر) نازل شد، تا آنجا که فرمود: (کلا سوف تعلمون منظور از آن عذاب قبر است، سپس میفرماید: (ثم کلا
.« سوف تعلمون) منظور عذاب قیامت است
سورة التکاثر( 102 ): آیۀ 5 ..... ص : 571
افزون طلبی شما را از خدا « چنان نیست (که شما خیال میکنید) اگر شما علم الیقین (به آخرت) داشتید » : (آیه 5)- سپس میافزاید
غافل نمیکرد (کلا لو تعلمون علم الیقین).
گفته میشود و براي آن سه مرحله است. « یقین » است و طبق روایات به مرحله عالی ایمان « شکّ » نقطه مقابل « یقین »
-1 علم الیقین و آن این است که انسان از دلائل مختلف به چیزي ایمان آورد مانند کسی که با مشاهده دود، علم به وجود آتش
پیدا میکند.
-2 عین الیقین و آن در جائی است که انسان به مرحله مشاهده میرسد و با چشم خود مثلا آتش را مشاهده میکند.
-3 حق الیقین و آن همانند کسی است که وارد آتش شود و سوزش آن را لمس کند، و به صفات آتش متصف گردد، و این
بالاترین مرحله یقین است، که در حقیقت از دو علم تشکیل یافته: علم به معلوم و علم به این که خلاف آن علم محال است.
سورة التکاثر( 102 ): آیۀ 6 ..... ص : 571
لترون الجحیم). ) « قطعا شما جهنم را خواهید دید » : (آیه 6)- باز براي تأکید و انذار بیشتر میافزاید
صفحه 467 از 504
سورة التکاثر( 102 ): آیۀ 7 ..... ص : 571
ثم لترونها عین الیقین). ) « سپس (با ورود در آن) آن را به عین الیقین خواهید دید » -( (آیه 7
ص: 572
سورة التکاثر( 102 ): آیۀ 8 ..... ص : 572
ثم لتسئلن یومئذ عن النعیم). ) « سپس در آن روز (همه شما) از نعمتهائی که داشتهاید بازپرسی خواهید شد » -( (آیه 8
باید در آن روز روشن سازید که این نعمتهاي خداداد را در چه راهی مصرف کردهاید؟ و از آنها براي اطاعت الهی یا معصیتش
کمک گرفتهاید، یا نعمتها را ضایع ساخته هرگز حق آن را ادا ننمودهاید؟
مانند دین و ایمان و اسلام و قرآن و ولایت، و انواع « معنوي » یک معنی بسیار گسترده دارد که همه مواهب الهی را اعم از « نعیم »
« ایمان و ولایت » را اعم از فردي و اجتماعی شامل میشود، منتها نعمتهایی که اهمیت بیشتري دارند مانند نعمت « مادي » نعمتهاي
بیشتر از آنها سؤال میشود که آیا حق آنها ادا شده یا نه؟
« پایان سوره تکاثر »
ص: 573
سوره عصر [ 103 ] ..... ص : 573
اشاره
نازل شده و داراي 3 آیه است « مکّه » این سوره در
محتوا و فضیلت سوره: ..... ص : 573
جامعیت این سوره به حدي است که به گفته بعضی از مفسران تمام علوم و مقاصد قرآن در این سوره خلاصه شده است.
شروع میشود سپس سخن از زیانکار بودن همه انسانها که در طبیعت زندگی تدریجی نهفته « عصر » نخست از سوگند پر معنی به
است به میان میآورد، بعد فقط یک گروه را از این اصل کلی جدا میکند، آنها که داراي برنامه چهار مادهاي زیر هستند:
ایمان، عمل صالح، سفارش یکدیگر به حق، و سفارش یکدیگر به صبر و این چهار اصل در واقع برنامههاي اعتقادي و عملی و
فردي و اجتماعی اسلام را در بر میگیرد.
در باره فضیلت تلاوت این سوره در حدیثی از امام صادق علیه السّلام میخوانیم:
را در نمازهاي نافله بخواند خداوند او را در قیامت بر میانگیزد در حالی که صورتش نورانی، چهرهاش « و العصر » هر کس سوره »
و معلوم است که این همه افتخار و سرور و شادمانی از آن !« خندان و چشمش (به نعمتهاي الهی) روشن است، تا داخل بهشت شود
کسی است که این اصول چهارگانه را در زندگی خود پیاده کند، نه فقط به خواندن قناعت نماید.
ص: 574
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
صفحه 468 از 504
سورة العصر( 103 ): آیۀ 1 ..... ص : 574
(آیه 1)- در ابتداي این سوره با قسم تازهاي رو برو میشویم، میفرماید:
و العصر). ) !« به عصر سوگند »
است، و سپس به وقت عصر اطلاق شده، به خاطر این که برنامهها و کارهاي روزانه در آن « فشردن » در اصل به معنی « عصر » واژه
پیچیده و فشرده میشود.
و دوران تاریخ بشر و یا بخشی از زمان، مانند عصر ظهور اسلام و قیام پیغمبر اکرم صلّی اللّه « زمان » سپس این واژه به معنی مطلق
علیه و آله، و امثال آن استعمال شده است، و لذا در تفسیر این سوگند، بعضی از مفسران آن را اشاره به سراسر زمان و تاریخ بشریت
دانستهاند که مملو از درسهاي عبرت، و حوادث تکان دهنده و بیدارگر است، و روي همین جهت آن چنان عظمتی دارد که شایسته
سوگند الهی است.
ولی بعضی دیگر روي قسمت خاصی از این زمان مانند عصر قیام پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله یا عصر قیام حضرت مهدي (عج)
که داراي ویژگی و عظمت خاصی در تاریخ بشر بوده و هست انگشت گذارده، و سوگند را ناظر به آن میدانند.
ولی مناسبتر همان عصر به معنی زمان و تاریخ بشر است، چرا که بارها گفتهایم سوگندهاي قرآن همواره متناسب با مطلبی است که
سوگند به خاطر آن یاد شده، و مسلم است که خسران انسانها در زندگی نتیجه گذشتن زمان عمر آنهاست.
و یا عصر قیام پیغمبر خاتم صلّی اللّه علیه و آله به خاطر این که برنامه چهار مادهاي ذیل سوره در چنین عصري نازل گردیده.
سورة العصر( 103 ): آیۀ 2 ..... ص : 574
« به یقین انسانها همه در زیانند » : (آیه 2)- در این آیه اشاره به چیزي میکند که این سوگند مهم براي آن یاد شده است، میفرماید
(ان الانسان لفی خسر).
سرمایههاي وجودي خود را چه بخواهند یا نخواهند از دست میدهند، ساعات و ایام و ماهها و سالهاي عمر بسرعت میگذرد،
نیروهاي معنوي و مادي تحلیل میرود، و توان و قدرت کاسته میشود. ص: 575
یک قلب استعداد معینی براي ضربان دارد، وقتی آن استعداد و توان پایان گرفت قلب خود به خود میایستد، بیآنکه عیب و علت و
بیماري در کار باشد، و این در صورتی است که بر اثر بیماري قبلا از کار نیفتد همچنین سایر دستگاههاي وجودي انسان و سرمایه و
استعدادهاي مختلف او.
دنیا » : به هر حال از نظر جهان بینی اسلام دنیا یک بازار تجارت است همان گونه که در حدیثی از امام هادي علیه السّلام میخوانیم
«. بازاري است که جمعی در آن سود میبرند و جمع دیگري زیان
آیه مورد بحث میگوید: همه در این بازار بزرگ زیان میکنند، مگر یک گروه که برنامه آنها در آیه بعد بیان شده است.
سورة العصر( 103 ): آیۀ 3 ..... ص : 575
اشاره
(آیه 3)- آري! تنها یک راه براي جلوگیري از این خسران عظیم و زیان قهري و اجباري وجود دارد، فقط یک راه که در آخرین
صفحه 469 از 504
مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند، و یکدیگر را به حق » : آیه این سوره به آن اشاره شده است، میفرماید
الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا ) « سفارش کرده، و یکدیگر را به شکیبایی و استقامت توصیه نمودهاند
بالصبر).
برنامه چهار مادهاي خوشبختی! ..... ص : 575
قرآن براي نجات از آن خسران عظیم برنامه جامعی تنظیم کرده که در آن بر چهار اصل تکیه شده است:
است که زیر بناي همه فعالیتهاي انسان را تشکیل میدهد، چرا که تلاشهاي عملی انسان از « ایمان » اصل اول در این برنامه مسأله
مبانی فکري و اعتقادي او سر چشمه میگیرد، نه همچون حیوانات که حرکاتشان به خاطر انگیزههاي غریزي است.
و به تعبیر دیگر اعمال انسان تبلوري است از عقائد و افکار او، و به همین دلیل تمام انبیاي الهی قبل از هر چیز به اصلاح مبانی
عقیدتی امتها میپرداختند، مخصوصا با شرك که سر چشمه انواع رذائل و بدبختیها و پراکندگیهاست به مبارزه میپرداختند.
سخن میگوید. « اعمال صالح » در اصل دوم به میوه درخت بارور و پرثمره ایمان پرداخته از
نه فقط عبادات، نه تنها انفاق فی ص: 576 « اعمال شایسته » همان « صالحات » آري
سبیل اللّه، نه فقط جهاد در راه خدا، نه تنها کسب علم و دانش، بلکه هر کار شایستهاي که وسیله تکامل نفوس و پرورش اخلاق و
قرب الی اللّه و پیشرفت جامعه انسانی در تمام زمینهها شود.
و از آنجا که ایمان و اعمال صالح هرگز تداوم نمییابد مگر این که حرکتی در اجتماع براي دعوت به سوي حق و شناخت و
معرفت آن از یکسو، و دعوت به استقامت و صبر در طریق انجام این دعوت از سوي دیگر صورت پذیرد، به دنبال این دو اصل، به
است. « عمل صالح » و « ایمان » دو اصل دیگر اشاره میفرماید که در حقیقت ضامن اجراي دو اصل اساسی
یعنی دعوت همگانی و عمومی به سوي حق اشاره میکند تا همگان حق را از باطل به خوبی « تواصی به حق » در اصل سوم به مسأله
بشناسند و هرگز آن را فراموش نکنند و در مسیر زندگی از آن منحرف نگردند.
و استقامت و سفارش کردن یکدیگر به آن مطرح است، چرا که بعد از مسأله شناخت و « صبر » در اصل چهارم مسأله شکیبائی و
آگاهی، هر کس در مسیر عمل در هر گام با موانعی رو برو است اگر استقامت و صبر نداشته باشد هرگز نمیتواند احقاق حق کند،
و عمل صالحی انجام دهد و یا ایمان خود را حفظ کند.
آري! احقاق حق و اجراي حق، و اداي حق در جامعه جز با یک حرکت و تصمیم گیري عمومی و استقامت و ایستادگی در برابر
موانع ممکن نیست.
در اینجا نیز معنی وسیع و گستردهاي دارد که هم صبر بر اطاعت را شامل میشود، و هم صبر در برابر انگیزههاي معصیت، و « صبر »
هم صبر در برابر مصائب و حوادث ناگوار، و از دست دادن نیروها و سرمایهها و ثمرات.
و به راستی اگر مسلمانان امروز همین اصول چهارگانه را در زندگی فردي و اجتماعی خود اجرا کنند مشکلات و نابسامانیهاي آنها
حل میشود، عقب ماندگیها جبران میگردد، و ضعفها و شکستها به پیروزي مبدل میشود، و شر اشرار جهان از آنها قطع میگردد.
« پایان سوره عصر »
ص: 577
سوره همزه [ 104 ] ..... ص : 577
صفحه 470 از 504
اشاره
نازل شده و داراي 9 آیه است « مکّه » این سوره در
محتوا و فضیلت سوره: ..... ص : 577
در این سوره از کسانی سخن میگوید که تمام همّ خود را متوجه جمع مال کرده، و تمام ارزشهاي وجودي انسان را در آن خلاصه
میکنند، سپس نسبت به کسانی که دستشان از آن خالی است به دیده حقارت مینگرند و آنها را به باد استهزا میگیرند.
و در پایان سوره از سرنوشت دردناك آنها سخن میگوید که چگونه به صورت حقارت آمیزي در دوزخ پرتاب میشوند، و آتش
سوزان جهنم قبل از هر چیز بر قلب آنها مسلط میگردد، و روح و جان آنها را به آتش میکشد.
در فضیلت تلاوت این سوره در حدیثی از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله آمده است:
.« هر کس این سوره را تلاوت کند به عدد هر یک از کسانی که محمد و یارانش را استهزا کردند ده حسنه به او داده میشود »
هر کس آن را در نماز فریضهاي بخواند فقر از او دور میشود، روزي به او رو » : و در حدیثی از امام صادق علیه السّلام میخوانیم
.« میآورد، و مرگهاي زشت و بد از او قطع میگردد
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
شأن نزول: ..... ص : 577
جمعی از مفسران چنین گفتهاند که آیات این سوره در باره ولید بن ص: 578
مغیره نازل شده است که پشت سر پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله غیبت میکرد، و در پیش رو طعن و استهزا مینمود.
امیۀ بن » و « اخنس بن شریق » بعضی دیگر آن را در باره افرادي دیگري از سران شرك و دشمنان کینهتوز و سرشناس اسلام مانند
دانستهاند. « عاص بن وائل » و « خلف
ولی چنانچه این شأن نزولها را بپذیریم باز عمومیت مفهوم آیات شکسته نمیشود، بلکه شامل تمام کسانی است که داراي این
صفاتند.
سورة الهمزة( 104 ): آیۀ 1 ..... ص : 578
واي بر هر عیبجوي مسخره » : (آیه 1)- واي بر عیبجویان و غیبت کنندگان! این سوره با تهدیدي کوبنده آغاز میشود، میفرماید
ویل لکل همزة لمزة). ) «! کنندهاي
آنها که با نیش زبان و حرکات، دست و چشم و ابرو در پشت سر و پیش رو، دیگران را استهزا کرده، یا عیبجوئی و غیبت میکنند،
یا آنها را هدف تیرهاي طعن و تهمت قرار میدهند.
به یک معنی است، و مفهوم وسیعی دارد که هرگونه « لمزه » و « همزه » از مجموع کلمات ارباب لغت استفاده میشود که دو واژه
عیبجوئی و غیبت و طعن و استهزا به وسیله زبان و علائم و اشارات و سخن چینی و بدگوئی را شامل میشود.
اصولا آبرو و حیثیت اشخاص از نظر اسلام بسیار محترم است، و هر کاري که موجب تحقیر مردم گردد گناه بزرگی است.
در حدیث دیگري !« ذلیلترین مردم کسی است که به مردم توهین کند » : در حدیثی از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله آمده است
صفحه 471 از 504
من در شب معراج گروهی از دوزخیان را دیدم که گوشت از پهلویشان جدا میکردند و به » : پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله فرمود
آنها میخوراندند! از جبرئیل پرسیدم اینها کیانند؟
!« گفت: اینها عیبجویان و استهزاکنندگان از امت تواند
سورة الهمزة( 104 ): آیۀ 2 ..... ص : 578
(آیه 2)- سپس به سر چشمه این عمل زشت (عیبجوئی و استهزا) که غالبا ص: 579
بیآنکه « همان کسی که مال فراوانی جمع آوري و شماره کرده » : از کبر و غرور ناشی از ثروت مایه میگیرد پرداخته، میافزاید
مشروع و نامشروع آن را حساب کند (الذي جمع مالا و عدده).
آنقدر به مال و ثروت علاقه دارد که پیوسته آنها را میشمرد، و هر درهم و دیناري براي او بتی است، نه تنها شخصیت خویش که
تمام شخصیتها را در آن خلاصه میبیند، و طبیعی است که چنین انسان گمراه و ابلهی مؤمنان فقیر را پیوسته به باد سخریه بگیرد.
به هر حال آیه ناظر به ثروت اندوزانی است که مال را نه به عنوان یک وسیله بلکه به عنوان یک هدف مینگرند، و در جمع آوري
آن هیچ قید و شرطی قائل نیستند، از حلال و حرام و تجاوز بر حقوق دیگران، از طریق شرافتمندانه و یا طرق پست و رذیلانه آن را
جمعآوري میکنند، و آن را تنها نشانه عظمت و شخصیت میدانند.
آنها مال را براي رفع نیازهاي زندگی نمیخواهند، و به همین دلیل هر قدر بر اموالشان افزوده شود حرصشان بیشتر میگردد، و گر
تعبیر شده، « فضل اللّه » نه مال در حدود معقول و از طرق مشروع نه تنها مذموم نیست، بلکه در قرآن مجید گاهی از آن به عنوان
بر شما » : جمعه/ 10 ) و در جاي دیگر از آن تعبیر به خیر میکند ) « و ابتغوا من فضل الله و از فضل خدا بطلبید » : آنجا که میفرماید
.« مقرر شده که وقتی مرگ یکی از شما فرا رسد اگر خیري از خود به یادگار گذارده وصیت کند
.( (بقره/ 180
چنین مالی مسلما نه مایه طغیان است، نه وسیله تفاخر، نه بهانه استهزاي دیگران، اما مالی که معبود است و هدف نهائی ننگ است و
ذلت، و مصیبت است و نکبت، و مایه دوري از خدا و خلود در آتش دوزخ است.
و غالبا جمع آوري مقدار زیادي از این مال جز با آلودگیهاي فراوان ممکن نمیشود. ص: 580
مال جز با پنج خصلت در یکجا جمع نمیشود: بخل » : لذا در حدیثی از امام علی بن موسی الرضا علیه السّلام میخوانیم که فرمود
.« شدید، آرزوهاي دور و دراز، حرص غالب، قطع رحم، و مقدم داشتن دنیا بر آخرت
سورة الهمزة( 104 ): آیۀ 3 ..... ص : 580
یحسب ان ماله ) « گمان میکند اموالش او را جاودانه میسازد » (آیه 3)- در این آیه میافزاید: این انسان زر اندوز و مال پرست
اخلده).
چه پندار غلط و خیال خامی؟ اموالی که آنقدر در اختیار قارون بود که کلید گنجهایش را چندین مرد زورمند به زحمت بر
میداشت، ولی به هنگام حمله عذاب الهی نتوانستند مرگ او را ساعتی به تأخیر اندازند، و خداوند او و گنجهایش را در یک لحظه
.( با یک زمین لرزه مختصر در زمین فرو برد (قصص/ 81
چه بسیار باغها و چشمهها از خود به جاي » : اموالی که نمونه کاملش در دست فراعنه مصر بود، همانگونه که قرآن میفرماید
دخان/ 25 تا 27 ) ولی همه اینها ) « گذاشتند و زراعتها و قصرهاي جالب و گران قیمت و نعمتهاي فراوان دیگر که در آن متنعم بودند
صفحه 472 از 504
.( به آسانی در عرض ساعتی به دیگران رسید (دخان/ 28
مال و ثروتم هرگز مرا بینیاز » : و لذا در قیامت که پردهها کنار میرود آنها به اشتباه بزرگشان پی میبرند و فریادشان بلند میشود
حاقه/ 28 و 29 ) از این بیان روشن شد که پندار جاودانگی به وسیله مال دلیلی براي جمع مال، ) .« نکرد، قدرت من نیز از دست رفت
و جمع مال نیز عاملی براي استهزاء و سخریه دیگران در نظر این کوردلان محسوب میشود.
سورة الهمزة( 104 ): آیۀ 4 ..... ص : 580
که میپندارد (کلا). « چنین نیست » : (آیه 4)- قرآن در پاسخ این گروه میفرماید
لینبذن فی الحطمۀ). ) !« به زودي در حطمه [- آتشی خردکننده] پرتاب میشود »
سورة الهمزة( 104 ): آیۀ 5 ..... ص : 580
و ما ادراك ما الحطمۀ). ) !؟« و تو چه میدانی حطمه چیست » -( (آیه 5
سورة الهمزة( 104 ): آیۀ 6 ..... ص : 580
نار الله الموقدة). ) « آتش برافروخته الهی است » -( (آیه 6
ص: 581
سورة الهمزة( 104 ): آیۀ 7 ..... ص : 581
و نخستین جرقههایش در قلوب ظاهر میشود! (التی تطلع علی الافئدة). « آتشی که از دلها سر میزند » -( (آیه 7
یعنی خداوند، این مغروران خود خواه برتربین را در آن روز به صورت موجوداتی ذلیل و بیارزش در آتش دوزخ پرتاب میکند،
تا نتیجه کبر و غرور خود را ببینند.
عجب این که این آتش برخلاف تمام آتشهاي دنیا اول بر دلها شراره میزند، و درون را میسوزاند، نخست قلب را، و بعد مغز و
استخوان را، و سپس به خارج سرایت میکند.
چرا چنین نباشد؟ در حالی که قلبهاي آنها کانون کفر و کبر و غرور بود و مرکز حب دنیا و ثروت و مال.
آري! آنها دل مؤمنان را در این دنیا با سخریهها و عیبجوئی و غیبت و تحقیر سوزاندند، عدالت الهی ایجاب میکند که آنها کیفري
همانند اعمالشان را ببینند.
سورة الهمزة( 104 ): آیۀ 8 ..... ص : 581
انها علیهم مؤصدة). ) !« این آتش بر آنها فرو بسته شده » : (آیه 8)- در آخرین آیات این سوره میفرماید
در حقیقت همانگونه که آنها اموال خود را در گاو صندوقها و مخازن در بسته نگاه میداشتند خداوند هم آنها را در عذاب در
بسته دوزخ که راه خلاص و نجاتی از آن نیست زندانی میکند.
سورة الهمزة( 104 ): آیۀ 9 ..... ص : 581
صفحه 473 از 504
قرار خواهند داشت (فی عمد ممددة). « در ستونهاي کشیده و طولانی » : (آیه 9)- و سر انجام میگوید
جمعی از مفسران این تعبیر را اشاره به میخهاي عظیم آهنین دانستهاند که درهاي جهنم محکم با آن بسته میشود، به گونهاي که راه
خروج مطلقا از آن وجود ندارد، و بنابر این تأکیدي است بر آیه قبل که میگوید: درهاي جهنّم را بر آنها میبندند و از هر طرف
محصورند.
« پایان سوره همزه »
ص: 583
سوره فیل [ 105 ] ..... ص : 583
اشاره
نازل شده و داراي 5 آیه است « مکّه » این سوره در
محتوا و فضیلت سوره: ..... ص : 583
این سوره چنانکه از نامش پیداست اشاره به داستان تاریخی معروفی میکند که در سال تولد پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله واقع
را از شرّ لشکر عظیم کفاري که از سرزمین یمن سوار بر فیل آمده بودند حفظ کرد. « کعبه » شده، و خداوند خانه
یادآوري این داستان هشداري است به کفار مغرور و لجوج که بدانند در برابر قدرت خدا کمترین قدرتی ندارند، خداوندي که
لشکر عظیم فیل را با آن پرندگان کوچک، و آن سنگریزههاي نیمبند (بحجارة من سجیل) در هم کوبید قدرت دارد که این
مستکبران لجوج را نیز مجازات کند.
هر کس سوره فیل را در نماز واجب بخواند در » : در فضیلت تلاوت این سوره در حدیثی از امام صادق علیه السّلام آمده است
قیامت هر کوه و زمین هموار و کلوخی براي او شهادت میدهد که او از نمازگزاران است، و منادي صدا میزند در باره بنده من
راست گفتید، شهادت شما را به سود یا زیان او میپذیرم بندهام را بدون حساب داخل بهشت کنید او کسی است که من وي را
.« دوست دارم و عملش را نیز دوست دارم
بدیهی است این همه فضیلت و ثواب و پاداش عظیم از آن کسی است که با خواندن این آیات از مرکب غرور پیاده شود و در طریق
رضاي حق گام بردارد.
ص: 584
داستان اصحاب فیل ..... ص : 584
و « سیره ابن هشام » - مفسران و مورخان این داستان را به صورتهاي مختلفی نقل کردهاند، و ما آن را طبق روایات معروف که از
خلاصه کردهایم میآوریم: « مجمع البیان » و « بحار الانوار » و « بلوغ الارب »
ذو نواس پادشاه یمن، مسیحیان نجران را که در نزدیکی آن سرزمین میزیستند تحت شکنجه شدید قرار داد، تا از آئین مسیحیت »
آورده، و ما آن را در تفسیر همان سوره مشروحا بیان « بروج » بازگردند- قرآن این ماجرا را به عنوان اصحاب الاخدود در سوره
کردیم.
صفحه 474 از 504
که بر آیین مسیح بود « قیصر روم » از میان آنها جان سالم به در برد، و خود را به « دوس » بعد از این جنایت بزرگ مردي به نام
رسانید، و ماجرا را براي او شرح داد.
بگیرد، و نامه را با همان شخص براي « ذو نواس » نوشت تا انتقام نصاراي نجران را از « حبشه » سلطان « نجاشی » نامهاي به « قیصر »
فرستاد. « نجاشی »
نیز یکی از فرماندهان این « ابرهه » روانه یمن کرد « اریاط » سپاهی عظیم بالغ بر هفتاد هزار نفر به فرماندهی شخصی به نام « نجاشی »
سپاه بود.
حکمران یمن شد، بعد از مدتی، ابرهه بر ضد او قیام کرد و او را از بین برد و بر جاي او « اریاط » شکست خورد، و « ذو نواس »
نشست.
را سرکوب کند، ابرهه براي نجات خود موهاي سر را تراشید، و با مقداري « ابرهه » خبر این ماجرا به نجاشی رسید، او تصمیم گرفت
از خاك یمن به نشانه تسلیم کامل نزد نجاشی فرستاد و اعلام وفاداري کرد.
نجاشی چون چنین دید او را بخشید و در پست خود ابقا نمود.
براي اثبات خوش خدمتی کلیساي بسیار زیبا و مهمی بنا کرد که مانند آن در آن زمان در کره زمین وجود « ابرهه » در این هنگام
به سوي آن فرا خواند، و تصمیم گرفت آنجا را کانون « کعبه » نداشت، و به دنبال آن تصمیم گرفت مردم جزیره عربستان را به جاي
حج عرب سازد. ص: 585
براي همین منظور مبلغان بسیاري به اطراف، و در میان قبائل عرب و سرزمین حجاز فرستاد.
را آتش زدند، و طبق نقل دیگري بعضی آن را مخفیانه آلوده و ملوث « کلیسا » طبق بعضی از روایات گروهی آمدند و مخفیانه
ساختند.
را بکلی ویران سازد، تا هم انتقام گرفته باشد، و هم عرب را متوجه معبد « کعبه » سخت خشمگین شد، و تصمیم گرفت خانه « ابرهه »
استفاده میکردند عازم مکّه شد. « فیل » جدید کند، با لشکر عظیمی که بعضی از سوارانش از
عبد » هنگامی که نزدیک مکّه رسید کسانی را فرستاد تا شتران و اموال اهل مکه را به غارت آورند، و در این میان دویست شتر از
غارت شد. « المطلب
کسی را به داخل مکّه فرستاد. « ابرهه »
عبد » را به او نشان دادند، ماجرا را نزد « عبد المطلب » جستجو کرد، همه « مکه » وارد مکّه شد و از رئیس و شریف « ابرهه » فرستاده
بازگو کرد فرستاده ابرهه به عبد المطلب گفت: باید با من نزد او بیایی، هنگامی که عبد المطلب وارد بر ابرهه شد، او « المطلب
سخت تحت تأثیر قرار گرفت تا آنجا که براي احترام او از جا برخاست و روي زمین نشست، سپس به مترجمش گفت: از او بپرس
حاجت تو چیست؟
عبد المطلب گفت: حاجتم این است که دویست شتر را از من به غارت بردهاند دستور دهید اموالم را بازگردانند.
ابرهه به مترجمش گفت: به او بگو: هنگامی که تو را دیدم عظمتی از تو در دلم جاي گرفت، اما این سخن را که گفتی در نظرم
که دین تو و اجداد توست و من براي ویرانیش آمدهام « کعبه » کوچک شدي تو در باره دویست شترت سخن میگوئی، اما در باره
این سخن، -« من صاحب شترانم، و این خانه صاحبی دارد که از آن دفاع میکند » : مطلقا سخنی نمیگوئی؟! عبد المطلب گفت
ابرهه را تکان داد و در فکر فرو رفت. ص: 586
به مکّه آمد، و به مردم اطلاع داد که به کوههاي اطراف پناهنده شوند، و خودش با جمعی کنار خانه کعبه آمد تا دعا « عبد المطلب »
کند و یاري طلبد.
صفحه 475 از 504
دست در حلقه خانه کعبه کرد و اشعار معروفش را خواند، از جمله:
هرگز مباد روزي که صلیب آنها و قدرتشان بر نیروهاي تو » «! خداوندا! هر کس از خانه خود دفاع میکند تو خانهات را حفظ کن »
سپس عبد المطلب به یکی از درههاي اطراف مکه آمد و در آنجا با جمعی از قریش پناه گرفت، و به یکی از فرزندانش «! غلبه کنند
دستور داد بالاي کوه ابو قبیس برود ببیند چه خبر میشود.
فرزندش بسرعت نزد پدر آمده و گفت: پدر! ابري سیاه از ناحیه دریا (دریاي احمر) به چشم میخورد که به سوي سرزمین ما
این از « اي جمعیت قریش! به منزلهاي خود بازگردید که نصرت الهی به سراغ شما آمد » : میآید، عبد المطلب خرسند شد صدا زد
یکسو.
نام داشت با لشگر انبوهش براي درهم کوبیدن کعبه از کوههاي اطراف « محمود » از سوي دیگر ابرهه سوار بر فیل معروفش که
سرازیر مکّه شد، ولی هر چه بر فیل خود فشار میآورد پیش نمیرفت، اما هنگامی که سر او را به سوي یمن باز میگرداندند
بسرعت حرکت میکرد، ابرهه از این ماجرا سخت متعجب شد و در حیرت فرو رفت.
در این هنگام پرندگانی از سوي دریا فرا رسیدند، همانند پرستوها و هر یک از آنها سه عدد سنگریزه با خود همراه داشت، یکی به
منقار و دو تا در پنجهها، تقریبا به اندازه نخود، این سنگریزهها را بر سر لشکریان ابرهه فرو ریختند، و به هر کدام از آنها اصابت
میکرد هلاك میشد، و بعضی گفتهاند:
سنگریزهها به هر جاي بدن آنها میافتاد سوراخ میکرد و از طرف مقابل خارج میشد.
نیز مورد اصابت سنگ واقع شد و مجروح گشت، و او را به صنعاء (پایتخت) یمن بازگرداندند و در آنجا چشم از دنیا « ابرهه » خود
پوشید. ص: 587
بعضی گفتهاند: اولین بار که بیماري حصبه و آبله در سرزمین عرب دیده شد آن سال بود.
و در همین سال مطابق مشهور پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله تولد یافت، و جهان به نور وجودش روشن شد، و لذا جمعی معتقدند
که میان این دو رابطهاي وجود داشته.
سال فیل) نامیدند و مبدأ تاریخ عرب شناخته شد. ) « عام الفیل » به هر حال اهمیت این حادثه بزرگ بقدري بود که آن سال را
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
سورة الفیل( 105 ): آیۀ 1 ..... ص : 587
(آیه 1)- با ابرهه گو کز پی تعجیل نیاید! در نخستین آیه این سوره پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله را مخاطب ساخته، میفرماید:
ا لم تر کیف فعل ربک ) ؟« آیا ندیدي پروردگارت با فیل سواران [- لشکر ابرهه که براي نابودي کعبه آمده بودند] چه کرد »
باصحاب الفیل).
سورة الفیل( 105 ): آیۀ 2 ..... ص : 587
؟« آیا نقشه آنها را در ضلالت و تباهی قرار نداد » : (آیه 2)- سپس میافزاید
(ا لم یجعل کیدهم فی تضلیل).
آنها قصد داشتند خانه کعبه را خراب کنند، به این امید که به کلیساي یمن مرکزیت بخشند، اما آنها نه تنها به مقصود خود نرسیدند،
بلکه این ماجرا بر عظمت مکه و خانه کعبه افزود.
صفحه 476 از 504
گمراه ساختن) این است که آنها هرگز به هدف خود نرسیدند. ) « تضلیل » منظور از
سورة الفیل( 105 ): آیۀ 3 ..... ص : 587
و ارسل علیهم طیرا ابابیل). ) « و بر سر آنها پرندگانی را گروه گروه فرستاد » : (آیه 3)- سپس به شرح این ماجرا پرداخته، میفرماید
سورة الفیل( 105 ): آیۀ 4 ..... ص : 587
ترمیهم بحجارة من سجیل). ص: 588 ) « که با سنگهاي کوچکی آنان را هدف قرار میدادند » -( (آیه 4
و این سنگهاي کوچک بر هر کس فرود میآمد او را از هم متلاشی میساخت!
سورة الفیل( 105 ): آیۀ 5 ..... ص : 588
فجعلهم کعصف مأکول). ) !« سر انجام آنها را همچون کاه خورد شده (و متلاشی) قرار داد » : (آیه 5)- چنانکه در این آیه میفرماید
« پایان سوره فیل » !؟ این سوره هشداري است به همه گردنکشان و مستکبران جهان، تا در برابر قدرت خداوند تا چه حد ناتوانند
ص: 589
سوره قریش [ 106 ] ..... ص : 589
اشاره
نازل شده و 4 آیه دارد « مکّه » این سوره در
محتواي سوره: ..... ص : 589
محسوب میشود و آیات آن دلیل روشنی بر این مطلب است. « فیل » این سوره در حقیقت مکمل سوره
محتواي این سوره بیان نعمت خداوند بر قریش و الطاف و محبتهاي او نسبت به آنهاست، تا حسّ شکرگزاري آنها تحریک شود و
به عبادت پروردگار این بیت عظیم که تمام شرف و افتخارشان از آن است قیام کنند.
در حقیقت یک سوره محسوب میشود، همچنین « الم نشرح » گفتیم آن سوره و سوره « و ال ّ ض حی » همان گونه که در آغاز سوره
چرا که پیوند مطالب آنها بقدري است که میتواند دلیل بر وحدت آن دو بوده باشد. « قریش » و سوره « فیل » سوره
به همین دلیل براي خواندن یک سوره کامل در هر رکعت از نماز اگر کسی سورههاي فوق را انتخاب کند باید هر دو را با هم
بخواند.
فضیلت تلاوت سوره: ..... ص : 589
در حدیثی از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله نقل شده که فرمود:
کسی که آن را بخواند به تعداد هر یک از کسانی که در گرد خانه کعبه طواف کرده، یا در آنجا معتکف شده، ده حسنه به او »
صفحه 477 از 504
.« میدهند
مسلما چنین فضیلتی از آن کسانی است که در پیشگاه خداوندي که پروردگار کعبه است سر تعظیم فرود آورده، او را عبادت کنند،
و احترام این خانه را پاسداري کرده و پیامش را با گوش جان بشنوند و به کار بندند.
ص: 590
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
سورة قریش( 106 ): آیۀ 1 ..... ص : 590
که به قصد نابود کردن خانه کعبه آمده بودند- -« ابرهه » (آیه 1)- از آنجا که در سوره قبل شرح نابودي اصحاب الفیل و لشکریان
به خاطر این بود که » میفرماید: کیفر لشکر فیل سواران « فیل » آمد، در اولین آیه این سوره که در واقع تکمیلی است براي سوره
و زمینه ظهور پیامبر فراهم شود (لایلاف قریش). « قریش (به این سرزمین مقدس) الفت گیرند
به خاطر مرکزیت و امنیت این سرزمین در آنجا سکنی گزیده بودند، بسیاري از مردم حجاز هر سال به « مکّه » زیرا آنها و تمام اهل
آنجا میآمدند، مراسم حج را به جا میآوردند و مبادلات اقتصادي و ادبی داشتند و از برکات مختلف این سرزمین استفاده
مینمودند.
همه اینها در سایه امنیت ویژه آن بود، اگر با لشکرکشی ابرهه و امثال او این امنیت خدشهدار میشد یا خانه کعبه ویران میگشت
دیگر کسی با این سرزمین الفتی پیدا نمیکرد.
سورة قریش( 106 ): آیۀ 2 ..... ص : 590
و به خاطر این الفت به آن بازگردند! (ایلافهم رحلۀ الشتاء « الفت آنها در سفرهاي زمستانه و تابستانه » : (آیه 2)- در این آیه میافزاید
و الصیف).
ممکن است منظور الفت بخشیدن قریش به این سرزمین مقدس باشد که آنها در طول سفر تابستانه و زمستانه خود عشق و علاقه به
این کانون مقدس را از دل نبرند، و به خاطر امنیتش به سوي آن باز گردند، نکند تحت تأثیر مزایاي زندگی سرزمین یمن و شام
را خالی کنند. « مکّه » واقع شوند و
و یا این که منظور ایجاد الفت میان قریش و سایر مردم در طول این دو سفر بزرگ است، چرا که بعد از داستان ابرهه مردم با دیده
دیگري به آنها مینگریستند، و براي کاروان قریش احترام و اهمیت و امنیت قائل بودند.
باغ و زراعتی نداشت، دامداري آن نیز محدود بود، ص: 591 « مکّه » میدانیم زمین
بیشترین درآمد آن از طریق همین کاروانهاي تجاري تأمین میشد، در فصل زمستان به سوي جنوب یعنی سرزمین یمن که هواي آن
نسبتا گرم بود روي میآوردند، و در فصل تابستان به سوي شمال و سرزمین شام که هواي ملایم و مطلوبی داشت، و اتفاقا هم
سرزمین یمن و هم سرزمین شام از کانونهاي مهم تجارت در آن روز بودند، و مکّه و مدینه حلقه اتصالی در میان آن دو محسوب
میشد.
البته قریش با کارهاي خلافی که انجام میدادند مستحق این همه لطف و محبت الهی نبودند، اما چون مقدر بود از میان آن قبیله، و
از آن سرزمین مقدس، اسلام و پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله طلوع کند، خداوند این لطف را در حق آنها انجام داد.
سورة قریش( 106 ): آیۀ 3 ..... ص : 590
صفحه 478 از 504
پس (به شکرانه این » (آیه 3)- در این آیه چنین نتیجه میگیرد که قریش با این همه نعمت الهی که به برکت کعبه پیدا کردهاند
نه بتها رالیعبدوا رب هذا البیت) « نعمت بزرگ) باید پروردگار این خانه را عبادت کنند
سورة قریش( 106 ): آیۀ 4 ..... ص : 591
الذي اطعمهم من جوع و آمنهم من ) « همان کس که آنها را از گرسنگی نجات داد و از ترس و ناامنی ایمن ساخت » -( (آیه 4
خوف).
از یکسو به آنها رونق تجارت عطا فرمود، و جلب منفعت نمود، و از سوي دیگر ناامنی را از آنها دور کرد و دفع ضرر فرمود، و اینها
فراهم گشت، و در حقیقت استجابت دعاي ابراهیم بنیانگذار کعبه بود، ولی آنها قدر این همه نعمت را « ابرهه » همه با شکست لشکر
ندانستند، و این خانه مقدس را به بتخانهاي تبدیل کردند، و عبادت بتان را بر پرستش خداي خانه مقدم داشتند، و سر انجام ثمره
شوم این همه ناسپاسی را دیدند.
« پایان سوره قریش »
ص: 593
سوره ماعون [ 107 ] ..... ص : 593
اشاره
نازل شده و داراي 7 آیه است « مکّه » این سوره در
محتوا و فضیلت سوره: ..... ص : 593
در « انفاق » در این سوره صفات و اعمال منکران قیامت در پنج مرحله بیان شده، که آنها به خاطر تکذیب این روز بزرگ چگونه از
مسامحه کار و ریا کارند، و از کمک به « نماز » سرباز میزنند، و چگونه در مورد « مسکینان » و « یتیمان » راه خدا، کمک به
روي گردانند؟ « نیازمندان »
در فضیلت تلاوت این سوره در حدیثی از امام باقر علیه السّلام آمده است که:
هر کس این سوره را در نمازهاي فریضه و نافلهاش بخواند خداوند نماز و روزه او را قبول میکند، و او را در برابر کارهائی که در »
.« زندگی دنیا از او سر زده است مورد محاسبه قرار نمیدهد
نازل شده که هر روز دو شتر بزرگ نحر میکرد، و خود و یارانش از « ابو سفیان » در شأن نزول این سوره بعضی گفتهاند: در باره
آن استفاده مینمودند اما روزي یتیمی آمد و تقاضاي چیزي کرد او با عصایش بر او زد و او را دور کرد.
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
سورة الماعون( 107 ): آیۀ 1 ..... ص : 593
(آیه 1)- اثرات شوم انکار معاد: در این سوره نخست پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله را مخاطب قرار داده، و اثرات شوم انکار روز
صفحه 479 از 504
جزا را در اعمال منکران بازگو میکند، ص: 594
ا رایت الذي یکذب بالدین). ) !؟« آیا کسی که روز جزا را پیوسته انکار میکند دیدي » : میفرماید
ست، و انکار روز جزا و دادگاه بزرگ آن، بازتاب وسیعی در اعمال انسان دارد که در « روز جزا » یا « جزا » در اینجا « دین » منظور از
این سوره به پنج قسمت از آن اشاره شده است.
سورة الماعون( 107 ): آیۀ 2 ..... ص : 594
فذلک ) !« او همان کسی است که یتیم را با خشونت میراند » : (آیه 2)- سپس بیآنکه در انتظار پاسخ این سؤال بماند میافزاید
الذي یدع الیتیم).
سورة الماعون( 107 ): آیۀ 3 ..... ص : 594
و لا یحض علی طعام المسکین). ) « و (دیگران را) به اطعام مسکین و مستمند تشویق نمیکند » -( (آیه 3
سورة الماعون( 107 ): آیۀ 4 ..... ص : 594
فویل للمصلین). ) «... پس واي بر نمازگزارانی که » : (آیه 4)- در سومین وصف این گروه، میفرماید
سورة الماعون( 107 ): آیۀ 5 ..... ص : 594
الذین هم عن صلاتهم ساهون). ) « در نماز خود سهلانگاري میکنند » -( (آیه 5
نه ارزشی براي آن قائلند، و نه به اوقاتش اهمیتی میدهند، و نه ارکان و شرائط و آدابش را رعایت میکنند.
سورة الماعون( 107 ): آیۀ 6 ..... ص : 594
الذین هم ) « همان کسانی که ریا میکنند » : (آیه 6)- در چهارمین مرحله به یکی دیگر از بدترین اعمال آنها اشاره کرده، میفرماید
یراؤن).
جامعهاي که به ریاکاري عادت کند، نه فقط از خدا و اخلاق حسنه و ملکات فاضله دور میشود، بلکه تمام برنامههاي اجتماعی او
از محتوا تهی میگردد، و در یک مشت ظواهر فاقد معنی خلاصه میشود، و چه دردناك است سرنوشت چنین انسان، و چنین
جامعهاي!
سورة الماعون( 107 ): آیۀ 7 ..... ص : 594
و یمنعون الماعون). ) « و دیگران را از ضروریات زندگی منع میکنند » : (آیه 7)- و در آخرین مرحله میافزاید
مسلما یکی از سر چشمههاي تظاهر و ریاکاري عدم ایمان به روز قیامت، و عدم توجه به پاداشهاي الهی است، و گر نه چگونه
ممکن است انسان پاداشهاي ص: 595
الهی را رها کند و رو به سوي خلق و خوشایند آنها آورد؟
صفحه 480 از 504
به معنی چیز کم است، و منظور از آن در اینجا اشیاء جزئی است که مردم مخصوصا همسایهها از یکدیگر به « معن » از ماده « ماعون »
عنوان عاریه یا تملک میگیرند، مانند مقداري نمک، آتش (کبریت) ظروف و مانند اینها.
بدیهی است کسی که از دادن چنین اشیائی به دیگري خودداري میکند آدم بسیار پست و بیایمانی است، یعنی آنها به قدري
بخیلند که حتی از دادن این اشیاء کوچک مضایقه دارند.
کسی که وسائل ضروري و کوچک را از همسایهاش دریغ دارد خداوند او را از خیر خود، » : پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله فرمود
پایان سوره » «؟ در قیامت منع میکند، و او را به حال خود وا میگذارد، و هر کس خدا او را به خود واگذارد، چه بد حالی دارد
« ماعون
ص: 597
سوره کوثر [ 108 ] ..... ص : 597
اشاره
نازل شده و داراي 3 آیه است « مکّه » این سوره در
محتوا و فضیلت سوره: ..... ص : 597
که از سران مشرکان بود، پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله را به هنگام خارج « عاص بن وائل » : در شأن نزول این سوره میخوانیم
شدن از مسجد الحرام ملاقات کرد، و مدتی با حضرت گفتگو نمود، گروهی از سران قریش در مسجد نشسته بودند و این منظره را
!« ابتر » وارد مسجد شد به او گفتند: با که صحبت میکردي؟ گفت: با این مرد « عاص بن وائل » از دور مشاهده کردند، هنگامی که
توضیح این که: پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله دو فرزند پسر از بانوي اسلام خدیجه داشت:
نیز مینامیدند، و این هر دو در مکّه از دنیا رفتند، و پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و « عبد اللّه » که او را « طاهر » و دیگري « قاسم » یکی
یعنی بلا عقب) را براي حضرتش انتخاب ) « ابتر » آله فاقد فرزند پسر شد، این موضوع زبان بدخواهان قریش را گشود، و کلمه
کردند فکر میکردند با رحلت پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله برنامههاي او به خاطر نداشتن فرزند ذکور تعطیل خواهد شد و
خوشحال بودند.
قرآن مجید نازل شد و به طرز اعجاز آمیزي در این سوره به آنها پاسخ گفت، و خبر داد که دشمنان او ابتر خواهند بود، و برنامه
اسلام و قرآن هرگز قطع نخواهد شد، بشارتی که در این سوره داده شده از یکسو ضربهاي بود بر امیدهاي دشمنان اسلام، و از سوي
دیگر تسلّی خاطري بود به رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله که بعد از شنیدن این لقب زشت و توطئه دشمنان قلب پاکش غمگین و
مکدّر شده بود. ص: 598
در فضیلت تلاوت این سوره در حدیثی از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله آمده است:
هر کس آن را تلاوت کند خداوند او را از نهرهاي بهشتی سیراب خواهد کرد و به عدد هر قربانی که بندگان خدا در روز عید »
.« (قربان) قربانی میکنند، و همچنین قربانیهائی که اهل کتاب و مشرکان دارند، به عدد هر یک از آنان اجري به او میدهد
نام این سوره (کوثر) از اولین آیه آن گرفته شده است.
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
صفحه 481 از 504
سورة الکوثر( 108 ): آیۀ 1 ..... ص : 598
(آیه 1)- ما به تو خیر فراوان دادیم! روي سخن در تمام این سوره به پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله است- مانند سوره و الضحی و
سوره الم نشرح- و یکی از اهداف مهم هر سه سوره تسلّی خاطر آن حضرت در برابر انبوه حوادث دردناك و زخم زبانهاي مکرر
دشمنان است.
انا اعطیناك الکوثر). ) « ما به تو کوثر [- خیر و برکت فراوان] عطا کردیم » : نخست میفرماید
در اینجا چیست؟ در روایتی آمده است که وقتی این سوره نازل شد پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و « کوثر » در این که منظور از « کوثر »
آله بر فراز منبر رفت و این سوره را تلاوت فرمود، اصحاب عرض کردند: این چیست که خداوند به تو عطا فرموده؟
.« گفت: نهري است در بهشت، سفیدتر از شیر، و صافتر از قدح (بلور) در دو طرف آن قبّههایی از درّ و یاقوت است
بعضی آن را به نبوت تفسیر کرده، و بعضی دیگر به قرآن، و بعضی به کثرت اصحاب و یاران، و بعضی به کثرت فرزندان و ذرّیّه
که همه آنها از نسل دخترش فاطمه زهرا علیها السّلام به وجود آمدند.
تفسیر کردهاند. « شفاعت » بعضی نیز آن را به
مفهوم وسیع و گستردهاي دارد که هر یک از ص: 599 « کوثر » ولی ظاهر این است که
آنچه در بالا گفته شد یکی از مصداقهاي روشن آن است، و مصداقهاي بسیار دیگري نیز دارد که ممکن است به عنوان تفسیر
مصداقی براي آیه ذکر شود.
فراموش نباید کرد این سخن را خداوند زمانی به پیامبرش میگوید که آثار این خیر کثیر هنوز ظاهر نشده بود، این خبري بود از
آینده نزدیک و آیندههاي دور، خبري بود اعجازآمیز و بیانگر حقانیت دعوت رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله.
سورة الکوثر( 108 ): آیۀ 2 ..... ص : 599
(آیه 2)- این نعمت عظیم و خیر فراوان شکرانه عظیم لازم دارد، هر چند شکر مخلوق هرگز حق نعمت خالق را ادا نمیکند، بلکه
پس براي پروردگارت نماز بخوان و » توفیق شکرگزاري خود نعمت دیگري است از ناحیه او لذا میفرماید: اکنون که چنین است
فصل لربک و انحر). ) « قربانی کن
آري! بخشنده نعمت اوست بنابر این نماز و عبادت و قربانی که آن هم نوعی عبادت است براي غیر او معنی ندارد.
این در برابر اعمال مشرکان است که براي بتها سجده و قربانی میکردند، در حالی که نعمتهاي خود را از خدا میدانستند!
سورة الکوثر( 108 ): آیۀ 3 ..... ص : 599
اشاره
و (بدان) دشمن تو قطعا » : (آیه 3)- و در آخرین آیه این سوره با توجه به نسبتی که سران شرك به آن حضرت میدادند، میفرماید
ان شانئک هو الابتر). ) « بریده نسل و بیعقب است
بیانگر این واقعیت است که آنها در دشمنی خود حتی کمترین ادب را نیز رعایت نمیکردند، یعنی عداوتشان « شانئک » تعبیر به
آمیخته با قساوت و رذالت بود.
صفحه 482 از 504
ص : 599 ..... !« کوثر » حضرت فاطمه علیها السّلام و
است، ولی بسیاري از بزرگان علماي شیعه یکی از « خیر و برکت فراوان » یک معنی جامع و وسیع دارد، و آن « کوثر » گفتیم
علیها السّلام دانستهاند، چرا که شأن نزول آیه میگوید: آنها پیغمبر اکرم « فاطمه زهرا » روشنترین مصداقهاي آن را وجود مبارك
.« ما به تو کوثر دادیم » : صلّی اللّه علیه و آله را متهم میکردند که بلا عقب است، قرآن ضمن نفی سخن آنها میگوید
همان فاطمه زهرا علیها السّلام است، ص: 600 « خیر کثیر » از این تعبیر استنباط میشود که این
زیرا نسل و ذریه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به وسیله همین دختر گرامی در جهان انتشار یافت نسلی که نه تنها فرزندان جسمانی
پیغمبر بودند، بلکه آیین او و تمام ارزشهاي اسلام را حفظ کردند، و به آیندگان ابلاغ نمودند، نه تنها امامان معصوم اهل بیت علیهم
السّلام که آنها حساب مخصوص به خود دارند.
برخورد میکنیم که در ضمن تفسیرهاي مختلف کوثر میگوید: « فخر رازي » در اینجا به بحث جالبی از
قول سوم این است که این سوره به عنوان رد بر کسانی نازل شده که عدم وجود اولاد را بر پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله خرده
میگرفتند، بنابر این معنی سوره این است که خداوند به او نسلی میدهد که در طول زمان باقی میماند، ببین چه اندازه از اهل بیت
را شهید کردند، در عین حال جهان مملوّ از آنهاست، این در حالی است که از بنی امیه (که دشمنان اسلام بودند) شخص قابل
ذکري در دنیا باقی نماند، سپس بنگر و ببین چقدر از علماي بزرگ در میان آنهاست. مانند باقر و صادق و رضا و نفس زکیه.
هزاران هزار از فرزندان فاطمه علیها السّلام در سراسر جهان پخش شدند، در میان آنها نویسندگان و فقها و محدثان و مفسران والا
مقام و فرماندهان عظیم بودند که با ایثار و فداکاري در حفظ آیین اسلام کوشیدند.
« پایان سوره کوثر »
ص: 601
سوره کافرون [ 109 ] ..... ص : 601
اشاره
نازل شده و داراي 6 آیه است « مکّه » این سوره در
محتواي سوره: ..... ص : 601
لحن سوره نشان میدهد در زمانی نازل شده که مسلمانان در اقلیت بودند و کفار در اکثریت، و پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله از
ناحیه آنها سخت در فشار بود، و اصرار داشتند او را به سازش با شرك بکشانند، پیامبر صلّی اللّه علیه و آله دست ردّ بر سینه همه
آنها میزند، و آنها را بکلی مأیوس میکند، بدون آن که بخواهد با آنها درگیر شود.
این سرمشقی است براي همه مسلمانان که در هیچ شرائطی در اساس دین و اسلام با دشمنان سازش نکنند، و هر وقت چنین تمنائی
من معبودهاي شما را » از ناحیه آنها صورت گیرد آنها را کاملا مأیوس کنند، مخصوصا در این سوره دو بار این معنی تأکید شده که
شما هرگز معبود من، خداي یگانه را » و این تأکید براي مأیوس ساختن آنها است، همچنین دوباره تأکید شده که « نمیپرستم
من و آیین توحیدیم، و شما و آیین پوسیده شرك » و این دلیلی است بر لجاجت آنها، و سر انجامش این است که « نمیپرستید
!« آلودتان
صفحه 483 از 504
فضیلت تلاوت سوره: ..... ص : 601
در حدیثی از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله نقل شده که فرمود:
را بخواند گوئی ربع قرآن را خوانده، و شیاطین طغیانگر از او دور میشوند، و از شرك پاك « قل یا ایّها الکافرون » کسی که سوره »
.« میگردد، و از فزع بزرگ (روز قیامت) در امان خواهد بود
قل یا ص: 602 » : پدرم میگفت » : و در حدیثی از امام صادق علیه السّلام میخوانیم که فرمود
« ایها الکافرون
.« ربع قرآن است، و هنگامی که از آن فراغت مییافت میفرمود: من تنها خدا را عبادت میکنم من تنها خدا را عبادت میکنم
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
شأن نزول سوره: ..... ص : 602
و « عاص بن وائل » و « ولید بن مغیره » این سوره در باره گروهی از سران مشرکان قریش نازل شده، مانند » : در روایات آمده است که
و ... گفتند: اي محمّد! تو بیا از آیین ما پیروي کن، ما نیز از آیین تو پیروي میکنیم، و تو را در تمام امتیازات خود « حارث بن قیس »
شریک میسازیم، یک سال تو خدایان ما را عبادت کن! و سال دیگر ما خداي تو را عبادت میکنیم.
پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: پناه بر خدا که من چیزي را همتاي او قرار دهم! گفتند: لا اقل بعضی از خدایان ما را لمس کن و
از آنها تبرك بجوي ما تصدیق تو میکنیم و خداي تو را میپرستیم! پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: من منتظر فرمان پروردگارم
هستم.
نازل شد، و رسول اللّه به مسجد الحرام آمد، در حالی که جمعی از سران قریش در آنجا « قل یا ایّها الکافرون » در این هنگام سوره
جمع بودند بالاي سر آنها ایستاد، و این سوره را تا آخر بر آنها خواند آنها وقتی پیام این سوره را شنیدند کاملا مأیوس شدند، و
.« حضرت و یارانش را آزار دادند
سورة الکافرون( 109 ): آیۀ 1 ..... ص : 602
بگو: » : (آیه 1)- هرگز با بت پرستان سر سازش ندارم! آیات این سوره پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله را مخاطب ساخته، میفرماید
قل یا ایها الکافرون). ) !« اي کافران
سورة الکافرون( 109 ): آیۀ 2 ..... ص : 602
لا اعبد ما تعبدون). ) « آنچه را شما میپرستید من نمیپرستم » -( (آیه 2
سورة الکافرون( 109 ): آیۀ 3 ..... ص : 602
و لا انتم عابدون ما اعبد). ) « و نه شما آنچه را من میپرستم میپرستید » -( (آیه 3
به این ترتیب جدائی کامل خط خود را از آنها مشخص میکند، و با صراحت ص: 603
صفحه 484 از 504
میگوید: من هرگز بت پرستی نخواهم کرد، و شما نیز با این لجاجت که دارید و با تقلید کورکورانه از نیاکان که روي آن اصرار
میورزید و با منافع نامشروع سرشاري که از بتپرستان عائد شما میشود هرگز حاضر به خداپرستی خالص از شرك نیستند.
سورة الکافرون( 109 ): آیۀ 4 ..... ص : 603
و نه من هرگز آنچه » : (آیه 4)- بار دیگر براي مأیوس کردن کامل بتپرستان از هرگونه سازش بر سر توحید و بتپرستی میافزاید
و لا انا عابد ما عبدتم). ) « را شما پرستش کردهاید میپرستم
سورة الکافرون( 109 ): آیۀ 5 ..... ص : 603
و لا انتم عابدون ما اعبد). ) « و نه شما آنچه را که من میپرستم پرستش میکنید » -( (آیه 5
تکرار نفی عبادت بتها از ناحیه پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و نفی عبادت خدا از ناحیه مشرکان، براي تأکید و مأیوس کردن کامل
مشرکان، و جدا نمودن مسیر آنها از اسلام است، و اثبات عدم سازش میان توحید و شرك میباشد و این در حدیثی از امام صادق
علیه السّلام نیز وارد شده.
سورة الکافرون( 109 ): آیۀ 6 ..... ص : 603
لکم دینکم و لی دین). ) « آیین شما براي خودتان و آیین من براي خودم » (آیه 6)- حال که چنین است
یعنی آیین شما به خودتان ارزانی باد! و به زودي عواقب نکبتبار آن را خواهید دید.
« پایان سوره کافرون »
زیده تفسیر نمونه، ج 5، ص: 605
سوره نصر [ 110 ] ..... ص : 605
اشاره
نازل شده و داراي 3 آیه است « مدینه » این سوره در
محتوا و فضیلت سوره: ..... ص : 605
این سوره بعد از هجرت نازل شده است، و در آن بشارت و نوید از پیروزي عظیمی میدهد که به دنبال آن مردم گروه گروه وارد
الهی و « حمد » و « تسبیح » دین خدا میشوند، و لذا به شکرانه این نعمت بزرگ پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله را دعوت به
میکند. « استغفار »
نبود، بخصوص این که طبق بعضی از روایات، « فتح مکه » گرچه در اسلام فتوحات زیادي رخ داد، ولی فتحی با مشخصات فوق جز
اعراب معتقد بودند اگر پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله مکّه را فتح کند و بر آن مسلّط گردد این دلیل بر حقانیت اوست.
نازل گردید. « فتح مکه » در سال ششم هجرت، و دو سال قبل از « صلح حدیبیه » بعضی گفتهاند: این سوره بعد از
خداحافظی) است چرا که در آن بطور ضمنی از رحلت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله خبر ) « تودیع » یکی از نامهاي این سوره سوره
صفحه 485 از 504
میدهد.
در حدیثی آمده است هنگامی که این سوره نازل شد و پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله آن را بر یاران خود تلاوت کرد همگی
عموي پیامبر صلّی اللّه علیه و آله که آن را شنید گریه کرد، پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله « عباس » خوشحال و خوشدل شدند، ولی
فرمود: اي عمو چرا گریه میکنی؟ ص: 606
عرض کرد: گمان میکنم خبر رحلت شما در این سوره داده شدهاي رسول خدا! پیامبر فرمود: مطلب همانگونه است که تو
میگوئی.
در باره فضیلت تلاوت این سوره در حدیثی از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله آمده است:
.« کسی که آن را تلاوت کند همانند این است که همراه پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله در فتح مکّه بوده است »
کسی که سوره (اذا جاء نصر الله و الفتح) را در نماز نافله یا فریضه بخواند » : در حدیث دیگري از امام صادق علیه السّلام میخوانیم
خداوند او را بر تمام دشمنانش پیروز میکند و در قیامت در حالی وارد محشر میشود که نامهاي با اوست که سخن میگوید،
.«... خداوند آن را از درون قبرش همراه او بیرون فرستاده، و آن امان نامهاي است از آتش جهنم
ناگفته پیداست این همه افتخار و فضیلت از آن کسی است که با خواندن این سوره در خط رسول اللّه قرار گیرد، و به آیین و سنت
او عمل کند.
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
سورة النصر( 110 ): آیۀ 1 ..... ص : 606
اذا ) « هنگامی که یاري خدا و پیروزي فرا رسد » : (آیه 1)- هنگامی که پیروزي نهائی فرا رسد ...! در نخستین آیه این سوره میفرماید
جاء نصر الله و الفتح).
سورة النصر( 110 ): آیۀ 2 ..... ص : 606
و رأیت الناس یدخلون فی دین الله افواجا). ) « و ببینی مردم گروه گروه وارد دین خدا میشوند » -( (آیه 2
درست است که براي غلبه بر دشمن باید تأمین قوا و تهیه نیرو کرد، ولی یک انسان موحّد، نصرت را تنها از ناحیه خدا میداند و به
همین دلیل به هنگام پیروزي مغرور نمیشود، بلکه در مقام شکر و سپاس الهی در میآید.
سورة النصر( 110 ): آیۀ 3 ..... ص : 606
اشاره
پس (به شکرانه این نعمت بزرگ و این پیروزي و نصرت الهی) پروردگارت را تسبیح و » : (آیه 3)- از این رو در این آیه میفرماید
حمد کن، و از او آمرزش بخواه ص: 607
فسبح بحمد ربک و استغفره انه کان توابا). ) « که او بسیار توبه پذیر است
در این سوره نخست از نصرت الهی، و سپس فتح و پیروزي، و بعد نفوذ و گسترش اسلام، و ورود مردم دسته دسته در دین خدا
سخن به میان آمده، و این هر سه علت و معلول یکدیگرند، تا نصرت و یاري الهی نباشد فتح و پیروزي نیست، و تا فتح و پیروزي
صفحه 486 از 504
نرسد و موانع از سر راه برداشته نشود مردم گروه گروه مسلمان نمیشوند، و البته به دنبال این سه مرحله مرحله چهارم یعنی مرحله
شکر و حمد و ستایش خدا فرا میرسد.
در برابر « استغفار » براي توصیف او به صفات کمالیه و « حمد » به معنی منزه شمردن خداوند از هرگونه عیب و نقص است، و « تسبیح »
نقصانها و تقصیرهاي بندگان است.
این فتح عظیم سبب شد که افراد گمان نکنند خداوند یارانش را تنها میگذارد (پاکی از این نقص) و نیز بدانند که خداوند بر انجام
وعدههایش توانا است (موصوف بودن به این کمال) و نیز بندگان به نقص خود در برابر عظمت او اعتراف کنند.
فتح مکه بزرگترین پیروزي اسلام: ..... ص : 607
فتح مکه فصل جدیدي در تاریخ اسلام گشود، و مقاومتهاي دشمن را بعد از حدود بیست سال درهم شکست، در حقیقت با فتح
مکه بساط شرك و بت پرستی از جزیره عربستان برچیده شد، و اسلام آماده براي جهش به کشورهاي دیگر جهان گشت.
« پایان سوره نصر »
ص: 609
سوره مسد [ 111 ] ..... ص : 609
اشاره
نازل شده و داراي پنج آیه است « مکّه » این سوره در
محتوا و فضیلت سوره: ..... ص : 609
این سوره که تقریبا در اوائل دعوت آشکار پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله نازل شده تنها سورهاي است که در آن حمله شدیدي با
ذکر نام نسبت به یکی از دشمنان اسلام و پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله در آن عصر و زمان- یعنی ابو لهب- شده است، و
محتواي آن نشان میدهد که او عداوت خاصی نسبت به پیغمبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله داشت، او و همسرش از هیچ گونه کار
شکنی و بد زبانی مضایقه نداشتند.
قرآن با صراحت میگوید: هر دو اهل دوزخند و این معنی به واقعیت پیوست، سر انجام هر دو بیایمان از دنیا رفتند و این یک
پیشگوئی صریح قرآن است.
کسی که آن سوره را تلاوت کند من امیدوارم خداوند او و ابو » : در حدیثی از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله آمده است که فرمود
یعنی او اهل بهشت خواهد بود در حالی که ابو لهب اهل دوزخ است. « لهب را در خانه واحدي جمع نکند
ناگفته پیداست این فضیلت از آن کسی است که با خواندن این سوره خط خود را از خط ابو لهب جدا کند، نه کسانی که با زبان
میخوانند ولی ابو لهبوار عمل میکنند.
شأن نزول سوره: ..... ص : 609
صفحه 487 از 504
و انذر عشیرتک ص: 610 » نقل شده هنگامی که آیه « ابن عباس » از
« الاقربین
نازل شد و پیغمبر مأموریت یافت فامیل نزدیک خود را انذار کند و به اسلام دعوت نماید (دعوت خود را علنی سازد) پیغمبر «1»
این جمله را عرب زمانی میگفت که مورد هجوم ) !« یا صباحاه » : اکرم صلّی اللّه علیه و آله بر فراز کوه صفا آمد و فریاد زد
غافلگیرانه دشمن قرار میگرفت، براي این که همه را با خبر سازند و به مقابله برخیزند) هنگامی که مردم مکّه این صدا را شنیدند
گفتند: کیست که فریاد میکشد؟
است، جمعیت به سراغ حضرتش رفتند. « محمّد » : گفته شد
فرمود: به من بگوئید اگر به شما خبر دهم که سواران دشمن از کنار این کوه به شما حملهور میشوند، آیا مرا تصدیق خواهید کرد؟
در پاسخ گفتند: ما هرگز از تو دروغی نشنیدهایم.
شما را به توحید و ترك بتها ) « انّی نذیر لکم بین یدي عذاب شدید من شما را در برابر عذاب شدید الهی انذار میکنم » : فرمود
دعوت مینمایم).
در این !؟« زیان و مرگ بر تو باد! آیا تو فقط براي همین سخن ما را جمع کردي » : هنگامی که ابو لهب این سخن را شنید گفت
هنگام بود که این سوره نازل شد.
بعضی در اینجا افزودهاند: هنگامی که همسر ابو لهب (امّ جمیل) با خبر شد که این سوره در باره او و همسرش نازل شده، به سراغ
مرا « محمّد » پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله آمد در حالی که آن حضرت را نمیدید، سنگی در دست داشت و گفت: من شنیدهام
هجو کرده، به خدا سوگند اگر او را بیابم با همین سنگ بر دهانش میزنم! من خودم نیز شاعرم! سپس به اصطلاح اشعاري در
مذمت پیغمبر و اسلام بیان کرد.
خطر ابو لهب و همسرش براي اسلام و عداوت آنها منحصر به این نبود، و اگر میبینیم قرآن لبه تیز حمله را متوجه آنها کرده و با
صراحت از آنها نکوهش میکند دلائلی بیش از این دارد که بعدا به آن اشاره خواهد شد.
__________________________________________________
. 1) سوره شعراء ( 26 ) آیه 214 )
ص: 611
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
سورة المسد( 111 ): آیۀ 1 ..... ص: 611
ابو » (آیه 1)- بریده باد دست ابو لهب! همان گونه که در شأن نزول سوره گفتیم این سوره در حقیقت پاسخی است به سخنان زشت
عموي پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و فرزند عبد المطلب که از دشمنان سرسخت اسلام بود. « لهب
و مرگ بر او باد (تبت یدا ابی لهب و تب). « بریده باد هر دو دست ابو لهب » : قرآن مجید در پاسخ این مرد بد زبان میفرماید
بودم (ذي المجاز نزدیک عرفات در « ذي المجاز » میگوید: من در بازار « طارق محاربی » در روایتی آمده است که شخصی به نام
و مردي را ،« اي مردم! بگوئید: لا اله الا اللّه تا رستگار شوید » : فاصله کمی از مکّه است) ناگهان جوانی را دیدم که صدا میزند
اي مردم! این » ، پشت سر او دیدم که با سنگ به پشت پاي او میزند به گونهاي که خون از پاهایش جاري بود، و فریاد میزد
من سؤال کردم این جوان کیست؟ !« دروغگوست، او را تصدیق نکنید
است که گمان میکند پیامبر میباشد، و این پیرمرد عمویش ابو لهب است که او را دروغگو میداند ... « محمّد » : گفتند
صفحه 488 از 504
در خبر دیگري میخوانیم: هر زمان گروهی از اعراب خارج مکّ ه وارد آن شهر میشدند به سراغ ابو لهب میرفتند، به خاطر
خویشاوندیش نسبت به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سن و سال بالاي او، و از رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله تحقیق مینمودند، او
میگفت:
محمّد مرد ساحري است، آنها نیز بیآنکه پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله را ملاقات کنند باز میگشتند، در این هنگام گروهی آمدند و
گفتند: ما از مکّه باز نمیگردیم تا او را ببینیم، ابو لهب گفت: ما پیوسته مشغول مداواي جنون او هستیم! مرگ بر او باد! از این
روایات به خوبی استفاده میشود که او در بسیاري از مواقع همچون سایه به دنبال پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله بود، و از هیچ
کارشکنی فروگذار نمیکرد، مخصوصا زبانی ص: 612
زشت و آلوده داشت، و تعبیرات رکیک و زننده میکرد، و شاید از این نظر سر آمد تمام دشمنان پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله
محسوب میشد، و به همین جهت آیات مورد بحث با این صراحت و خشونت، او و همسرش امّ جلیل را به باد انتقاد میگیرد.
سورة المسد( 111 ): آیۀ 2 ..... ص: 612
و عذاب الهی را از او باز نخواهد « هرگز مال و ثروتش و آنچه را به دست آورد به حالش سودي نبخشید » : (آیه 2)- سپس میافزاید
داشت (ما اغنی عنه ماله و ما کسب).
از این تعبیر استفاده میشود که او مرد ثروتمند مغروري بود که بر اموال و ثروت خود در کوششهاي ضد اسلامیش تکیه میکرد.
سورة المسد( 111 ): آیۀ 3 ..... ص: 612
سیصلی نارا ذات لهب). ) « و به زودي وارد آتشی شعلهور و پر لهیب میشود » : (آیه 3)- در این آیه میافزاید
است و شعلههاي عظیم دارد. « ابو لهب » بود، آتش عذاب او نیز « ابو لهب » اگر نام او
که هیچ یک از کافران و بدکاران، اموال و ثروت و موقعیت اجتماعیشان آنها را از آتش دوزخ و عذاب الهی « ابو لهب » نه تنها
قیامت روزي است که نه اموال و نه فرزندان، هیچ کدام سودي به حال انسان » : رهائی نمیبخشد، چنانکه در جاي دیگر میخوانیم
.( شعرا/ 88 و 89 ) « ندارد، مگر آن کس که با قلب سالم (روحی با ایمان و با تقوا) در محضر پروردگار حاضر شود
و شکست سختی که نصیب مشرکان قریش شد، ابو لهب که شخصا در میدان جنگ « بدر » در روایات آمده است که بعد از جنگ
شرکت نکرده بود پس از بازگشت ابو سفیان ماجرا را از او پرسید.
ابو سفیان چگونگی شکست و در هم کوبیده شدن لشکر قریش را براي او شرح داد، سپس افزود: به خدا سوگند ما در این جنگ
میگوید: من « عباس » یکی از غلامان « ابو رافع » سوارانی را دیدیم در میان آسمان و زمین که به یاري محمّد آمده بودند! در اینجا
در آنجا نشسته بودم، دستم را بلند کردم و گفتم: آنها فرشتگان آسمان بودند. ص: 613
حاضر بود چوبی برداشت و « ام الفضل » ابو لهب سخت برآشفت و از سوز دل خود پیوسته مرا کتک میزد، در اینجا همسر عباس
محکم بر سر ابو لهب کوبید، و گفت: این مرد ضعیف را تنها گیر آوردهاي سر ابو لهب شکست و خون جاري شد، و بعد از هفت
بر پوست تنش ظاهر شد، و با همان بیماري از دنیا رفت. « طاعون » روز بدنش عفونت کرد و دانهها همچون
عفونت بدن او به حدي بود که جمعیت جرأت نمیکردند نزدیک او شوند، او را به بیرون مکّه بردند، و از دور آب بر او ریختند، و
سپس سنگ بر او پرتاب کردند تا بدنش زیر سنگ و خاك پنهان شد!
سورة المسد( 111 ): آیۀ 4 ..... ص: 613
صفحه 489 از 504
پرداخته، میفرماید: « ام جمیل » (آیه 4)- در این آیه به وضع همسرش
و امرأته حمالۀ الحطب). ) « و (نیز) همسرش، در حالی که هیزمکش (دوزخ) است »
سورة المسد( 111 ): آیۀ 5 ..... ص: 613
فی جیدها حبل من مسد). ) !« و در گردنش طنابی است از لیف خرما » -( (آیه 5
بود و در عداوتها و کارشکنیهاي شوهرش بر ضد اسلام شرکت « معاویه » و عمه « ابو سفیان » در این که همسر ابو لهب که خواهر
زنی که هیزم بر دوش میکشد) توصیف کرده، بعضی گفتهاند: ) « حمالۀ الحطب » داشت حرفی نیست، اما در این که قرآن چرا او را
این به خاطر آن است که بوتههاي خار را بر دوش میکشید، و بر سر راه پیغمبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله میریخت تا پاهاي
مبارکش آزرده شود.
« پایان سوره مسد »
ص: 615
سوره اخلاص [ 112 ] ..... ص : 615
اشاره
نازل شده و داراي 4 آیه است « مکّه » این سوره در
محتوا و فضیلت سوره: ..... ص : 615
این سوره از توحید پروردگار، و یگانگی او سخن میگوید، و در چهار آیه کوتاه چنان توصیفی از یگانگی خداوند کرده که نیاز
به اضافه ندارد.
یهود از رسول اللّه تقاضا کردند خداوند را براي آنها توصیف » : در شأن نزول این سوره از امام صادق علیه السّلام چنین نقل شده
.« کند، پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله سه روز سکوت کرد و پاسخی نگفت، تا این سوره نازل شد و پاسخ آنها را بیان کرد
در فضیلت تلاوت این سوره روایات زیادي در منابع معروف اسلامی آمده است که حاکی از عظمت فوق العاده آن میباشد از
جمله:
آیا کسی از شما عاجز است از این که یک سوم قرآن را در » : در حدیثی از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله میخوانیم که فرمود
یکی از حاضران عرض کرد: اي رسول خدا! چه کسی توانائی بر این کار دارد؟ !؟« یک شب بخواند
.« سوره قل هو اللّه را بخوانید » : پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود
نماز « سعد بن معاذ » و در حدیث دیگري از امام صادق علیه السّلام میخوانیم: هنگامی که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله بر جنازه
نیز بود بر جنازه او نماز گزاردند! من از جبرئیل پرسیدم او به خاطر کدام « جبرئیل » گزارد فرمود: هفتاد هزار ملک که در میان آنها
عمل مستحق نماز گزاردن شما شد؟ ص: 616
.« در حال نشستن، و ایستادن، و سوار شدن، و پیاده روي و رفت و آمد « قل هو اللّه احد » گفت: به خاطر تلاوت
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
صفحه 490 از 504
سورة الإخلاص( 112 ): آیۀ 1 ..... ص : 616
(آیه 1)- او یکتا و بیهمتاست: نخستین آیه از این سوره در پاسخ سؤالات مکرري که از ناحیه اقوام یا افراد مختلف در زمینه
قل هو الله احد). ذات منفردي است که نظیر و شبیهی ) « بگو: خداوند یکتا و یگانه است » : اوصاف پروردگار شده بود، میفرماید
براي او نیست.
که ضمیر مفرد غائب است و از مفهوم مبهمی حکایت میکند- در واقع رمز و اشارهاي به این واقعیت -« هو » آغاز جمله با ضمیر
است که ذات مقدس او در نهایت خفاء است، و از دسترس افکار محدود انسانها بیرون، هر چند آثار او آن چنان جهان را پر کرده
به زودي نشانههاي خود را در اطراف جهان و » : که از همه چیز ظاهرتر و آشکارتر است، چنانکه در آیه 53 سوره فصلت میخوانیم
.« در درون جانشان به آنها نشان میدهیم تا برایشان آشکار گردد که او حق است
.« او خداوند یگانه و یکتاست » : سپس از این حقیقت ناشناخته پرده بر میدارد و میگوید
را در خواب دیدم، از او خواستم چیزي « خضر » در شب جنگ بدر » : در حدیثی از امیر مؤمنان علی علیه السّلام میخوانیم که فرمود
به من یاد دهد که به کمک آن بر دشمنان پیروز شوم گفت: بگو: یا هو، یا من لا هو الّا هو هنگامی که صبح شد جریان را خدمت
رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عرض کردم.
.« اي علی علیه السّلام اسم اعظم به تو تعلیم شده، سپس این جمله ورد زبان من در جنگ بدر بود » : فرمود
هنگامی که شنید حضرت علی علیه السّلام این ذکر را روز صفین به هنگام پیکار میخواند، عرض کرد: این کنایات « عمار یاسر »
چیست؟
ص: 617 !« اسم اعظم خدا و ستون توحید است » : فرمود
اسم خاص براي خداوند است که در همین یک کلمه به تمام صفات جلال و جمال او اشاره شده و این نام جز بر خدا اطلاق « اللّه »
نمیشود، در حالی که نامهاي دیگر خداوند معمولا اشاره به یکی از صفات جمال و جلال او است مانند عالم و خالق و رازق و
غالبا به غیر او نیز اطلاق میشود.
در قرآن مجید تکرار شده، و هیچ اسمی از اسماء مقدس او این اندازه در قرآن نیامده است، نامی « هزار بار » این نام مقدس قریب
است که قلب را روشن میکند، به انسان نیرو و آرامش میبخشد، و او را در جهانی از نور و صفا مستغرق میسازد.
یعنی خداوند احد و واحد است و یگانه و یکتاست نه به معنی واحد عددي، یا نوعی و جنسی، بلکه به معنی وحدت ذاتی، و « احد »
به عبارت روشنتر وحدانیت او به معنی عدم وجود مثل و مانند و شبیه و نظیر براي او است.
دلیل این سخن نیز روشن است: او ذاتی است بینهایت از هر جهت، و مسلم است که دو ذات بینهایت از هر جهت غیر قابل تصور
است، چون اگر دو ذات شد هر دو محدود میشود، این کمالات آن را ندارد، و آن کمالات این را- دقت کنید.
سورة الإخلاص( 112 ): آیۀ 2 ..... ص : 617
(آیه 2)- در این آیه در توصیف دیگري از آن ذات مقدس یکتا میفرماید:
الله الصمد). ) « خداوندي است که همه نیازمندان قصد او میکنند »
سؤال کرد حضرت علیه « صمد » از امیر مؤمنان علی علیه السّلام در باره « محمّد بن حنیفه » : در حدیثی میخوانیم که « صمد » در تفسیر
السّلام فرمود:
تأویل صمد آن است که او نه اسم است و نه جسم، نه مانند و نه شبیه دارد، و نه صورت و نه تمثال نه حدّ و حدود، نه محل و نه »
صفحه 491 از 504
نه اینجا و نه آنجا، نه پر است و نه خالی، نه ایستاده است و نه نشسته، نه سکون دارد و نه حرکت، نه « این » و نه « کیف » مکان، نه
ظلمانی است نه نورانی نه روحانی است و نه نفسانی، و در عین حال هیچ محلی از او خالی نیست، و هیچ مکانی گنجایش او را
برگزیده .« ندارد، نه رنگ دارد و نه بر قلب انسانی خطور کرده، و نه بو براي او موجود است، همه اینها از ذات پاکش منتفی است
تفسیر نمونه، ج 5، ص: 618
مفهوم بسیار جامع و وسیعی دارد که هرگونه صفات مخلوقات را از ساحت مقدسش « صمد » این حدیث به خوبی نشان میدهد که
نفی میکند.
سورة الإخلاص( 112 ): آیۀ 3 ..... ص : 618
(آیه 3)- سپس در این آیه به ردّ عقاید نصاري و یهود و مشرکان عرب که براي خداوند فرزندي، یا پدري قائل بودند، پرداخته،
لم یلد و لم یولد). ) « هرگز) نزاد و زاده نشد ) » : میفرماید
یهود » ! در مقابل این بیان، سخن کسانی است که معتقد به تثلیث (خدایان سه گانه) بودند، خداي پدر، و خداي پسر، و روح القدس
گفتند: عزیر پسر خداست! و نصارا گفتند: مسیح پسر خداست! این سخنی است که با زبان خود میگویند که همانند گفتار کافران
.( توبه/ 30 ) !« پیشین است، لعنت خدا بر آنها باد چگونه از حق منحرف میشوند
!« آنها براي خدا پسران و دخترانی به دروغ و از روي جهل ساختند » ! مشرکان عرب نیز معتقد بودند که ملائکه دختران خدا هستند
.( (انعام/ 100
سورة الإخلاص( 112 ): آیۀ 4 ..... ص : 618
اشاره
و براي او هیچ گاه » : (آیه 4)- و بالاخره در آخرین آیه این سوره مطلب را در باره اوصاف خدا به مرحله کمال رسانده، میفرماید
و لم یکن له کفوا احد). ) « شبیه و مانندي نبوده است
در اصل به معنی همطراز در مقام و منزلت و قدر است، و سپس به هرگونه شبیه و مانند اطلاق میشود. « کفو »
مطابق این آیه تمام عوارض مخلوقین، و صفات موجودات، و هرگونه نقص و محدودیت از ذات پاك او منتفی است، این همان
توحید ذاتی و صفاتی است، در مقابل توحید عددي و نوعی.
بنابر این، او نه شبیهی در ذات دارد، نه مانندي در صفات، و نه مثلی در افعال، و از هر نظر بینظیر و بیمانند است.
او کسی را نزاد که خود نیز مولود باشد، و از کسی زاده نشد تا » : امیر مؤمنان علی علیه السّلام در خطبه 186 نهج البلاغه میفرماید
برگزیده تفسیر نمونه، .« محدود گردد، ... مانندي ندارد تا با او همتا گردد، و شبیهی براي او تصور نمیشود تا با او مساوي باشد
ج 5، ص: 619
و این تفسیر جالبی است که عالیترین دقایق توحید را بازگو میکند (سلام اللّه علیک یا امیر المؤمنین).
نکتهها: ..... ص : 619
صفحه 492 از 504
-1 دلائل توحید: ..... ص : 619
اشاره
توحید، یعنی یگانگی ذات خداوند و عدم وجود هرگونه همتا و شبیه براي او، گذشته از دلائل نقلی و آیات قرآن مجید، با دلائل
عقلی فراوان نیز قابل اثبات است که در اینجا قسمتی از آن را به صورت فشرده میآوریم:
الف) برهان صرف الوجود- ..... ص : 619
و خلاصهاش این است که خداوند وجود مطلق است، و هیچ قید و شرط و حدّي براي او نیست، چنین وجودي مسلما نامحدود
خواهد بود، چرا که اگر محدودیتی پیدا کند باید آلوده به عدم گردد، و ذات مقدسی که هستی از آن میجوشد هرگز مقتضی
عدم و نیستی نخواهد بود و چیزي در خارج نیست که عدم را بر او تحمیل کند بنابر این، محدود به هیچ حدي نمیباشد.
از سوي دیگر دو هستی نامحدود در عالم تصور نمیشود، زیرا اگر دو موجود پیدا شود حتما هر یک از آنها فاقد کمالات دیگري
است، یعنی کمالات او را ندارد، و بنابر این هر دو محدود میشوند، و این خود دلیل روشنی است بر یگانگی ذات واجب الوجود-
دقت کنید.
ب) برهان علمی- ..... ص : 619
هنگامی که به این جهان پهناور نگاه میکنیم در ابتدا عالم را به صورت موجوداتی پراکنده میبینیم، زمین و آسمان و خورشید و
ماه و ستارگان و انواع گیاهان و حیوانات، اما هر چه بیشتر دقت کنیم میبینیم اجزاء و ذرات این عالم چنان به هم مربوط و پیوسته
است که مجموعا یک واحد منسجم را تشکیل میدهد، و یک سلسله قوانین معین بر سراسر این جهان حکومت میکند.
این وحدت نظام هستی، و قوانین حاکم بر آن، و انسجام و یکپارچگی در میان اجزاي آن نشان میدهد که خالق آن یکتا و یگانه
است.
ج) برهان تمانع ..... ص : 619
(دلیل علمی فلسفی)- دلیل دیگري که براي اثبات یگانگی ذات خداوند ذکر کردهاند و قرآن در آیه 22 سوره انبیاء الهام بخش آن
است برهان ص: 620
اگر در زمین و آسمان خدایانی جز خداوند یگانه بود زمین و آسمان به فساد کشیده میشد و نظام جهان به » : تمانع است، میفرماید
« هم میخورد، پس منزه است خداوندي که پروردگار عرش است از آنچه آنها توصیف میکنند
د) دعوت عمومی انبیا به خداوند یگانه- ..... ص : 620
این دلیل دیگري براي اثبات توحید است، چرا که اگر دو واجب الوجود در عالم بود هر دو باید منبع فیض باشند، چرا که یک
وجود بینهایت کامل ممکن نیست در نور افشانی بخل ورزد، زیرا عدم فیض براي وجود کامل نقص است، و حکیم بودن او ایجاب
میکند که همگان را مشمول فیض خود قرار دهد.
بدان فرزندم! اگر پروردگارت همتائی داشت » : حضرت علی علیه السّلام در وصیت نامهاش به امام مجتبی علیه السّلام میفرماید
فرستادگان او به سراغ تو میآمدند و آثار ملک و سلطان او را مشاهده میکردي، و به افعال و صفاتش آشنا میشدي ولی او معبود
صفحه 493 از 504
« یکتاست همان گونه که خودش توصیف کرده است
-2 شاخههاي پربار توحید: ..... ص : 620
اشاره
معمولا براي توحید چهار شاخه ذکر میکنند:
الف) توحید ذات ..... ص : 620
(آنچه در بالا شرح داده شده).
ب) توحید صفات ..... ص : 620
یعنی خداوند نه صفاتش زائد بر ذات اوست، و نه جدا از یکدیگرند، بلکه وجودي است تمامش علم، تمامش قدرت، تمامش
ازلیت و ابدیت.
اگر غیر از این باشد لازمهاش ترکیب است، و اگر مرکب باشد محتاج به اجزا میشود و شیء محتاج هرگز واجب الوجود نخواهد
بود.
ج) توحید افعالی ..... ص : 620
یعنی هر وجودي، هر حرکتی، هر فعلی در عالم است به ذات پاك خدا بر میگردد حتی افعالی که از ما سر میزند به یک معنی از
اوست، او به ما قدرت و اختیار و آزادي اراده داده، بنابر این در عین حال که ما فاعل افعال خود هستیم، و در مقابل آن مسؤولیم، از
یک نظر فاعل خداوند است، زیرا همه آنچه داریم به او باز میگردد.
د) توحید در عبادت: ..... ص : 620
یعنی تنها باید او را پرستش کرد و غیر او شایسته ص: 621
عبودیت نیست، چرا که عبادت باید براي کسی باشد که کمال مطلق و مطلق کمال است، کسی که از همگان بینیاز است، و
بخشنده تمام نعمتها، و آفریننده همه موجودات، و این صفات جز در ذات پاك او جمع نمیشود.
شاخههاي توحید افعالی- ..... ص : 621
اشاره
توحید افعالی نیز به نوبه خود شاخههاي زیادي دارد که در اینجا به شش قسمت از مهمترین فروع آن اشاره میکنیم
-1 توحید خالقیت- ..... ص : 621
.( رعد/ 16 ) « بگو: خداوند آفریدگار همه چیز است » : همانگونه که قرآن میگوید
صفحه 494 از 504
دلیل آن هم روشن است وقتی با دلائل گذشته ثابت شد واجب الوجود یکی است، و همه چیز غیر از او ممکن الوجود است، بنابر
این خالق همه موجودات نیز یکی خواهد بود
-2 توحید ربوبیت- ..... ص : 621
آیا غیر خدا را پروردگار خود بطلبم در » : یعنی مدبّر و مدیر و مربّی و نظام بخش عالم هستی تنها خداست، چنانکه قرآن میگوید
.( انعام/ 164 ) ؟« حالی که او پروردگار همه چیز است
دلیل آن نیز وحدت واجب الوجود و توحید خالق در عالم هستی است
-3 توحید در قانونگذاري و تشریع- ..... ص : 621
.( مائده/ 44 ) « هر کس که به آنچه خدا نازل کرده است حکم نکند کافر است » : چنانکه قرآن میگوید
زیرا وقتی ثابت کردیم مدیر و مدبّر اوست، مسلما غیر او صلاحیت قانونگذاري نخواهد داشت، چون غیر او در تدبیر جهان سهمی
ندارد تا قوانینی هماهنگ با نظام تکوین وضع کند.
-4 توحید در مالکیت- ..... ص : 621
یعنی سلطه قانونی بر چیزي اینها همه از اوست. « مالکیت حقوقی » یعنی سلطه تکوینی بر چیزي باشد، یا « مالکیت حقیقی » خواه
.( آل عمران/ 189 ) « مالکیت و حاکمیت آسمانها و زمین مخصوص خداست » : چنانکه قرآن میگوید
حدید/ 7). ص: ) « انفاق کنید از اموالی که خداوند شما را نماینده خود در آن قرار داده » : و نیز میفرماید
622
دلیل آن هم همان توحید در خالقیت است، وقتی خالق همه اشیا اوست طبعا مالک همه اشیا نیز ذات مقدس اوست بنابر این هر
ملکیتی باید از مالکیت او سر چشمه گیرد.
-5 توحید مالکیت- ..... ص : 622
مسلما جامعه بشري نیاز به حکومت دارد، چون زندگی دسته جمعی بدون حکومت ممکن نیست، تقسیم مسؤولیتها، تنظیم برنامهها،
اجراي مدیریتها و جلوگیري از تعدیات و تجاوزها، تنها به وسیله حکومت میسر است.
از طرفی اصل آزادي انسانها میگوید هیچ کس بر دیگري حق حکومت ندارد، مگر آنکه مالک اصلی و صاحب حقیقی اجازه
دهد، و از همین جاست که ما هر حکومتی را که به حکومت الهی منتهی نشود مردود میدانیم، و نیز از همین جاست که مشروعیت
حکومت را از آن پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سپس امامان معصوم علیهم السّلام و بعد از آن براي فقیه جامع الشرائط میدانیم.
البته ممکن است مردم به کسی اجازه دهند که بر آنها حکومت کند، ولی چون انفاق تمام افراد جامعه عادتا غیر ممکن است چنین
.«1» حکومتی عملا ممکن نیست
-6 توحید اطاعت- ..... ص : 622
در جهان، ذات پاك خداست، و مشروعیت اطاعت از هر مقام دیگري باید از همین جا سر چشمه « واجب الاطاعه » یعنی تنها مقام
گیرد، یعنی اطاعت او اطاعت خدا محسوب میشود.
صفحه 495 از 504
زیرا وقتی حاکمیت مخصوص اوست مطاع بودن هم مخصوص اوست، و لذا ما اطاعت انبیا علیهم السّلام و ائمه معصومین و
اي کسانی که ایمان آوردهاید! اطاعت کنید خدا و رسول او و » : جانشینان آنها را پرتوي از اطاعت خدا میشمریم، قرآن میگوید
.( نساء/ 59 ) « صاحبان امر (امامان معصوم) را
.( نساء/ 80 ) « هر کس رسول خدا را اطاعت کند خدا را اطاعت کرده است » : و نیز میفرماید
« پایان سوره اخلاص »
__________________________________________________
1) لذا اگر حکومت از طریق آراء عمومی و اکثریت تعیین شود باید از طریق فقیه جامع الشرائط تنفیذ گردد تا مشروعیت الهیه پیدا )
کند.
ص: 623
سوره فلق [ 113 ] ..... ص : 623
اشاره
نازل شده و داراي 5 آیه است « مکّه » این سوره در
محتوا و فضیلت سوره: ..... ص : 623
محتواي این سوره تعلیماتی است که خداوند به پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله خصوصا و به سایر مسلمانان عموما، در زمینه پناه
بردن به ذات پاك او از شرّ همه اشرار میدهد، تا خود را به او بسپارند، و در پناه او از شرّ هر موجود صاحب شر در امان بدارند.
در فضیلت تلاوت این سوره از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله نقل شده است، که فرمود:
است. « ناس » و « فلق » آیاتی بر من نازل شده که همانند آنها نازل نشده و آن دو سوره »
را بخواند به « قل هو اللّه احد » و « ناس » و « فلق » سوره « وتر » کسی که در نماز » : و در حدیث دیگري از امام باقر علیه السّلام میخوانیم
.« او گفته میشود: اي بنده خدا! بشارت باد بر تو خدا نماز وتر تو را قبول کرد
میخواهی دو سوره به تو تعلیم » : و باز در روایت دیگري از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله میخوانیم که به یکی از یارانش فرمود
عرض کرد: آري اي رسول خدا! حضرت معوذتان (سوره فلق و سوره ناس) را به او تعلیم !« کنم که برترین سورههاي قرآن است
برگزیده تفسیر .« هر گاه بر میخیزي و میخوابی آنها را بخوان » : کرد، سپس آن دو را در نماز صبح قرائت نمود و به او فرمود
نمونه، ج 5، ص: 624
روشن است اینها براي کسانی است که روح و جان و عقیده و عمل خود را با محتواي آن هماهنگ سازند.
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
سورة الفلق( 113 ): آیۀ 1 ..... ص : 624
(آیه 1)- پناه میبرم به پروردگار سپیده دم! در نخستین آیه به شخص پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله به عنوان یک الگو و پیشوا چنین
که دل سیاهی شب را میشکافد (قل اعوذ برب الفلق). « بگو: پناه میبرم به پروردگار سپیده صبح » : دستور میدهد
صفحه 496 از 504
سورة الفلق( 113 ): آیۀ 2 ..... ص : 624
من شر ما خلق). ) « از شر تمام آنچه آفریده است » -( (آیه 2
از شرّ همه موجودات شرور، انسانهاي شرور، جن و حیوانات و حوادث و پیشامدهاي شرّ و از شرّ نفس اماره.
در اصل به معنی شکافتن چیزي و جدا کردن بعضی از بعضی دیگر است، و از آنجا که به هنگام دمیدن سپیده صبح پرده سیاه « فلق »
شب میشکافد، این واژه به معنی طلوع صبح، به کار رفته، بعضی آن را به معنی همه موالید و تمام موجودات زنده اعم از انسان و
حیوان و گیاه میدانند، چرا که تولد این موجودات که با شکافتن دانه و تخم و مانند آن صورت میگیرد از عجیبترین مراحل وجود
آنهاست.
را از این هم گستردهتر گرفتهاند، و آن را به هرگونه آفرینش و خلقت اطلاق کردهاند، چرا که با آفرینش « فلق » و بعضی نیز مفهوم
هر موجود پرده عدم شکافته میشود و نور وجود آشکار میگردد.
هر یک از این معانی سه گانه (طلوع صبح- تولد موجودات زنده- آفرینش هر موجود) پدیدهاي است عجیب که دلیل بر عظمت
پروردگار و خالق و مدبر آن است، و توصیف خداوند به این وصف داراي مفهوم و محتواي عمیقی است.
مفهومش این نیست که آفرینش الهی در ذات خود شري دارد، چرا که آفرینش همان ایجاد است، و ایجاد « من شر ما خلق » تعبیر به
.( الم سجده/ 7 ) « همان خدائی که هر چه را آفرید نیکو آفرید » : و وجود خیر محض است، قرآن میگوید
بلکه شرّ هنگامی پیدا میشود که مخلوقات از قوانین آفرینش منحرف شوند ص: 625
و از مسیر تعیین شده جدا گردند، فی المثل نیش و دندان برّنده حیوانات یک حربه دفاعی براي آنهاست که در برابر دشمنانشان به
کار میبرند همانند سلاحی که ما در مقابل دشمن از آن استفاده میکنیم، اگر این سلاح به مورد به کار رود خیر است، اما اگر نا به
جا و در برابر دوست مصرف گردد شرّ است.
وانگهی بسیاري از امور است که ما در ظاهر آنها را شر حساب میکنیم ولی در باطن خیر است مانند حوادث و بلاهاي بیدارگر و
هشدار دهنده که انسان را از خواب غفلت بیدار ساخته و متوجه خدا میکند اینها مسلما شرّ نیست.
سورة الفلق( 113 ): آیۀ 3 ..... ص : 625
و من شر غاسق ) « و از شر هر موجود شرور هنگامی که شبانه وارد میشود » : (آیه 3)- سپس در توضیح و تفسیر این مطلب میافزاید
اذا وقب).
سورة الفلق( 113 ): آیۀ 4 ..... ص : 625
و هر تصمیمی را سست میکنند (و من شر النفاثات فی العقد). « و از شرّ آنها که در گرهها میدمند » : (آیه 4)- بعد میافزاید
تفسیر کردهاند آنها اورادي را میخواندند و در گرههایی میدمیدند و به این « زنان ساحره » را به معنی « نفاثات » بسیاري از مفسران
وسیله سحر میکردند.
ولی جمعی آن را اشاره به زنان وسوسهگر میدانند که پی در پی در گوش مردان، مخصوصا همسران خود، مطالبی را فرو
میخوانند تا عزم آهنین آنها را در انجام کارهاي مثبت سست کنند.
فخر رازي میگوید: زنان به خاطر نفوذ محبتهایشان در قلوب رجال در آنان تصرف میکنند.
این معنی در عصر و زمان ما از هر وقت ظاهرتر است زیرا یکی از مهمترین وسائل نفوذ جاسوسها در سیاستمداران جهان استفاده از
صفحه 497 از 504
قفلهاي صندوقهاي اسرار را میگشایند و از مرموزترین مسائل با خبر میشوند و آن « نفّاثات فی العقد » زنان جاسوسه است که با این
را در اختیار دشمن قرار میدهند.
که با تبلیغات مستمر خود گرههاي تصمیمها را سست میسازند « جماعتهاي وسوسهگر » و یا ،« نفوس شریره » بعضی نیز نفاثات را به
تفسیر نمودهاند. ص: 626
بعید نیست که آیه مفهوم عام و جامعی داشته باشد که همه اینها را شامل شود حتی سخنان سخن چینها، و نمّامان که کانونهاي
محبت را سست و ویران میسازند.
سورة الفلق( 113 ): آیۀ 45 ..... ص : 626
و من شر حاسد اذا حسد). ) « و از شرّ هر حسودي هنگامی که حسد میورزد » : (آیه 5)- در آخرین آیه این سوره میفرماید
این آیه نشان میدهد که حسد از بدترین و زشتترین صفات رذیله است، چرا که قرآن آن را در ردیف کارهاي حیوانات درنده و
مارهاي گزنده، و شیاطین وسوسهگر قرار داده است.
یک خوي زشت شیطانی است که بر اثر عوامل مختلف مانند ضعف ایمان و تنگ نظري و بخل در وجود انسان پیدا « حسد »
میشود، و به معنی درخواست و آرزوي زوال نعمت از دیگري است.
حسد ایمان انسان را میخورد و از » : حسد سر چشمه بسیاري از گناهان کبیره است همان گونه که امام باقر علیه السّلام میفرماید
.«! بین میبرد همانگونه که آتش هیزم را
« پایان سوره فلق »
ص: 627
سوره ناس [ 114 ] ..... ص : 627
اشاره
نازل شده و داراي 6 آیه است « مکّه » این سوره در
محتوا و فضیلت سوره: ..... ص : 627
انسان همیشه در معرض وسوسههاي شیطانی است، و شیاطین جن و انس کوشش دارند در قلب و روح او نفوذ کنند، هر قدر مقام
انسان در علم بالاتر رود و موقعیت او در اجتماع بیشتر گردد، وسوسههاي شیاطین شدیدتر میشود، تا او را از راه حق منحرف سازند
و با فساد عالمی عالمی را بر باد دهند.
این سوره به پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله به عنوان یک سرمشق و پیشوا و رهبر دستور میدهد که از شر همه وسوسهگران به
خدا پناه برد.
است، هر دو ناظر به پناه بردن به خداوند بزرگ از شرور و آفات میباشد، با این « فلق » محتواي این سوره از جهتی شبیه سوره
تفاوت که در سوره فلق انواع مختلف شرور مطرح شده، ولی در این سوره فقط روي شرّ وسوسهگران ناپیدا (وسواس خنّاس) تکیه
شده است.
صفحه 498 از 504
پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله » : در فضیلت تلاوت این سوره روایات متعددي وارد شده از جمله این که در حدیثی میخوانیم که
شدیدا بیمار شد، جبرئیل و میکائیل (دو فرشته بزرگ خدا) نزد او آمدند، جبرئیل نزد سر پیامبر نشست و میکائیل نزد پاي او، جبرئیل
«. را « قل اعوذ برب الناس » را تلاوت کرد، و پیغمبر را با آن در پناه خدا قرار داد، و میکائیل سوره « فلق » سوره
ص: 628
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
سورة الناس( 114 ): آیۀ 1 ...... ص : 628
(آیه 1)- پناه میبرم به پروردگار مردم! در این سوره که آخرین سوره قرآن مجید است روي سخن را به شخص پیامبر صلّی اللّه
قل اعوذ برب الناس). ) « بگو: پناه میبرم به پروردگار مردم » : علیه و آله به عنوان سرمشق و مقتدا و پیشواي مردم کرده، میفرماید
سورة الناس( 114 ): آیۀ 2 ...... ص : 628
ملک الناس). ) « به مالک و حاکم مردم » -( (آیه 2
سورة الناس( 114 ): آیۀ 3 ...... ص : 628
اله الناس). ) « به (خدا و) معبود مردم » -( (آیه 3
قابل توجه این که در اینجا روي سه وصف از اوصاف بزرگ خداوند (ربوبیت و مالکیت و الوهیت) تکیه شده است که همه آنها
ارتباط مستقیمی به تربیت انسان، و نجات او از چنگال وسوسه گران دارد.
البته منظور از پناه بردن به خدا این نیست که انسان تنها با زبان این جمله را بگوید، بلکه باید با فکر و عقیده و عمل نیز خود را در
پناه خدا قرار دهد، از راههاي شیطانی، برنامههاي شیطانی، افکار و تبلیغات شیطانی، مجالس و محافل شیطانی، خود را کنار کشد، و
در مسیر افکار و تبلیغات رحمانی جاي دهد، و گر نه انسانی که عملا خود را در معرض طوفان آن وسوسهها قرار داده، تنها با
خواندن این سوره و گفتن این الفاظ به جائی نمیرسد.
اعتراف به ربوبیت پروردگار میکند، و خود را تحت تربیت او قرار میدهد. « برب الناس » با گفتن
خود را ملک او میداند، و بنده سر بر فرمانش میشود. « ملک الناس » با گفتن
در طریق عبودیت او گام مینهد، و از عبادت غیر او پرهیز میکند، بدون شک کسی که به این صفات سه « اله الناس » و با گفتن
گانه مؤمن باشد، و خود را با هر سه هماهنگ سازد از شر وسوسهگران در امان خواهد بود. ص: 629
در حقیقت این اوصاف سه گانه سه درس مهم تربیتی و سه وسیله نجات از شر وسوسه گران است و انسان را در مقابل آنها بیمه
میکند.
سورة الناس( 114 ): آیۀ 4 ...... ص : 629
من شر الوسواس الخناس). ) « از شرّ وسوسهگر پنهانکار » : (آیه 4)- لذا در این آیه میافزاید
سورة الناس( 114 ): آیۀ 5 ...... ص : 629
صفحه 499 از 504
الذي یوسوس فی صدور الناس). ) « که درون سینه انسانها وسوسه میکند » -( (آیه 5
سورة الناس( 114 ): آیۀ 6 ...... ص : 629
من الجنۀ و الناس). ) « خواه از جن باشد یا از انسان » -( (آیه 6
به معنی جمع شدن و عقب رفتن است، این به خاطر آن است که شیاطین هنگامی که نام خدا « خنوس » صیغه مبالغه از ماده « خنّاس »
نیز آمده است. « اختفا » برده میشود عقب نشینی میکنند، و از آنجا که این امر غالبا با پنهان شدن توأم است این واژه به معنی
بگو: من از شر وسوسهگر شیطان صفتی که از نام خدا میگریزد و پنهان میگردد به خدا پناه » : بنابر این مفهوم آیات چنین است
.« میبرم
کار شیطان تزیین است و مخفی کردن باطل در لعابی از حق، و دروغ در پوستهاي از راست، و گناه در لباس عبادت، و گمراهی در
پوشش هدایت.
خلاصه هم خودشان مخفی هستند، و هم برنامههایشان پنهان است، و این هشداري است به همه رهروان راه حق که منتظر نباشند
شیاطین را در چهره و قیافه اصلی ببینند، آنها وسواس خناسند، و کارشان حقه و دروغ و نیرنگ و ریاکاري و ظاهر سازي و مخفی
کردن حق.
تنها در میان یک گروه و یک جماعت، و در یک قشر و یک لباس « وسواسان خناس » هشدار میدهد که « من الجنۀ و الناس » جمله
نیستند، در میان جن و انس پراکندهاند و در هر لباس و هر جماعتی یافت میشوند، باید مراقب همه آنها بود و باید از شر همه آنها
به خدا پناه برد.
دوستان ناباب، همنشینهاي منحرف، پیشوایان گمراه ظالم، کارگزاران جباران و طاغوتیان، نویسندگان و گویندگان فاسد، مکتبهاي
الحادي و التقاطی ص: 630
واردند که انسان باید از شرّ « وسواس خناس » ظاهر فریب، وسائل ارتباط جمعی وسوسهگر، همه اینها و غیر اینها در مفهوم گسترده
آنها به خدا پناه برد.
هنگامی که آیه و الذین اذا فعلوا فاحشۀ او ظلموا انفسهم » : در حدیث پر معنی و تکان دهندهاي از امام صادق علیه السّلام میخوانیم
ذکروا الله فاستغفروا لذنوبهم کسانی که وقتی کار بدي انجام دهند یا به خویشتن ستم کنند خدا را یاد میآورند و براي گناهانشان
نازل شد، ابلیس بالاي کوهی در مکّه رفت، و با صداي بلند فریاد کشید، و سران لشکرش را جمع کرد. «1» « استغفار میکنند
گفتند: اي آقاي ما! چه شده است که ما را فرا خواندي؟
گفت: این آیه نازل شده (آیهاي که پشت مرا میلرزاند و مایه نجات بشر است) چه کسی میتواند با آن مقابله کند؟
یکی از شیاطین بزرگ گفت: من میتوانم، نقشهام چنین است و چنان! ابلیس طرح او را نپسندید! دیگري برخاست و طرح خود را
برخاست و گفت: من از عهده آن برمیآیم. « وسواس خنّاس » ارائه داد باز هم مقبول نیفتاد! در اینجا
ابلیس گفت: از چه راه؟
گفت: آنها را با وعدهها و آرزوها سرگرم میکنم، تا آلوده گناه شوند، و هنگامی که گناه کردند توبه را از یادشان میبرم! ابلیس
.« گفت: تو میتوانی از عهده این کار برآیی (نقشهات بسیار ماهرانه و عالی است) و این مأموریت را تا دامنه قیامت به او سپرد
پایان سوره ناس و پایان جلد پنجم برگزیده تفسیر نمونه
__________________________________________________
صفحه 500 از 504
. 1) سوره آل عمران ( 3) آیه 135 )
ص: 631
در پایان لازم است از آقاي محمد شهرابی که در کنترل و تصحیح اوراق و آقاي محمّد محمّدي در حروفچینی و صفحهآرایی و
آقاي حاج مرتضی آخوندي در چاپ و نشر این مجموعه صمیمانه همکاري نمودند تقدیر و تشکر نماییم.
پروردگارا! دام سخت و دشمن بیدار است و نقشههایش مخفی و پنهان، و جز با لطف تو نجات ممکن نیست.
خداوندا! ما را به حقیقت این کتاب بزرگ آسمانیت آشناتر فرما.
بار الها! ما در برابر قرآن کریمت سر تعظیم فرود آوردهایم، توفیق عمل به آن را نیز به همه ما مرحمت نما.
بار الها! چگونه شکر این نعمت بزرگ را به درگاه تو بگزاریم که منت نهادي و این افتخار بزرگ و توفیق را نصیب کردي که در
این ساعت و بعد از سه سال این تفسیر را به پایان ببریم.
اي خدا رحیم و مهربان! این خدمت ناچیز را به کرمت قبول فرما، و ذخر معاد و روز جزایمان قرار ده و آخر دعوانا ان الحمد للّه ربّ
العالمین.
قم- حوزه علمیه احمد علی بابائی دوازدهم اردیبهشت ماه 1374
درباره مرکز